۱۳۹۱ مرداد ۲۷, جمعه

کودتای 28 مرداد 1332 بروایت تصویر


وقتی سنگ‌ها بسته و سگ‌ها رها می‌شوند! 

زمانه، زمانه‌ی عجیبی است. انگار سنگ‌ها را بسته‌اند و سگ را رها کرده‌اند! جبهه‌ی ملی که یک روز برهبریِ دکتر محمد مصدق
می‌ رفت تا آماج های رهایی‌بخشِ انقلاب مشروطیت را به انجام رسانده و تحزب و قانونمداری را بر جامعه حاکم کند، امروز هدفِ
تیپای کسانی است که آن را بخاک و خون کشیدند. کودتاگران و نوکران بیگانه باردیگر با تکیه بر رسانه‌هایی که هدیه‌ی اربابانشان
 است، رذیلانه از کودتای آمریکایی / انگلیسی/ درباری، با نام «قیام 28 مرداد» یاد می کنند.
«قبح از قباحت رخت بر بسته» و جیره‌خواران اجانب به صحنه برگشته‌اند. برای یادآوریِ تاریخی عکسهای ذیل که گوشه‌هایی از آن 
روز شوم، روز 28 مرداد سال 1332، روزِ کودتای ضدِ ملیِ 28 مرداد بتصویر کشیده شده، باز آورده می‌شود . جالب اتحاد دین و حکومت
 در این مصیبت تاریخی است. شاه و روحانیت! همانهایی که امروز هم پس از 60 سال از نام مصدق و نهضت ملی واهمه دارند!
برای تکمیل این یادآوری به نشان دادنِ چند مورد  دیگر نیزپرداخته می‌شود از جمله:

سازمان اطلاعات آمریکا، اسناد تازه‌ای را در ارتباط با کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ منتشر کرد که نشان می‌دهد دولت آمریکا قصد داشت در صورتی
که کودتا علیه دولت دکتر محمد مصدق شکست بخورد، در ایران یک جنگ چریکی دامنه دار به راه بیندازد. این سند «بکلی سری» که در سال
 ۱۹۵۳ در وزارت خارجه و شورای امنیت ملی آمریکا تنظیم شده، حکایت از آن دارد که آمریکا تا چه اندازه نگران آن بود که کودتا برای سرنگونی دکتر مصدق با ناکامی مواجه شود. 


در ۱۸ مارس سال ۲۰۰۰ میلادی مادلین آلبرایت وزیر امورخارجه آمریکا در حضور شماری از ایرانیان میگوید:
"در سال ۱۹۵۳ آمریکا نقش موثری در ترتیب دادن براندازی نخست‌وزیر محبوب ایران محمد مصدق داشت. دولت آیزنهاور معتقد بود که
 اقداماتش به دلایل استراتژیک موجه‌اند ولی آن کودتا آشکارا باعث پس‌رفت سیر تکامل سیاسی ایران شد و تعجبی ندارد که هنوز بسیاری از
 ایرانیان از این دخالت آمریکا در امور داخلی آنان ناراحت‌اند. علاوه براین در ربع قرن بعد از آن ایالات متحده و غرب پیوسته از رژیم شاه
حمایت کردند. دولت شاه هرچند کارهای زیادی برای پیشرفت اقتصادی ایران انجام داد ولی مخالفان خود را بی‌رحمانه سرکوب کرد."

گزارش کرمیت روزولت را با هم مرور کنیم:

روزولت نهايتاً در کاخ سفيد نقش خود در به راه انداختن کودتاي سياه 28 مرداد 1332 را به رهبران آمريکا گزارش داد:

روز جمعه چهارم سپتامبر 1952 در کاخ سفيد به پرزيدنت آيزنهاور، برادران دالس، وزير دفاع ويلسون (يکي از چند
نفري که به اضافه برادران دالس، لوئي هندرسن و من در ملاقات ماه ژوئن در دفتر جان فوستر دالس در واقع
 از عمليات حمايت کرده بوديم)، آدميرال رادفورد رئيس کل ستاد و ژنرال اندي گود پاستور گزارش دادم. حالا در
 کشورم بيش از تهران جهت توضيح دادن گزارشم آمادگي داشتم بر روي يک سه‏پايه نقشه ايران و تهران و
نقشه راه مرزي عراق به کرمانشاه و همدان و قزوين به تهران يعني راهي که من از آن وارد ايران شده بودم قرار
 داشت....
نقشه‌‏ها قدرتهاي مختلف نظامي را در تهران، کرمانشاه و اصفهان نشان مي‏داد، و همچنين جمعيت شهرهاي
مهم و مقدار کمي اطلاعات نامربوط ديگر را مشخص مي‏کرد. به هر حال اصل گزارش من چيز تازه‏اي
نداشت، فقط مجموعه‏اي بود از آنچه که به متحدين انگليسيمان و چرچيل خواب‏آلوده گفته بودم. فکر
مي‏کنم خيلي برايشان جالب بود به خصوص براي يکي ازآنها. جان فوستر دالس به صندلي تکيه کرده بود.
با وجود ژستي که گرفته بود اصلاً خواب‏‏آلود به نظر نمي‏رسيد. چشمانش مي‏درخشيد به نظر مي‏آمد مثل
يک گربه خرخر مي‏کند ظاهراً نه تنها از آنچه که مي‏شنيد لذت مي‏برد در عين حال مشغول نقشه‏کشي
 هم بود. نمي‏توانستم حدس بزنم چه در مغزش مي‏گذرد. آيا ممکن است که همين عمليات در آينده باز هم به منزله يک انقلاب يا ضد انقلاب تکرار گردد؟ در خاتمه با ذکر اين مراتب هشدار دادم:
” آقايان يک مسئله را بايد کاملاً روشن سازم. ما در اين اعمال مخاطره‏آميز موفق بوديم براي اينکه ارزيابي
 ما از وضعيت ايران صحيح بود. ما معتقد بوديم، و به ما ثابت شد که حق با ما بوده است....
اگر بررسي ما اشتباه بود، ما با سر به زمين مي‏خورديم ولي خوشبختانه صحيح بود.“
” اگر ما سازمان سيا يک بار ديگر خواستيم چيزي شبيه اين را امتحان کنيم، بايد کاملاً مطمئن باشيم
که مردم و ارتش همان را خواهند خواست که ما خواستار آنيم....“ 

آنچه آورده شد بعنوان مشتی ببینید که از خروارها سند و مدرک گرفته شده است و بهتر است که خود حدیثِ مفصلی از این
مجمل برخوانید. 




كودتاي 28 مرداد 1332
6061-11ع
تظاهرات گروهها و سازمانهاي مختلف در حمايت از مصدق






















فضل‌الله زاهدي (نخست‌وزير) و عده‌اي از همكاران وي در كودتاي 28 مرداد 1. هدايت‌الله گيلانشاه 2. نادر باتمانقليچ 3. فضل‌الله زاهدي 4. عباس فرزانگان 5. اردشير زاهدي 6. رحيم هيراد 7. ابوالفتح آتاباي 8. مصطفي مقدم 9. سليمان بهبودي 10. علي‌اكبر شعري 11. جهانگير بزرگمهر 12. نعمت‌الله نصيري 
13. محمد خاتمي


كودتاي 28 مرداد 13325536-11ع اشرف پهلوي، اسدالله رشيديان و مهديقلي علوي مقدم از عوامل اصلي كودتا 
1. اشرف پهلوي 2. اسدالله رشيديان 3. مهديقلي علوي مقدم


كودتاي 28 مرداد 1332154-141ق محاكمه محمد مصدق (نخست‌وزير) در دادگاه نظامي 
1. محمد مصدق 2. جليل بزرگمهر 3. علي‌محمد روحاني


كودتاي 28 مرداد 133216-115ز شعبان جعفري از عوامل اصلي كودتا 
1. يحيي يوسفي 2. شعبان جعفري


كودتاي 28 مرداد 1332527-252م 
حمله شعبان جعفري و طرفداران كودتا به خانه شماره 109 (محل سكونت نخست‌وزير) در خيابان كاخ 1. شعبان جعفري



كودتاي 28 مرداد 13326071-11ع 
تهران در كودتاي 28 مرداد

كودتاي 28 مرداد 13326024-11ع 
تظاهرات سنديكاهاي مختلف كارگري در ايام قبل از كودتا


كودتاي 28 مرداد 13323841-4ع 
نصب عكس محمدرضا پهلوي به جاي مجسمه سرنگون شده رضاشاه پهلوي، به وسيله طرفداران كودتا در ميدان توپخانه تهران


كودتاي 28 مرداد 13326077-11ع 
تهران در كودتاي 28 مرداد

كودتاي 28 مرداد 13326037-11ع 
چماقداران بسرکردگی شعبان بی مخ در روز كودتاي 28 مرداد در تهران


كودتاي 28 مرداد 1332

فضل‌الله زاهدي (نخست‌وزير) و عده‌اي از فرماندهان نظامي در مراسم اولين سالگرد كودتا در ميدان مخبرالدوله ـ تهران 1. تيمور بختيار 2. عليقلي گلپيرا 3. مهديقلي علوي مقدم 
4. فضل‌الله زاهدي 5. اردشير زاهدي 6. عبدالله هدايت
تغاری بشکند ماستی بریزد   جهان گردد بکام کاسه لیسان
فضل‌الله زاهدي (نخست‌وزير) و عده‌اي از همكاران وي در كودتاي 28 مرداد
1. هدايت‌الله گيلانشاه 2. نادر باتمانقليچ 3. فضل‌الله زاهدي 4. عباس فرزانگان 5. اردشير زاهدي 6. رحيم هيراد
7. ابوالفتح آتاباي 8. مصطفي مقدم 9. سليمان بهبودي 10. علي‌اكبر شعري 11. جهانگير بزرگمهر 12. نعمت‌الله نصيري
13. مح


* منبع: موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------


دو عکس تاریخی آیت‌الله کاشانی با پیروزمندان ۲۸ مرداد ۱۳۳۲

عکس‌ها گویای پیوند روحانیت به‌سرکردگی آیت‌الله کاشانی با عوامل کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ است. در عکس چهره‌های شعبان جعفری معروف به شعبان بی‌مخ و طیب حاج‌رضایی که بعدها در جریان قیام ۱۵ خرداد، سر خود را به باد داد، بخوبی مشخص است.  طبق اسناد منتشر شده، مشخص گردیده که آیت‌الله کاشانی با کودتاگران کاملا هماهنگ بوده و می‌توان او را مقصر اصلی شکست مصدق و دادگاهی شدن او به‌شمار آورد. هر کجا که منافع روحانیت حکم می‌کرده است با استعمار و جهان‌خواران رفاقت می‌کرده اند و منافع ملی و مردم فراموش می‌شده‌ است

این عکس در شماره ۱۹ مجله ترقی به تاريخ مھر ۱۳۳۲ (کمتر از ۲ ماه پس از کودتا) منتشر شده‌است: شماره ۱-حسین علم ۲-طاهر حاج رضایی ۳-شعبان جعفری معروف به شعبان بی‌مخ ۴-حسین مهدی قصاب ۵-طیب حاج رضایی۶-اکبر حاج رضایی ۷-سید اکبر خراط به همراه آیت‌الله ابوالقاسم کاشانی


عکس یادگاری آیت‌الله کاشانی با پیروزمندان کودتای ۲۸ مرداد - شعبان جعفری معروف به شعبان بی‌مخ نشسته با ریش مشکی 

دیدی دلا که یار نیامد!


دیدی دلا که یار نیامد/ بیاد کودتای 28 مرداد و دکتر محمد مصدق





جاودان یاد مهدی اخوان ثالث (م.امید)قصیده‌ی تسلی و سلام  را برای زنده یاد دکتر مصدّق سروده است.اخوان در جایی می‌گوید:
«در آن وقت ها ـ در سال 35 ـ نمی شد اسم مصدّق را ببری ؛ این بود که بالای شعر نوشتم : برای پیر محمّد احمدآبادی .من خودم در زندان بودم که آن مرد بزرگ و بزرگوار تاریخ معاصر ما را گرفته بودند و تقریباً محکوم کرده بودند .وقتی ما را در زندان زرهی برای هواخوری می بردند ، او[ دکتر مصدّق] را می دیدیم که در یک حصار سیمی خاص و جداگانه ای
 به تنهایی راه می رفت و قدم می زد؛ مثل شیری درون قفس . بعدها این شعر را برایش گفتم . »
تسلی و سلام
( برای پیر محمّد احمدآبادی )
دیــدی دلا ، کــه یــار نـیـــامــد
گـــرد آمــد و ســوار نــیــامــد
بگداخت شمع و سوخت سراپـای
و آن صـبــح زرنـگـــار نـیــامــد
آراســتـیــم خـانــه و خـــوان را
و آن ضـیـف نـامــدار نـیــامــد
دل را و شــــوق را و تـــــوان را
غم خورد و غمگـســار نـیــامــد
آن کاخ هـا ز پـایـه فـرو ریــخت
وان کــرده هـا بـکـار نــیــامــد
سوزد دلــم بـه رنـج و شـکـیـبت
ای بـاغـبــان بــهــار نــیــامــد
بشکفت بس شـکـوفه و پـژمـرد
امـّا گـلــی بــه بــار نـیـــامــد
خوشـید چشـمِ چشـمـه و دیـگـر
آبــی بــه جــویــبــار نـیــامــد
ای شـیـر پـیـرِ بسـتـه بـه زنجیـر
کز بـنـدت ایــچ عــار نـیــامــد
سـودت حـصـار و پـیـک نـجـاتی
سـوی تـو و آن حـصار نـیـامــد
زی تـشـنــه کشـتـگـاه نجیـبـت
جــز ابـــر  زهــر بــار نــیــامــد
یـکــّی از آن قـوافـل پـــر بــا-
- ران گـهـــر نـثــــار نـیـــامــد
ای نـــــادر نــــــوادر ایــــــّام
کت فــرّ و بـخـت یـار نـیــامــد
دیری گذشت و چـون تـو دلـیـری
در صـــفّ  کــــارزار  نـیـــامــد
افسـوس کـان سفـایــن حـــرّی
زی ســـاحـــل قــرار نــیــامــد
وان رنـج بـی حسـاب تــو، درداک
چـون هـیـچ در شمـار نــیــامــد
وز سـفـلـه یـاوران تـو در جـنــگ
کــاری بــجــز فـــرار نــیــامــد
من دانم و دلت، کـه غمان چـند
آمــد ، ور آشــکـــار نـیــامــد
چندانکـه غـم بـه جان تـو بـارید
بـاران بــه کــوهـسار نـیــامــد

* در همین رابطه لینک زیر را ببینید:
http://dughodushab.blogspot.se/2012/08/28-1332-6061-11-28-2.html

۱۳۹۱ مرداد ۲۵, چهارشنبه

زلزله‌ی آذربایجان و ضرورت ایجاد کمیته‌های امداد مردمی

عکس از جهان ورزش


رژیم اسلامی و دولتِ احمدی نژاد باردیگر نشان دادند که برای جانِ مردم پشیزی قایل نیستند.  البته  اینان خود بارها و بارها این موضوع را نه تنها در عمل بلکه بی‌هیچ پروایی با صراحت بر زبان آورده و گفته‌اند . نمونه های زیررا بعنوان مشتی از خروار با هم مرور می‌کنیم:
مصباح یزدی می‌گوید: اگر همه‌ی مردم به موضوعی رای بدهند؛ اما ولی فقیه آن را قبول نداشته باشد، آن چه باطل است رای مردم است. زیرا رای و نظر ولیِ فقیه، ادامه و استمرار نظر انبیا و ائمه است!معنیِ صاف و ساده‌ی این گفته آقای حضرت مصباح این است که : جانِ همه فدای رهبر.
رهبری نیز جانِ کلام حضرت مصباح را در انتخاباتِ سال 1388 بانجام رساندند.

علم الهدی، در سخنرانی معروفش «اشکنه»  می‌گوید: حکومت وظیفه‌ای ندارد که به مایحتاج مردم رسیدگی کند. دولت و حکومت وظایفِ مهمتری را پیشِ رو دارند. (لینک 1)
مضمون و محتوای این گفتارِ پیشنمازِ مشهد، راست و حسینی این است که بروید کشکتان را ساییده و خود به اموراتتان برسید. اما سهم امام و زکات را فراموش نکنید. خوب مالیات بدهید تا دست ما برای تشنج‌آفرینی باز بوده و بتوانیم انواع و اقسام تروریسم و تروریست را بگوشه و کنار جهان صادر کنیم. با سرعت زیاد و حجمِ بالا زاد و ولد کنید که گوشتِ دم توپِ ما فراهم شود. 

رافضی معلمِ درسِ اخلاق رژیم در سیمای کذا بیشرمانه اعلام می‌کند که از دولت انتظار نداشته باشید در بازسازی مناطق زلزله زده کمک کند و...  (لینک 2

مکارم شیرازی:
اجساد زن و مرد را در یک گور (دسته جمعی) دفن نگنید!

در عمل هم همان است که دیدید: در آغاز نه خود بیاری مصیبت دیدگان شتافتند و نه حتا از پوششِ خبریِ فاجعه خبری بود. کمک‌های انساندوستانه کشورها را نپذیرفتند و 24  ساعت پس از وقوع حادثه، دستور توقف کاوش و خاکبرداری را دادند! امری که بی‌شک به از دست رفتنِ جان تعدادی از هموطنانی شد که زنده زیر آوار مانده بودند.اینان  بجای همدردی با مصیبت دیدگان، به «خنده بازار رفتند» و پس از آن به مسافرت زیارتی مبادرت کرده و از آنجا پیام تسلیت برای درگذشت مادرِ رئیس جمهورِ سیرالیون روانه ساختند.  گروههای امداد بجای ورزقان، هریس و اهر به دمشق و حومه رفت تا با برپایی بیمارستان، مجروحینِ آدمکشان اسد را مداوا کند. خرمشهر دهه‌ها پس از جنگ هنوز ویرانه‌ای غیر قابل سکونت باقی مانده تا حکومت این «شمع» را در غزه و بیروت «روشن کند» . سهم بم و آذربایجان و دیگر مناطقِ زلزله خیزِ  کشور هم باید به ساختن خانه‌های ضد زلزله و مقاوم در ونزوئلا و دیگر کشورها منجر شود. و تازه پس از همه‌ی اینها وزیر بهداشتش گله‌مند است که چرا تنها 7% اهدا کنندگان خون ، زنان هستند و این در حالی است که 50% جمعیت کشور زن است!. خانم وزیر خواب نما شده و بیاد آورده‌اند که نیمی از جمعیت را زنان تشکیل می‌دهند. در حالی که این نیمه همانهایی هستند که طبقِ قوانین جاریِ اینان، زنان نصفِ  مردانند و دیهِ آنان باندازه بیضه‌ی راست یک مرد مسلمان است، زنان نصف آقایان ارث می‍برند. شهادتشان ناقص و نصفه است، در ازدواج 25% مردان مسلمان هستند.  چرا که رجال همزمان می‌توانند 4 زن داشته باشند . و همه‌ی اینها از آنجا ناشی می!شود که در دین مبین  از دیدگاه خدا و پیغمبر رجال  «قوامین النسا» هستند! و....

ماهیت رژیم همین است.
 اما در این برهه‌ی حساس تکلیف چیست؟
خودت برخیز و بر خود ماتمی گیر!
شاید ایجاد کمیته‌های مردمی راه حلِ کارایی در این رابطه باشد. این کمیته‌ها در صورتی که از میان افراد و شخصیت‌های خوشنام و معروف تشکیل شوند، می توانند منشا خدمات ارزنده‌ای باشند. البته نباید فراموش کرد که کارایی این کمیته ها زمانی مثمر ثمرتر واقع می‌گردد که  خوشنامانِ محلی را نیز در خود پذیرفته و بکمک آنان کمک‍ها را به نیازمندان واقعی برسانند. تجربه‌ی پیشین ، بم و طارم  نشان دادکه سپردن این کمک‌ها بدست عوامل دولتی منجر به حیف و میل کامل آن شده و چیزی نمی‌گذرد که چادرها و بخاری ها و لباس ها و فرش و... سر از  فلان گوشه درآورده و داروهایش نیز در ناصرخسرو فروخته می‌شود. « پهلوانان» ورزشی، هنرمندان سینما، نویسندگان و دیگر افراد خوشنام می‌توانند افراد موثری در سازماندهیِ باز سازی مناطق آسیب دیده، با کانالیزه کردن کمک‌ها نقشی برجسته داشته باشنداین کمیته‌هام می‌توانند با تکیه بر جایگاهِ اجتماعیِ اعضای خود کمکهای مردمی را کانالیزه کرده و در به جایگاهی واقعی‌اش برساند. 

صد البته به ایجاد این کمیته‌ها می‌باید بعنوانِ راهِ حلی موقت نگریست. راهِ حلِ واقعی همانا عبور از این رژیم است. رژیمی که با ماهیت ضدی مردمی‌اش تیشه بریشه‌ی کیان کشور زده و نه تنها جامعه‌ی ما را بسوی قهقرا می‌کشاند، بلکه به اعمال خود زمینه‌ی اضمحلال کامل کشور را فراهم می‌کند. 

عکس از سایت 90، برای بهتر دیدن بر روی عکس کلیک کنید.

* حاکمیت نه تنها به وظایف خویش در قبال مردم ایران - این بار در آذربایجان - عمل نکرده است، بلکه با باز گذاشتن دست سپاه و دنباله‌اش بسیج، در تلاش است تا سررشته‌ی کمک‌های ارسالی مردم را نیز در دست گرفته و برمبنای سیاست‌های تاکنون آزمایش شده‌اش وارد عمل شود. کیست که نداند این سیاست‌ها همانا حیف و میل کمک‌ها، دزدی و غارت و به احتمال نزدیک به یقین بازسازی امام زاده‌ها و مساجد و حسینیه‌ها از محل این کمک‌ها است. با توجه به چنین واقعیتهایی است که لزوم برپاییِ هرچه بیشترِکمیته‌های مردمیِ مستقل (و در صورت  لزوم مخفی) اهمیت می‌یابد.

لینک 1:


لینک 2:

۱۳۹۱ مرداد ۲۳, دوشنبه

علی کریمی: فکرمان لحظه‌ای از زلزله‌زدگان آذربایجان غافل نیست/ پهلوانان برمی‌خیزند!




علی کریمی :
فکرمان لحظه‌ای از زلزله‌زدگان غافل نیست/باید دست همدیگر را بگیریم
 هافبک تیم ملی فوتبال ایران ضمن همدردی با زلزله‌زدگان کشورمان گفت: در این شرایط سخت باید دست هموطن‌مان را بگیریم.
·                                

علی کریمی در خصوص زلزله شمال‌غرب کشورمان عنوان کرد: تیم ملی در حال حاضر در اردوی مجارستان در شرایط خوبی به سر می‌برد اما فکرمان لحظه‌ای از شرایط زلزله‌زدگان غافل نیست.

وی افزود: احساس همدردی‌ام را با مردم خونگرم آذربایجان اعلام می‌کنم و امیدوارم همه مردم در کنار مسئولان دست به دست هم دهند و برای رفع مشکلات تلاش کنند. آرزوی قلبی‌ام این است که مشکلات این عزیزان هر چه سریع‌تر رفع شود و زندگی‌شان به روال عادی بازگردد.

کریمی خاطرنشان کرد: هم‌اکنون در اردوی تیم ملی هستم و پس از بازگشت به ایران هر کمکی که از دستم برآید انجام خواهم داد. در این شرایط سخت باید به همدیگر کمک کنیم و دست یکدیگر را بگیریم. آنهایی که جانشان را از دست دادند، هموطنان ما هستند و باید در این روزهای دست آنها را بگیریم. این اتفاق در مناطق سردسیر رخ داده و باید همه با عزم ملی قبل از فرا رسیدن فصل سرما شرایط زندگی را برای حادثه‌دیدگان فراهم کنیم.

منبع: خبرگزاری فارس



علی دایی نخستین پهلوانی که بکمک زلزله زدگان آذربایجان شتافت .
یاشاسین شهریار!


علی کریمی:  هر کمکی که از دستم برآید انجام خواهم داد


پهلوان قاسم رضایی، مدال طلای 96 کیلوگرم  المپیکی خود را به هموطنان زلزله زده اش تقدیم کرد

احسان حدادی برنده مدال نقره المپیک:
 مدالم را به کودکان سرطانی بخشیده ام. اما هر چه در توان دارم  در کمک به زلزله زدگان انجام خواهم داد  و از همین امروز به تبریز می‌روم.

مهدی مهدوی‌کیا:
بخش از قرادادم با پرسپولیس تقدیم به هموطنانم در آذربایجان

میلاد میداودی: درآمد حاصل از داربی تهران را به زلزله زدگان اختصاص دهید!

کریم باقری شخصیتی امین‌تر از هلال احمر جمهوری اسلامی برای رساندن کمک‌های اهدایی فوتبالیست‌ها به زلزله زدگان آذربایجان. بازیکنان فوتبال و سایر ورزشکاران جهت رسانیدن کمکهایشان به زلزله زدگانِ داغدار با کریم هماهنگ کنند.

همراه با مردم آذربایجان در سوگ گلهای پریشیده دیار ستارخان


منبع: یوتوب
http://www.youtube.com/watch?v=SM_NIWOo_aE&feature=player_embedded#!

http://youtu.be/wc1bULJzwtE



















برگردان

دوست و یا دشمن گرامی!

سپاس از آمدنت. چنانچه مایل باشی، خوشحال خواهم شد که باز هم بدیدارم بیایی. نشانی ام را در پیِ این نوشته خواهم نوشت تا در صورت تمایل در جای مناسبی نوشته و بخاطر بسپاری:
dughodushab.blogspot.com