۱۳۹۱ آذر ۱۱, شنبه

ستارگان فوتبال جهان عليه اسرائیل


ستارگان فوتبال جهان عليه اسرائیل 














تعداد زيادي از بازيکنان برتر فوتبال جهان شامل ديديه دروگبا حمايت خودشان را از فلسطين در طول حملات اخير رژيم صهيونيستي به اين کشور اعلام کردند.
اين گروه از ستارگان فوتبال جهان که شامل ادن هازارد هافبک بلژيکي چلسي، يوهان کابايه از نيوکاسل، جرمي منز مهاجم پاري سن ژرمن و فردريک کانوته مهاجم مسلمان سويا هستند،‌ با حمايت از آزادي فلسطين گفتند: عمر روئيس 23 ساله و محمد نمار 22 ساله بازيکنان فلسطيني که در اسرائيل زنداني هستند بايد آزاد شوند.
 

در همين خصوص فردريک کانوته، مهاجم سويا که چندين مرتبه ديگر از مردم فلسطين مقابل اقدامات وحشيانه رژيم صهيونيستي دفاع کرده بود در سايت شخصي‌اش بيانيه‌اي بدين شرح صادر کرد: ما، به عنوان فوتباليست‌هاي حرفه‌اي در اروپا همدردي خود را با مردم غزه که در محاصره و محروم از حقوق اوليه انساني هستند، اعلام مي داريم.
 

در ادامه اين بيانيه شخصي آمده است: ما همچنين مطلع شديم که در 10 نوامبر اسرائيل يک استاديوم ورزشي در غزه را بمباران کرد که باعث کشته شدن چهار فوتباليست شد که همگي نوجوان و جوان بودند. اين غير قابل قبول است که کودکان و نوجوانان در غزه کشته مي‌شوند و هيچ واکنشي به آنها صورت نمي گيرد و تازه برخلاف همه انتظارها، يوفا ميزباني يک تورنمنت مهم را به اسرائيل جايزه مي‌دهد.
 

در ادامه اين بيانيه آمده است: علي‌رغم آتش بس اخير، مردم فلسطين همچنان در شرايط سختي زندگي مي‌کنند. اين حق همه مردم فلسطين است که زندگي با رفاه و آزادي و امنيت داشته باشند. ما اميدوار هستيم به زودي فلسطين کاملا آزاد شود.
 

يوفا چندي پيش ميزباني رقابتهاي زير 21 سال جام ملت‌ها اروپا را در سال آينده به رژيم صهيونيستي داد که با انتقادات وسيعي توام بود. اريک کانتونا، اسطوره فرانسوي در اين خصوص گفت: نژاد پرستي، نقض حقوق بشر و نقض آشکار قوانين بين‌المللي جزو اتفاقات روزمره جايي است که به عنوان ميزبان جام ملت‌ها زير 21 اروپا انتخاب شده است.
 

کانتونا افزود: اکنون زماني است که بايد به تعارض اسرائيل پايان دهيم و عدالت، برابري جامع و احترام به قوانين را از آنها توقع کنيم.
 

فدراسيون فوتبال فلسطين نيز بارها از تعرض رژيم صهيونيستي و تعطيلي فدراسيون فوتبال فلسطين به ميشل پلاتيني، رييس اتحاديه فوتبال اروپا شکايت کرد.
 

جبرئيل راجوب، رييس فدراسيون فوتبال فلسطين در شکايت خود به پلاتيني اعلام کرده است تعرض رژيم صهيونيستي و تعطيلي فدراسيون فوتبال فلسطين نقض آشکار قوانين يوفاست اما ميشل پلاتيني اقدامي در اين باره انجام نداد. 

*اسامي ستارگاني که اين بيانيه را امضا کردند، به شرح زير است:
1- ژائل آنگولا، باستيا فرانسه
2-کريم ايت فان، مون پليه فرانسه
3-آندرو آيه، المپيک مارسي فرانسه
4-جوردن آيه، المپيک مارسي فرانسه
5-دمبا با، نيوکاسل يونايتد انگليس
6-عبدالله بالده، اي.سي لومزان ايتاليا
7-کاهير بلقوزاني، آژاکسيو فرانسه
8-لئون بست، بلکبرن انگليس
9-رياض بودبوز، سوشو فرانسه
10- ياسين براهيمي، گرانادا اسپانيا
11-جاناتان برو، ملبورن استراليا
12-يوان کابايه، نيوکاسل يونايتد انگليس
13-عاطف چاهه جو، سياواسپور ترکيه
14- پاسکال چيم‌بوندا، دونکستر انگليس
15- پاپيس سيسه، نيوکاسل انگليس
16-عمر داف، سوشو فرانسه
17-عيسار ديا، لخوويا قطر
18- ابو ديابي، آرسنال انگليس
19-آلو ديارا ، المپيک مارسي فرانسه
20-سليمان دياوارا، ‌المپيک مارسي فرانسه
21-سامبا دياکيته، کوئينز‌پارک رنجرز انگليس
22- پاپي ديوپ، وستهام انگليس
23- عبدالوايه دوکور، رن فرانسه
24- ديديه دروگبا، شانگهاي شن‌هوا چين
25-سوداني العربي هلال، گيمارش پرتغال
26-ژيره کمبو اکوکو، العين امارات
27-ناتان الينگتون ، ايپسويچ تاون انگليس
28-رود فاني، المپيک مارسي فرانسه
29-دودو ژک فاتي، سياواسپور ترکيه
30-ريکاردو فاتي، آژاکسيو فرانسه
31-کريس گادي، المپيک مارسي فرانسه
32-رمي گوميس، والنسين فرانسه
33- فلورن هانين ، براگا پرتغال
34-ادن ازر، چلسي انگليس
35- چارلز کابورف المپيک مارسي فرانسه
36-ديومنسي کامارا، اسکشهير اسپور ترکيه
37-فردريک کانوت، بجينگ گوان چين
38-آنتوني لو تالک، اوسر فرانسه
39-جمال ماهمات ، براگا پرتغال
40-استيو مانداندا، المپيک مارسي فرانسه
41-قادر مانگانه، الهلال عربستان
42- سيلوين مارو، نيوکاسل انگليس
43-نيکولاس موريس بلاي، بوردو فرانسه
44-شيخ ام‌بنگو، تولوز فرانسه
45-ژرمي منز، پاري‌سن‌ژرمن فرانسه
46-آرنولد ام‌بومبا، المپيک ليون فرانسه
47-لوران ناردول، چاتره فرانسه
48-محمود ان ديا، گيمارش پرتغال
49-مامدو نيانگ، السد قطر
50-امبايه نيانگ، کن فرانسه
51-فابريس نومريک، اسلووان اسلواکي
52- بلال عمراني، المپيک مارسي فرانسه
53-لامين سانه، بوردو فرانسه
54-مومو سيسکو، پاري‌سن‌ژرمن فرانسه
55-شيخ تيوت، نيوکاسل انگليس
56-آداما ترائوره، ملبونرن ويکتوري استراليا
57-ارمن ترائوره، کوئينز‌پارک‌رنجرز انگليس
58-جيمي ترائوره، المپيک مارسي فرانسه
59-موسي سو، فنرباغچه ترکيه
60- حسن يبدا، گرانادا اسپانيا

منبع: سایت ورزشی 90
لینک مطلب:http://www.navad.net/NewsContent.aspx?NewsID=55055

۱۳۹۱ آبان ۱۲, جمعه

انگولک به جراید حکومتی




انتخاب:
            عمر باطریِ لپ‌تاپ خود را جاودانه کنید!
دوغ و دوشاب:
           یعنی می‌فرمایید آن را بفرستیم وردستِ نمیرالله جنتی؟

انتخاب:
             کاهشِ 50 درصدیِ صدور نفت ایران به ترکیه.
دوغ و دوشاب:
           اینگونه که بوش میاد، بزودی به 100 در صد هم می‌رسد.

انتخاب:
            فتنه گران سال 1388 از فرمولِ  آمریکا ، انگلیس و اسراییل پیروی می‌کردند.
دوغ و دوشاب:
            ولی  روحانیت سال 1357 فقط از فرمول انگلیس پیروی می‌کرد!

فرارو:
              امام جمعه تهران: تا ولایت هست تحریم‌ها هیچ اثری ندارد.
دوغ و دوشاب:
             راست میگه این بابا. خودش که سیره بچه‌ش به......

فرارو:
           عفو بین‌الملل: جنایاتِ جنگیِ  شورشیان در سوریه!
دوغ و دوشاب:
            تعجب نداره! سگِ زرد برادر شغاله.

سایت ایران:
          معاون سیاسیِ وزیر کشور: بطور قطع با  اصلاحیه‌ی قانون انتخابات مخالف هستیم!
دوغ و دوشاب:
        نه؛ بیا و موافق باش! کجا دنیا چنین گاو شیردهی گیر می‌آرید که رای و اراده‌ی مردم را یکجا یی بالا بکشید؟

رسالت:
           اعلام آمادگی جمهوری اسلامی برای کمک به سیل‌ژدگان آمریکا!
دوغ و دوشاب:
            بابا قاچ زین را بچسب، سواری پیسکش ولی فقیه! تو اگر بیل زنی بلدی باغچه‌ی خودتو بیل بزن.
             ویرانی‌های خرمشهر، بم ، اهر و ورزقان هنوز  دست نخورده پابرجاست!

رسالت:
           اصلاح‌طلبان و سبزها بسوی تولید استبداد در حرکتند.
دوغ و دوشاب:
          و جمهوری اسلامی عزیز هم در کلیت خود هم بسوی تولید استحمار در حرکت است. این به آن در.

همشهری:
            پای دولتی‌ها به مصلا (همان مصلیِ قدیم) باز شد.
دوغ و دوشاب:
           پس وای بر مصلا! حالا پای این دولتی‌ها چقدر باز شد؟

خبرگزاری فارس:
           آیت‌الله لاریجانی، رئیس قوه قضائیه، ارتحالِ آیت‌الله ملک حسینی را تسلیت گفت.
دوغ و دوشاب:
           بابا شق‌القمر نکرده! اگه راست میگه و جرات داره ارتحال آیت الله جنتی را تسلیت بگه!

۱۳۹۱ آبان ۱۱, پنجشنبه

پولِ نان ما: سروده‌ی دکتر صدیقه وسمقی




پول نان ما . . . . . . . . .!!ا
سروده خانم دکتر صدیقه وسمقی
(دکتر در حقوق و فقه اسلامی)

این پول نان ماست، که در ویرانه های دمشق در کنار آرزوهای گزاف یک قمارباز، دفن میشود

زنی در خیابان
به یک قرص نان
خود را میفروشد

آن سوترک مردی
گرده نانی را
از دست عابری میرباید

ما گرسنه
در کوچه های غربت این شهر
پرسه میزنیم
و میدانیم
که دستهای کثیفی
نان ما را
از سفرههایمان ربوده است

این پول نان ماست ،
که در هزار توی دالانهای پنهان
کیک زرد میشود
برای تزیین بساط بیداد!

پول نان ما،
موشکهائی است
که به اسرائیل میرسد
زود تر از آنکه
آب و نان،
به " ورزقان " و "اهر" برسد!

نگاه کن!
این پوکه های گلوله
این لاشه های تانک،
پول نان ماست،
که در خیابانهای حمص ریخته است!

این پول نان ماست،
که در ویرانه های دمشق
در کنار آرزوهای گزاف یک قمارباز
دفن میشود

این پول نان ماست،
که در کوچه های حلب
پیش چشم جنازهها
برای یک بازنده هزینه میشود

بازنده ای که قبل از بازی باخته بود!

پول نان ما،
بذرهای دروغ و فساد است
که بر زمین پاشیده میشود
تا شاید برزگری خام اندیش
آرزوهای پوچ خود را
از آن درو کند

پول نان ما،
هیزم هائیست که در هر سو
آتش میافروزد
و در آتش میسوزد

پول نان ما،
تفنگ هائیست
که هدفهای اشتباه را نشانه گرفته است
پول نان ما،
پایگاه اتمی بوشهر است
که غبار یک عمر سفاهت حاکمان
بر آن نشسته است

پول نان ما،
باج هایی است
که در جیبهای چین و روسیه
ورم کرده است!
پول نان ما،
مزد سردارانی است
که سرها را به دار میکنند
و لبها را میدوزند،
تا گرسنگان نفهمند گرسنگی تقصیر کیست!

پول نان ما،
منبری است
که واعظی ابله بر آن نشسته است
و به ما میآموزد،
گرسنگی تقصیر خداوند است
گرسنگی،
بشارت ظهور یک منجی است!

و ما میدانیم
این تقصیر ماست
که ابلهی بر منبر نشسته است
این تقصیر ماست
که خیره سری بر مسند نشسته است
ما میدانیم،
محصول بذرهای دروغ و تزویر
و خارهای ترس و سکوت
جز قحطی نیست

پول نان ما را قماربازان،
در قمارخانه های سیاست و قدرت
باخته اند

اکنون
ما مانده ایم و فرزندانی،
با آرزو های سبز و جوان
و خانه ای با تیرک نازک
آنقدر نازک
که به لرزیدنی فرو میریزد
و ما زنده،
زیر آوارهای آن میمانیم

هان!
فردا که از خواب برخیزیم،
ما را
و فرزندان ما را
و خانه ما را نیز
باخته اند

مقام معظم رهبری بهترین هنرپیشه است!




برداشت از نشریه اینترنتیِ پیک نت

مصاحبه با عضو کمیسیون فرهنگی مجلس
مقام معظم رهبری
بهترین هنرپیشه است!
خبرگزاری نیمه سپاهی، نیمه امنیتی "فارس" مصاحبه ای کرده است با یکی از اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس. این مصاحبه یک نیمه روز روی خروجی این خبرگزاری بود و سپس حذف شد و روز بعد این توضیح را خبرگزاری فارس در باره این مصاحبه منتشر کرد:
« روز گذشته مصاحبه‌ای با جناب حجت الاسلام و المسلمین سید مرتضی حسینی نماینده قزوین و عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی بر روی خروجی خبرگزاری فارس قرار گرفت که متاسفانه در آن رعایت شئون حرفه‌ای و اخلاق رسانه‌ای نشده بود. خبرگزاری فارس شرعاً برخود وظیفه می داند که بابت خطای صورت گرفته از سید جلیل القدر و فاضل آقای سید مرتضی حسینی عذرخواهی نموده و پوزش بطلبد
یکی از خوانندگان پیک نت که این مصاحبه را پیش از حذف از سوی خبرگزاری فارس، آن را بایگانی کرده بود، متن مصاحبه را برای ما ارسال داشته که عینا آن را منتشر می کنیم. نه از آن جهت که نیت ما تمسخر باشد و یا توهین به مرتضی حسینی، بلکه می خواهیم کمی بیشتر به عمق فاجعه ای که با بسته شدن فضای سیاسی و حاکمیت نظامی بر کشور حاکم شده آشنا شوید. آقای حسینی، ماننده اکثر آنها که در مجلس نشسته اند می توانست بدنبال شغل دیگری برود و یا سرپرست یکی از مساجد قزوین بشود، اما چرا به زور سپاه و شورای نگهبان باید کرسی نمایندگی مجلس را اشغال کند؟ مجلسی که نمایندگانش امثال آقای حسینی باشند که درس اولی که آموخته چاپلوسی از رهبر است، واقعا می تواند در راس امور باشد؟ و می بینیم که نیست. ته امور هم نیست که اگر بود، رئیس جمهوری که خود همطراز امثال حسینی است آن را جدی می گرفت!
سوآل: تعریف شما از فرهنگ چیست؟
جواب: فرهنگ به مجموعه‌ای از آداب، سنن، دین، مذهب و همه آن چیزی که یک عده به آن دین می‌گویند و عده‌ا‌‌ی به آن فرهنگ می‌گویند. 
سوآل: مهمترین کار فرهنگی که کردید چیست؟
جواب: همیشه در حال کار فرهنگی بوده‌ام.
سوآل: لطفا پنج اقدام اخیر فرهنگی تان را نام ببرید؟
جواب: نماز شب دیشب، تعقیبات نماز، نماز صبح، تجدید وضو، صلوات برای رهبر معظم.
سوآل : از کدام شخصیت فرهنگی الهام می‌گیرید؟
جواب: از مقام معظم رهبری الهام می‌گیرم و فرد دیگری را الگو قرار نمی‌دهم. 
سوآل: کلا چه شخصیت های فرهنگی در تاریخ از نظر شما اهمیت داشته اند؟
 جواب : ما در ایران دو شخصیت فرهنگی داریم، یکی امام( ره) و یکی مقام معظم رهبری، بقیه هم از نظر این جانب تکذیب می شوند.
سوآل: چطور شد که نماینده مجلس شدید؟
جواب: چون در مسجدی که در قزوین بودیم امام جماعت جدیدی آمده بود و برای هماهنگی بیشتر.
سوآل: آیا کمیسیون فرهنگی گزینه اول شما بود؟
جواب: گزینه اول من کمیسیون امنیت بود. من دو تا گزینه داشتم و هر دوی آن‌ها پر شده بود، به همین دلیل به این کمیسیون آمدم.
سوآل: چرا می خواستید به کمیسیون امنیت بروید؟
جواب: چند دلیل داشت اول برای رسیدن به امور محرومان، دوم برای حل مشکلات استان و سوم به خاطر اینکه از جوانی آرزو داشتم در راه خداوند به شهادت برسم.
سوآل: چرا در جوانی به شهادت نرسیدید؟
جواب: به خاطر اینکه الگوی من همیشه رهبری بود و ایشان در جوانی به شهادت نرسید، من هم خواستم به رهبری اقتدا کرده باشم. البته یک بار هم وقتی صبح رسیدم اتوبوس اعزام به جبهه رفته بود.
سوآل: چرا کمیسیون فرهنگی در مجلس مشتری نداشت؟
جواب: زیرا این کمیسیون هم مانند دیگر کار‌های فرهنگی در مظلومیت است و دستوراتش اجرا نمی‌شود و یا اهمیت خاصی به آن داده نمی‌شود و افراد هم می‌گویند برای چه به این کمیسیون برویم وقتی این کمیسیون مورد حمایت رئیس مجلس و مجموعه قرار نمی‌گیرد.
سوآل: فکر می کنید از چه طریق می توانید مورد توجه قرار بگیرید؟
جواب: یکی از طریق صف اول، دوم از طریق اقتدا به رهبری، سوم از طریق حمایت از فلسطین.
سوآل: از چه زمانی فهمیدید شخصیتی فرهنگی هستید؟
جواب: از وقتی بالغ شدم، از چهارده سالگی، البته از یک سال قبل نماز می خواندم.
سوآل: به چه دلیل به کمیسیون فرهنگی آمدید؟
جواب: بسته بودن سایر کمیسیون ها و اعتقاد به اینکه اگر فرهنگ درست شود، امنیت هم درست می‌شود، راه ها هم آسفالت می شود، صنایع و چیز‌های دیگر نیز درست می‌شود. هر مشکلی که داریم در فرهنگمان است. از جمله حجاب و جریانات انحرافی.  
سوآل: کدام الگوی فرهنگی را می پسندید؟
جواب: اول رهبری، دوم چادر به عنوان پوشش خواهران، سوم محو اسرائیل از صحنه 
سوآل: نیاز فرهنگی نسل جوان را چقدر می‌شناسید؟
جواب: آشنایی هایی دارم، از جمله پسر خودم و پسر برادرم.
سوآل: در جوانی چکار می کردید؟
جواب: من در جوانی هیچ کار نمی کردم. فقط ازدواج.
سوآل: مهمترین نیاز فرهنگی نسل جوان را چه می‌دانید؟
جواب: ازدواج، کار، پدر و مادر و پیروی از مقام معظم رهبری. 
سوآل: چه خاطره ای از دوره جوانی به یاد دارید؟
جواب: چیزهای مستهجن مانند خاطره را به یاد ندارم.
سوآل: اگر وزیر ارشاد بودید اولین کاری که می‌کردید چه بود؟
جواب: اول فرهنگ عمومی است، دوم تربیت هنرمندان متعهد و سوم کنترل سینما و تئاتر.
سوآل: در بخش فرهنگ عمومی باید چه اقداماتی انجام شود؟
جواب: اقدامات ساختاری مثل نماز و ولایت و پرهیز از اقدامات ساختار شکن مثل دائم الوضو نبودن.
سوآل: در کودکی فکر می کردید چکاره بشوید؟
جواب: پیرو ولایت فقیه. 
سوآل: آیا در زمان کودکی می دانستید ولایت فقیه چیست؟
جواب: نه، جامعه ما ناآگاه بود. 
سوآل: اولین کار فرهنگی که کردید چه بود؟
جواب: در یک سینما در زمان انقلاب در قزوین.
سوآل: در آنجا چکار می کردید؟
جواب: سینمایی بود به اسم دیاموند که شیشه آن را شکستیم، به پیروی از قائد اعظم امام خمینی.
سوآل: آخرین فیلمی که دیدید؟
جواب: قلاده‌های طلا 
سوآل: قلاده های طلا از نظر شما چطور بود؟
جواب: مشت محکمی بود به دهان کارگردانان سینما که بفهمند برادران و خواهران نیروی انتظامی هم می توانند فیلمهایی در صحنه جهانی بسازند. بهترین فیلمی بود که دیدم.
سوآل: چه فیلمهای دیگری در سینما دیدید؟
جواب: ندیدم.
سوآل: پس چطور می گوئید بهترین فیلمی بود که دیدم، شما که فیلم دیگری ندیدید؟
جواب: وقتی فیلمی بهترین فیلم باشد چرا فیلم دیگری آدم ببیند. مثل مقام معظم رهبری که وقتی بهترین رهبر باشد، نیاز به رهبر دیگری نیست.
سوآل: با خانواده به سینما می‌روید؟
جواب: با خانواده برای نماز جمعه و بهشت زهرا و بیمارستان رفتم، ولی سینما فقط یک بار رفتم برای دیدن همین فیلم.
سوآل: کدام بخش از تاریخ ایران را مطالعه کردید؟
جواب: از تشریف فرمایی امام در سال 1357 تا فروردین امسال. 
سوآل: به چه مسائل اجتماعی علاقه دارید؟
جواب: بیشتر به مسائل سیاسی و امنیتی و راههای استان.
سوآل: آخرین کتابی که خوانده اید چه بود؟
جواب: کتابی که رزمنده و آزاده محترم نوشته‌اند به نام «پایی که جا ماند».
سوآل: اولین کتابی که خوانده اید چه بود؟
جواب: در آن زمان هنوز کتابی از رهبری منتشر نشده بود، اما دوازده سال بعد سومین کتابی که خواندم " گفتاری درباب صبر" از مقام معظم رهبری بود. 
سوآل: مهمترین کتابی که خوانده اید؟
جواب: کتاب «تشیع در ایران» برای من بسیار اهمیت داشت، و ای کاش این کتاب نوشته مقام معظم رهبری بود. 
سوآل: نویسنده محبوب شما؟
جواب: مقام معظم رهبری. 
سوآل: شاعر مورد علاقه شما کیست؟
جواب: یک شاعر با کت و شلوار خاکستری و پوست تیره که همیشه در شبهای شعر پهلوی رهبری می نشیند، اشعار ایشان بسیار از نظر سیاست خارجی نظام ارزشمند است.
سوآل: منظورتان آقای علیرضا قزوه است؟
جواب: فکر کنم بهتر است اسم افراد برده نشود.
سوآل: در ادبیات داستانی به چه افرادی علاقه مندید؟
جواب: در ادبیات هم به افرادی که رهبری دوست دارند علاقه مندم.
سوآل: چه نوع سینمایی را دوست دارید؟
جواب: همان سینمایی که رهبری دوست دارند.
سوآل: از کدام هنرپیشه‌ خوشتان می‌آید؟
جواب: برای من هنرپیشه مهم نیست، هر کسی نقش پیامبران را با تائید رهبری بازی کند، مورد علاقه من و اسلام است.

سوآل: از نظر فرهنگی به خودتان چه نمره ای می دهید؟
جواب: از نظر اطلاعات فرهنگی اطلاعات من در کمیسیون از بقیه بالاتر است، نمره 17 می دهم ولی از نظر تسلط بر زوایای هنر و فرهنگ بیشتر از 18 نمی توانم بدهم، ولی نمره رهبری را 20 می دهم.
------
توضیح خبرگزاری فارس را می توانید از اینجا بخوانید.
  پیک نت   11  آبان
http://www.pyknet.net/1391/05aban/11/page/31Honarpisheh.php

۱۳۹۱ مهر ۱۵, شنبه

اندر باب مجاهدین خلق - نادر کاکاوند


چاپ

اندر باب مجاهدین خلق...! - نادر کاکاوند


اندر باب مجاهدین خلق...!
نادر کاکاوند
«در خجسته ميلاد هشتمين پيشوای تشيع انقلابی، آفتاب تابان خراسان علی بن موسی الرضا عليه السلام، کارزار 15ساله مقاومت ايران و حاميانش در اثبات مشروعيت مقاومت در برابر فاشيسم مذهبی به پيروزی رسيد.» (پیوند خبر)
این سرآغاز بیانیۀ رسمی سازمان مجاهدین خلق ایران در تارنمای رسمی آن سازمان پس از اعلان کنار گذارده شدن نام آنها از لیست سازمانهای تروریستی از سوی وزارت خارجۀ آمریکا به روز آدینه، هفتم مهر ماه (28 سپتامبر 2012) بود.
آری؛ این همان سازمانی است که روزی یکی از یاران وفادارش (مهدی رضایی) در پیش از انقلاب بهمن 1357، زمانی که 19 ساله بود و به جرم "اشرار مسلح" در دادگاه (1351) محاکمه می شد، و در هنگامی که به همراه ناهارش، نوشابه برای او آوردند، فریاد برآورد و گفت: من این کالای امپریالیستی را نمی خورم!
جالب است که هم اکنون و پس از 40 سال از اعدام او در رژیم پیشین به عنوان "اشرار مسلح"، مادر وی به تلویزیون سازمان مجاهدین خلق آمده و صمیمانه و از ته قلب، پیروزی این سازمان را در خروج از لیست تروریستی وزارت خارجۀ ایالات متحده آمریکا تبریک می گوید!
درست چند ساعت پس از این خبر، مریم رجوی -از رهبران سازمان مجاهدین خلق- در واکنش به تصمیم آمریکا مبنی بر خارج کردن نام این سازمان از فهرست گروه‌های تروریستی در مقر سازمان مجاهدین در شهر "اُوِر سورُواز" در حومه پاریس با آسوشیتدپرس سخن ‌گفت و اظهار داشت: «الان برای همگان مسجل شده‌ است که این اتهامات [تروریسم] نادرست بوده‌ است.» مریم رجوی گفت: به باور او «مهم‌ترین تاثیر خروج مجاهدین از این لیست، در داخل ایران مشاهده خواهد شد.» وی افزود: «موازنه قدرت تغییر خواهد کرد. برای مثال، اولین پیام آن برای مردم ایران این خواهد بود که دیگر از افزایش فعالیت‌ها و افزایش تظاهرات ترسی نخواهند داشت.»
همزمان با پافشاری رژیم جمهوری اسلامی بر ادامۀ غنی سازی اورانیوم (با همۀ نگرانیهای آژانس بین‌المللی انرژی اتمیIAEA ) و تنگتر شدن دایرۀ محاصرۀ میهن، به جنبش درآمدن برخی گرایشهای جدایی طلب در میان گروههای قومی و برداشته شدن نام سازمان مجاهدین از لیست تروریستی وزارت خارجۀ آمریکا، ایرانیان شاهد نواخته شدن سازهای ارکستری هستند که بر خلاف منافع ملی می نوازند.
باید یادآور شد با توجه به پیشینۀ سازمان مجاهدین در تاریخ سیاسی معاصر ایرانزمین، هنوز پرسشها و نکات تاریک زیادی دربارۀ عملکرد کارنامۀ سیاسی-اجتماعی آنها در ذهن مردم وجود دارد که مبهم باقی مانده اند و رهبران و کادرهای آنها در پیشگاه ملت ایران باید به یک یک آنها پاسخ روشن و دقیقی بدهند.
پرسشها را اینگونه با سازمان مجاهدین خلق آغاز می کنم:

1- پاسخ شما به همکاری تمام و کمال با رژیم صدام حسین در جنگِ هشت ساله بر علیه ایران چیست؟ هنگامی که برادر مسعود، صدام را چونان برادری دیگر در آغوش می کشید و با او که خود را "سردار قادسیه" می نامید، نقشۀ شومِ حمله به ایران و کشتن سربازان بیگناه ایرانی را طرح می ریخت، فکر نمی کرد که اعتبار سازمانش را برای همیشه به زیر سوال می برد؟
2- هنگامی که آنها در سازمان استخبارات عراق با برادران عراقی خودشان همکاری می کردند و به شکنجه و تخلیۀ اطلاعاتی سربازان ایران می پرداختند، در این اندیشه نبودند که دیگر هیچگاه جایگاهی در سیاست ایران نخواهند داشت؟
3- هنگامی که در ماجرای انفال (کشتار کردهای عراقی با کمک ارتش صدام حسین در دهه 90 میلادی) شرکت می کردند، چه پاسخی به حقوق بشرِ ادّعاییِ خود داشتند؟
4- شاید از این دست پرسشها از این سازمان تا به حال زیاد پرسیده شده، اما یک پرسش دیگر که در ذهن هر ایرانی پس از بیرون آمدن نام سازمان از لیست سازمانهای تروریستی و صدور بیانیۀ آنها متبادر می شود، این است که آیا فردوسی آفتاب تابان خراسان است یا امام رضا که نَه فرزند خراسان بود و نَه حتّا می توانست فارسی گفتگو کند؟ چرا سازمان مجاهدین بیانیه خود را به نام فردوسی بزرگ -خالق شاهنامه و زنده کننده زبان پارسی و مردم ایران- آغاز نکرده؟ یعنی مردم ایران باز هم باید یک حکومت مذهبی-شیعی در ایرانِ فردا به رهبری اینان به خود ببینند!؟

برآمد سخن
با یک نگاه ساده و گذرا به دیدگاهها و سیاستهای این سازمان، متوجه خواهیم شد که اینها کاملا واقف به نادانی مسئولان حکومت جمهوری اسلامی بوده و بوی جنگ را شنیده اند.
در سرِ دیگر این نادانی که این سازمان دل به آن بسته، دو رژیم با ماهیت های یکسان هستند: ایران و اسراییل.

پس از سخنرانی بنیامین نتانیاهو (نخست وزیر اسراییل) در مجمع عمومی سازمان ملل، کشیدن خط قرمز برای رژیم ایران و درخواست بی پایه و اساس او از جامعۀ جهانی برای حمایتِ بی چون و چرا از اسراییل، بوی جنگ بیشتر به مشام می رسد و نگرانی ایرانیان داخل و خارج از کشور از این بابت هر روز بیشتر می شود.
در این میان شکّی نیست تحریم اقتصادی که قیمت دلار را به بیش از 3000 تومان رسانده (همانگونه که می دانیم تمامی اجناس و اقلام به تبع بالا رفتن دلار در ایران، گرانتر می شوند) مردم ایران را جان به لب کرده؛ اما بیشینۀ همین مردم خوب می دانند که از لولۀ تفنگ ارتش خارجی هم، مردمسالاری بیرون نمی آید.
اینان خوب دریافته اند که اگر نخستین گلوله از تفنگ خارج شود و آتش جنگ دیگری در منطقه برافروخته گردد، دست کم این سازمان برای برنامه های خودش دست به فعالیت (به هر قیمتی) خواهد زد تا حکومت خود (جمهوری اسلامی از مدل سازمان مجاهدین) را برپا دارد.
اما باید اینها خوب به خاطر بسپارند که دستیابی به حکومتی سکولار در آیندۀ ایران، چیزی نیست که ملت بر سر آن چانه بزنند و با توجه به رفتارهای سیاسی-اجتماعی که مجاهدین از خود بروز می دهند، امیدی به بهبود امور به دست آنها نیست و باید گفت:
ما را به خیر شما امیدی نیست، شر مرسانید.

* این مطلب از سایت پیام پارس برداشت شده است.

۱۳۹۱ مرداد ۲۷, جمعه

کودتای 28 مرداد 1332 بروایت تصویر


وقتی سنگ‌ها بسته و سگ‌ها رها می‌شوند! 

زمانه، زمانه‌ی عجیبی است. انگار سنگ‌ها را بسته‌اند و سگ را رها کرده‌اند! جبهه‌ی ملی که یک روز برهبریِ دکتر محمد مصدق
می‌ رفت تا آماج های رهایی‌بخشِ انقلاب مشروطیت را به انجام رسانده و تحزب و قانونمداری را بر جامعه حاکم کند، امروز هدفِ
تیپای کسانی است که آن را بخاک و خون کشیدند. کودتاگران و نوکران بیگانه باردیگر با تکیه بر رسانه‌هایی که هدیه‌ی اربابانشان
 است، رذیلانه از کودتای آمریکایی / انگلیسی/ درباری، با نام «قیام 28 مرداد» یاد می کنند.
«قبح از قباحت رخت بر بسته» و جیره‌خواران اجانب به صحنه برگشته‌اند. برای یادآوریِ تاریخی عکسهای ذیل که گوشه‌هایی از آن 
روز شوم، روز 28 مرداد سال 1332، روزِ کودتای ضدِ ملیِ 28 مرداد بتصویر کشیده شده، باز آورده می‌شود . جالب اتحاد دین و حکومت
 در این مصیبت تاریخی است. شاه و روحانیت! همانهایی که امروز هم پس از 60 سال از نام مصدق و نهضت ملی واهمه دارند!
برای تکمیل این یادآوری به نشان دادنِ چند مورد  دیگر نیزپرداخته می‌شود از جمله:

سازمان اطلاعات آمریکا، اسناد تازه‌ای را در ارتباط با کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ منتشر کرد که نشان می‌دهد دولت آمریکا قصد داشت در صورتی
که کودتا علیه دولت دکتر محمد مصدق شکست بخورد، در ایران یک جنگ چریکی دامنه دار به راه بیندازد. این سند «بکلی سری» که در سال
 ۱۹۵۳ در وزارت خارجه و شورای امنیت ملی آمریکا تنظیم شده، حکایت از آن دارد که آمریکا تا چه اندازه نگران آن بود که کودتا برای سرنگونی دکتر مصدق با ناکامی مواجه شود. 


در ۱۸ مارس سال ۲۰۰۰ میلادی مادلین آلبرایت وزیر امورخارجه آمریکا در حضور شماری از ایرانیان میگوید:
"در سال ۱۹۵۳ آمریکا نقش موثری در ترتیب دادن براندازی نخست‌وزیر محبوب ایران محمد مصدق داشت. دولت آیزنهاور معتقد بود که
 اقداماتش به دلایل استراتژیک موجه‌اند ولی آن کودتا آشکارا باعث پس‌رفت سیر تکامل سیاسی ایران شد و تعجبی ندارد که هنوز بسیاری از
 ایرانیان از این دخالت آمریکا در امور داخلی آنان ناراحت‌اند. علاوه براین در ربع قرن بعد از آن ایالات متحده و غرب پیوسته از رژیم شاه
حمایت کردند. دولت شاه هرچند کارهای زیادی برای پیشرفت اقتصادی ایران انجام داد ولی مخالفان خود را بی‌رحمانه سرکوب کرد."

گزارش کرمیت روزولت را با هم مرور کنیم:

روزولت نهايتاً در کاخ سفيد نقش خود در به راه انداختن کودتاي سياه 28 مرداد 1332 را به رهبران آمريکا گزارش داد:

روز جمعه چهارم سپتامبر 1952 در کاخ سفيد به پرزيدنت آيزنهاور، برادران دالس، وزير دفاع ويلسون (يکي از چند
نفري که به اضافه برادران دالس، لوئي هندرسن و من در ملاقات ماه ژوئن در دفتر جان فوستر دالس در واقع
 از عمليات حمايت کرده بوديم)، آدميرال رادفورد رئيس کل ستاد و ژنرال اندي گود پاستور گزارش دادم. حالا در
 کشورم بيش از تهران جهت توضيح دادن گزارشم آمادگي داشتم بر روي يک سه‏پايه نقشه ايران و تهران و
نقشه راه مرزي عراق به کرمانشاه و همدان و قزوين به تهران يعني راهي که من از آن وارد ايران شده بودم قرار
 داشت....
نقشه‌‏ها قدرتهاي مختلف نظامي را در تهران، کرمانشاه و اصفهان نشان مي‏داد، و همچنين جمعيت شهرهاي
مهم و مقدار کمي اطلاعات نامربوط ديگر را مشخص مي‏کرد. به هر حال اصل گزارش من چيز تازه‏اي
نداشت، فقط مجموعه‏اي بود از آنچه که به متحدين انگليسيمان و چرچيل خواب‏آلوده گفته بودم. فکر
مي‏کنم خيلي برايشان جالب بود به خصوص براي يکي ازآنها. جان فوستر دالس به صندلي تکيه کرده بود.
با وجود ژستي که گرفته بود اصلاً خواب‏‏آلود به نظر نمي‏رسيد. چشمانش مي‏درخشيد به نظر مي‏آمد مثل
يک گربه خرخر مي‏کند ظاهراً نه تنها از آنچه که مي‏شنيد لذت مي‏برد در عين حال مشغول نقشه‏کشي
 هم بود. نمي‏توانستم حدس بزنم چه در مغزش مي‏گذرد. آيا ممکن است که همين عمليات در آينده باز هم به منزله يک انقلاب يا ضد انقلاب تکرار گردد؟ در خاتمه با ذکر اين مراتب هشدار دادم:
” آقايان يک مسئله را بايد کاملاً روشن سازم. ما در اين اعمال مخاطره‏آميز موفق بوديم براي اينکه ارزيابي
 ما از وضعيت ايران صحيح بود. ما معتقد بوديم، و به ما ثابت شد که حق با ما بوده است....
اگر بررسي ما اشتباه بود، ما با سر به زمين مي‏خورديم ولي خوشبختانه صحيح بود.“
” اگر ما سازمان سيا يک بار ديگر خواستيم چيزي شبيه اين را امتحان کنيم، بايد کاملاً مطمئن باشيم
که مردم و ارتش همان را خواهند خواست که ما خواستار آنيم....“ 

آنچه آورده شد بعنوان مشتی ببینید که از خروارها سند و مدرک گرفته شده است و بهتر است که خود حدیثِ مفصلی از این
مجمل برخوانید. 




كودتاي 28 مرداد 1332
6061-11ع
تظاهرات گروهها و سازمانهاي مختلف در حمايت از مصدق






















فضل‌الله زاهدي (نخست‌وزير) و عده‌اي از همكاران وي در كودتاي 28 مرداد 1. هدايت‌الله گيلانشاه 2. نادر باتمانقليچ 3. فضل‌الله زاهدي 4. عباس فرزانگان 5. اردشير زاهدي 6. رحيم هيراد 7. ابوالفتح آتاباي 8. مصطفي مقدم 9. سليمان بهبودي 10. علي‌اكبر شعري 11. جهانگير بزرگمهر 12. نعمت‌الله نصيري 
13. محمد خاتمي


كودتاي 28 مرداد 13325536-11ع اشرف پهلوي، اسدالله رشيديان و مهديقلي علوي مقدم از عوامل اصلي كودتا 
1. اشرف پهلوي 2. اسدالله رشيديان 3. مهديقلي علوي مقدم


كودتاي 28 مرداد 1332154-141ق محاكمه محمد مصدق (نخست‌وزير) در دادگاه نظامي 
1. محمد مصدق 2. جليل بزرگمهر 3. علي‌محمد روحاني


كودتاي 28 مرداد 133216-115ز شعبان جعفري از عوامل اصلي كودتا 
1. يحيي يوسفي 2. شعبان جعفري


كودتاي 28 مرداد 1332527-252م 
حمله شعبان جعفري و طرفداران كودتا به خانه شماره 109 (محل سكونت نخست‌وزير) در خيابان كاخ 1. شعبان جعفري



كودتاي 28 مرداد 13326071-11ع 
تهران در كودتاي 28 مرداد

كودتاي 28 مرداد 13326024-11ع 
تظاهرات سنديكاهاي مختلف كارگري در ايام قبل از كودتا


كودتاي 28 مرداد 13323841-4ع 
نصب عكس محمدرضا پهلوي به جاي مجسمه سرنگون شده رضاشاه پهلوي، به وسيله طرفداران كودتا در ميدان توپخانه تهران


كودتاي 28 مرداد 13326077-11ع 
تهران در كودتاي 28 مرداد

كودتاي 28 مرداد 13326037-11ع 
چماقداران بسرکردگی شعبان بی مخ در روز كودتاي 28 مرداد در تهران


كودتاي 28 مرداد 1332

فضل‌الله زاهدي (نخست‌وزير) و عده‌اي از فرماندهان نظامي در مراسم اولين سالگرد كودتا در ميدان مخبرالدوله ـ تهران 1. تيمور بختيار 2. عليقلي گلپيرا 3. مهديقلي علوي مقدم 
4. فضل‌الله زاهدي 5. اردشير زاهدي 6. عبدالله هدايت
تغاری بشکند ماستی بریزد   جهان گردد بکام کاسه لیسان
فضل‌الله زاهدي (نخست‌وزير) و عده‌اي از همكاران وي در كودتاي 28 مرداد
1. هدايت‌الله گيلانشاه 2. نادر باتمانقليچ 3. فضل‌الله زاهدي 4. عباس فرزانگان 5. اردشير زاهدي 6. رحيم هيراد
7. ابوالفتح آتاباي 8. مصطفي مقدم 9. سليمان بهبودي 10. علي‌اكبر شعري 11. جهانگير بزرگمهر 12. نعمت‌الله نصيري
13. مح


* منبع: موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------


دو عکس تاریخی آیت‌الله کاشانی با پیروزمندان ۲۸ مرداد ۱۳۳۲

عکس‌ها گویای پیوند روحانیت به‌سرکردگی آیت‌الله کاشانی با عوامل کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ است. در عکس چهره‌های شعبان جعفری معروف به شعبان بی‌مخ و طیب حاج‌رضایی که بعدها در جریان قیام ۱۵ خرداد، سر خود را به باد داد، بخوبی مشخص است.  طبق اسناد منتشر شده، مشخص گردیده که آیت‌الله کاشانی با کودتاگران کاملا هماهنگ بوده و می‌توان او را مقصر اصلی شکست مصدق و دادگاهی شدن او به‌شمار آورد. هر کجا که منافع روحانیت حکم می‌کرده است با استعمار و جهان‌خواران رفاقت می‌کرده اند و منافع ملی و مردم فراموش می‌شده‌ است

این عکس در شماره ۱۹ مجله ترقی به تاريخ مھر ۱۳۳۲ (کمتر از ۲ ماه پس از کودتا) منتشر شده‌است: شماره ۱-حسین علم ۲-طاهر حاج رضایی ۳-شعبان جعفری معروف به شعبان بی‌مخ ۴-حسین مهدی قصاب ۵-طیب حاج رضایی۶-اکبر حاج رضایی ۷-سید اکبر خراط به همراه آیت‌الله ابوالقاسم کاشانی


عکس یادگاری آیت‌الله کاشانی با پیروزمندان کودتای ۲۸ مرداد - شعبان جعفری معروف به شعبان بی‌مخ نشسته با ریش مشکی 

برگردان

دوست و یا دشمن گرامی!

سپاس از آمدنت. چنانچه مایل باشی، خوشحال خواهم شد که باز هم بدیدارم بیایی. نشانی ام را در پیِ این نوشته خواهم نوشت تا در صورت تمایل در جای مناسبی نوشته و بخاطر بسپاری:
dughodushab.blogspot.com