۱۳۹۰ شهریور ۱۱, جمعه

انقلاب فوتبالی

عکسی از تیم ملیِ بانوان ایران که در همدردی با محرویت ِ حضور بانوان در ورزشگاهها در ایجا قرار گرفت!

از امروز جمعه تیم ملیِ فوتبالِ ایران بازیهای خود را در مرحلهِ گروهی ، در قاره آسیا، جهتِ رسیدن به جام جهانیِ 2014 که در برزیل برگزار خواهد شد، را آغاز می کند. حریف امروز ما، تیم ملیِ اندونزی است که بهمراه قطر و بحرین، 4 تیم این  گروه را تشکیل می دهند. هر چند برگزاریِ هر مسابقهِ ورزشی همیشه انگیزه ای است برای مردم و بویژه جوانان تا ساعاتی از وقت خود را در کنار یکدیگر و با شور و شوق تیم مورد علاقهِ خویش را تشویق کنند، اما برای ما ایرانیان معنا و مفهومی فراتر هم خواهد داشت. در کشور ما که حاکمانش از هر تجمع و تشکلی واهمه داشته و با آن به ستیزه بر می خیزند، برگزاریِ مسابقات ورزشی، بویژه ورزش های پرطرفدار مانند فوتبال، فرصت و مجال بالقوه ای است که در صورت برخورد آگاهانه با آن می توان  از آن بعنوان وسیله ای برای ابراز انزجار و اعتراض به ناشایستگی ها، تبعیض ها و عدمِ صلاحیت و دخالت نابجا در این عرصه و همچنین زیر ضرب بردنِ کلیت رژیم، به فعل در آورده و بکار گرفت. 
ناگفته پیداست که بهره گیری کافی و وافی از این فرصت، دست کم برای  همین امروز دیر است، اما اگر در نظر داشته باشیم که برگزاریِ این مسابقات تازه آغاز شده و در ادامه دوبازی خانگی دیگر  و سه بازی خارج از خانه را خواهیم داشت و در صورت بالا رفتن تیم از گروه دست کم 6 بازی دیگر را خواهیم داشت به اندیشیدنِ در این باره می ارزد تا با در نظر گرفتن همهِ جوانبِ کار، به سازماندهی پرداخته و بهره گیری بهینه از آن را در مدِ نظر قرار دهیم. 
همانگونه که در همین رابطه چند روز پیش عنوان شد، برد یا باخت تیم ما نباید چندان اهمیت داشته باشد. چرا که  بگفتهِ علی کریمی آن 24 سرباز، مانند همیشه، تلاش و از خود گذشتگیِ لازم را خواهند کرد تا بهترین نتیجه را برای مردممان رقم زنند. 
واز همین روی آنها در صورت باخت نه تنها زیر ضرب ما نخوهند بود بلکه این رژیم ضد ورزش و ضد ملی است که باعث شده است تا از شایستگی های آن ها بدرستی استفاده نشود و باید پاسخگوی ما باشد. پس باید با فریادهایی رسا باندبازی های حاکمیت را بچالش کشیده و افشا کنیم و کجا بهتر از ورزشگاها بهنگام بازی و پس از آن؟ بردمان که دیگر گفتن ندارد. پیروز شدیم و بکوریِ دشمنانِ شادی، پای می کوبیم و می رقصیم و بر یکدیگر آب می پاشیم!

                                                                            ***

شعر «انقلاب فوتبالیِ 1» را دوروز پیش در( یک پیشنهاد: انقلاب فوتبالی ) برایتان درج کردم. اینک «انقلاب فوتبالیِ 2» را جهت یادآوری در اینجا می آورم. در همین رابطه  2 نکته را در نگر داشته باشد : 1- «تعالی» فرمانده انتظامی تهران در سال 2001 بود که بارها و بارها جوانان را تهدید کرد. 2 - شیخ محمد خاتمی ، رئیس جمهور آن زمان، با کمال بی شرمی گفت: آشوب گران «یک مشت اوباش و اراذل » هستند!


انقلاب فوتبالی 2

زبانِ حالِ سرانِ رژیم در پیوند با «انقلاب فوتبالی» :

ای توپ! بحقِ پنج تن، پاره شوی
صد پاره شوی چو ما و بیچاره شوی!
آن گونه که ما را به عذاب آوردی
از صحنه به «اوت»  افتی و آواره شوی!

این توپ که خود گرد و مدور باشد
انگیزهِ ترسِ ما و رهبر باشد
بمبی است لگد مال، چو شلیک شود
الحق اثرش ز بمب بدتر باشد!

با این همه رقص و پایکوبی چه کنیم!
با گیسِ بلند و خالکوبی چه کنیم؟
تکفیر سلاحمان، چماق استدلال 
با منطقِ خشکِ پای چوبی چه کنیم!

برای سردار «تعالی» و دیگر سران انتظامیِ تهران که جوانان را تهدید کرده بودند:

تا خیزشِ فوتبالی از راه رسید
شور و شعفِ اهالی از راه رسید
از حنجره ها، خروش ها اوج گرفت
توپ و تشرِ «تعالی» از راه رسید

ما توپ و تشرتان به پسیژی نخریم
ما وعد و وعیدتان به چیزی نخریم
دستانِ شما برایمان رو شده است
صد کشمش تان را به مویزی نخریم

و در پاسخ به آقای رئیس جمهورِ اصلاح طلب و دیگر دولتمردانِ خلافتِ اسلامی که مردم را «یک مشت اوباش و اراذل»نامیدند:

اوباش تویی! رذل تو ! ای یاوه سرای !
یک دم بنگر تو، هر دو گوشت بگشای
این شوقِ شکستنِ سکوت است، ببین!
وقت است که خیزیم دگرباره ز جای !

و اتمام حجتِ مردم به رژیمی که بیش از دو دهه تلاش در بستنِ دهان ها داشت و کوشیده است ذوق و شوقِ جوانان را به مسلخ ببرد:

زان روی که این حکومت از خویش نبود
«تیم ملی» بهانه ای بیش نبود
هر چند که بردِ تیم شوق انگیز است
دل ها هرگز ز باختش ریش نبود

وپایانِ سخن این که:

گیریم که ماهواره ها کور کنید
«اینترنت» ها چون شپش و مور کنید
با ما چه کنید که به رقص آمده ایم
آن « اَنجَزَه ها» داخ داخ و دور دور کنید!

۱۳۹۰ شهریور ۱۰, پنجشنبه

4 رباعی برای دریاچه اورمیه و در حمایت از خیزشِ مردم



دوازدم شهریور تاریخی است که برای دفاع از دریای « چی چست» یا اینگونه که امروزش می نامیم دریاچهِ اورمیه ، تعیین شده است. بی شک مردم آذربایجان در شهرهای بزرگ این خطه همانند تبریز، ارومیه، اردبیل و مراغه ، در اعتراض به سیاست های غلط ، نسنجیده، غیرکارشناسانه و در بسیاری موارد غرض ورزانهِ رژیم که به فاجعهِ امروزین منجر شده است، در این روز فریاد خویش را علیهِ همهِ نابکاری های رژیم سرداده و حاکمیت ضد مردمی را محکوم می کنند. 
همصدایی سراسریِ بقیه نقاط کشور در این روز، بویژه در کلانشهرهایی مانند تهران، اصفهان، شیراز، مشهد و... می تواند جنبش دمکراسی خواهی و ضدیت با حکومت ضد ملی را تعیمق داده و  گسترده تر کند. پس یکپارچه برخیزیم و با دفاع از موجودیت دریاچهِ اورمیه، پشتیبانی از آذربایجان و سراسر ایران، حاکمیت را به چالش بکشیم!
رباعیاتی که در زیر می خوانید در همین رابطه سروده شده است:


 دریاچهِ «چی چست» بفریاد آمد.
زان ظلم که از مرکز بیداد آمد
زین قومِ وطن فروشِ  دستار بسر
انگار که هست و نیست بر باد آمد

ما گر چه به ده زبان سخن می گویی
پرخاش کنان ز ما و من می گوییم 
ای دشمنِ مردمان تو این را دریاب 
یکپارچه از وطن سخن می گوییم

زین بیش وطن را تو سیه پوش مکن
مرز خود و دیگران تو مخدوش مکن
الفاتحه ! وقت است که تا کوچ کنی
این درس ز تاریخ فراموش مکن!

ایران به اسارت است امروز، هلا!
برخیز و عدو به خشم خود سوز، هلا!
ای کرد و بلوچ وآذرستانی و پارس
یکباره قیام را برافروز، هلا!


خطبهِ عید فطر مقام معظم رهبری - طنز


حضرت آیت العظما امام خامنه ای ، سید خراسانی و رهبر مسلمین همهِ عالم، در مراسمِ نماز عیدِ فطر، مانند همیشه، به محضِ مشاهدهِ میکرفن دامن از کف داده مطالب و ظرایف و نکته هایی بیان فرموند که بدون شک هر یک از آن ها به تنهایی  راهگشای نه فقط امروز مردم جهان، بلکه تا ابد چراغ راه و مانیفستِ سعادت امتِ همیشه در صحنه  خواهد بود. چه کسی است که منکر این باشد که بقول آیت الله مصباح یزدی: حکمِ این ولی ِ فقیه که خود ادامه راه انبیا و اولیا و ائمه است، همان حکمِ خداست؛ پس فرموده هایش نیز اگر  بهتر، امروزی تر و مدرنتر  از آیه ها و سوره های  قرآن ِ خدا نباشد، بی شک در حد و اندازهِ قرآن که است. بویژه این که بدلیلِ جایگاه اعظمش، یعنی  مقامِ شامخِ «سید خراسانی»  روزهای ملکوتی و پر از معنویتِ انتظار را بر دوش کشیده، خانه را آب و جارو کرده، قاشق چنگالِ طلا، سفرهِ زربفت و اطعمه و اشربهِ بهشتی را فراهم آورده تا ابن عم بزرگوار، حضرت مهدیِ موعود ارواحنا فدا از در وارد شوند. 
آن چه در زیر می خوانید متن خطبه های  حضرتِ مقامِ معظم رهبری است که دیروز ایراد شده و چون بنا به عادت؛ ایرانیان شعر را بیشتر دوست دارند، آقای موسوی گرمارودی بکمکِ حمید سبزواری و قزوه آنرا بنظم در آورده و برای چاپ در اختیار دوغ و دوشاب قرار داده اند:


حاجی آقا دوباره منبر رفت
میکرفن دید و از خودش در رفت
بر سرِ شاخکی نشست اول
لیک ناگه بشاخِ دیگر رفت!
حرف بسیار در میان آورد
گاه این سوی و گاه آن ور رفت

گفت: وحدت مطاعِ مرغوب است

لیک وحدت برای امت ماست
نی برای همه و یا هر جاست
هر که با ما و مذهبِ ما نیست 
دوستمان نیست، عینِ دشمن ماست
زین سبب سنیان مجاز نیتد
عید گیرند، حکمِ دولت ماست

کُلُّهُم این برای ما خوب است

انتخابات گربود آزاد
کاخِ ما نیز می رود بر باد
پس چه بهتر که کنترل سازیم
که چه کس باشد و کدام مباد
با چنین شیوه ای برون آید
دولت و مجلسی قوی بنیاد

که برایم چماقِ سرکوب است!

جنتی جان من کنون هشدار 
چکش و اره و تبر بردار
هر که را  دیدی ار کج اندیشان
یا ز ابنای کوچه و بازار 
که نشانی ز مردمی دارد 
تو بفرمانِ من بکن لت و پار

صبرِ بسیار مالِ ایوب است!

آی دیوانِ عدل و داد و قضا
آی مجلس که «حاجتی بقضا» *
آی انصار و مدح گوی و سپاه
آی فرماندهِ هوا و فضا
خبرگانِ فسیلِ و دنیا دوست
که به ارضای من دهید رضا

خایه مالی تان چه مطلوب است


* جریان و معنای قضای حاجت را که بیاد دارید!

«انقلاب فوتبالی را در لینک زیر بخوانید:

۱۳۹۰ شهریور ۹, چهارشنبه

یک پیشنهاد: انقلاب فوتبالی


مسابقات گروهیِ دورهِ مقدماتیِ جام جهانی در منطقهِ آسیا برای ما ایرانیان، روز جمعهِ همین هفته آغاز می شود. 
تیم ملیِ فوتبال ایران در نخستین گام می باید با تیم ملی اندونزی در ورزشگاه آزادی  روبرو شود.  
این می تواند فرصت بسیار خوب و مغتنمی باشد تا باردیگر قدم بخیابان گذاشته و با انگیزهِ تشویقِ تیم ملی کشورمان در ورزشگاه و بویژه پس از پایان بازی فریادگران آزادی علیه نظام حاکم باشیم. 
تیم ملیِ ایران با توجه به این که در یک گروه 4 تیمی قرار گرفته است مجموعن سه بازیِ خانگی خواهد داشت. که بازی روز جمعه، نخستین آن خواهد بود و در آینده تیم های  قطر و بحرین نیز برای بازی به ایران  خواهند آمد. بنظر این قلم نباید این فرصت های عالی را از دست داد. تازه این 50 در صد قضایا است. ما می توانیم گوش بزنگِ نتیجهِ سه بازیِ خارج از خانهِ تیم ملی  هم باشیم. بدین معنی که در صورت باخت تیم خیابان ها و پشت بام ها محلی خواهند بود برای اعتراض به بی  لیاقتی مسئولان و بهنگامِ برد تیم انگیزه شادی  و پایکوبیِ ما!

یادآوری: 
آیا بازی های مقدماتیِ جام جهانی سال 2002 را بیاد دارید؟ در آن مسابقات که در سال 2001 برگزار می شد، مردم ، فارغ از نتیجهِ برد یا باختِ تیم بخیابانها می ریختند و با حضور یکپارچه خود خواب از چشم حکومتیان می ربودند. 
این مبارزات و کنشِ مردم چنان ابعاد برجسته ای یافته بود که برخی از صاحب نظران سیاسی از آن با نامِ «انقلابِ فوتبالی» یاد می کردند.
سرودهِ طنزی که در زیر می خوانید  نیز «انقلابِ فوتبالی» نام دارد که در همان زمان سروده شده و انتشار یافته است. باز آوردنش در اینجا تنها برای یادآوری و بزرگداشتِ آن روزها است.

انقلابِ فوتبالی را ببین
کشورِ حالی به حالی را ببین
توپ در دروازهِ ما جا گرفت
دنگ و فنگِ توپِ خالی را ببین!

      انقلابِ فوتبالی را ببین!

مرد و زن از خانه بیرون آمده
خواب بوده ، لیک اکنون آمده
دیر، اما، خوش قدم باشد که باز
آمده، بی چند و بی چون آمده

   شرقی و غربی، شمالی را ببین!

توپِ سرگردانِ گردِ بی نوا
از زمین یا از کمین یا از هوا
راه کج می کرد و می آمد درست 
جای خوش می کرد درانبانِ ما

     آه و افغانِ اهالی را ببین!

لیک، از آن سوی، مردم ملتهب
خواب و خورد از یاد برده روز و شب
گوش و چشم و جان و دل بی اختیار
بر خبرها بسته ، خود در دامِ شب

    آن خمودی، این تعالی را ببین!

بردمان، انگیزهِ امدادمان
باخت، اما، بازتابِ دادمان
خیلِ ملایان به بهتی آچمز
تا چسان کوته کند فریادمان

      این بزک یا مساتمالی را ببین!

«این» به «آن» می گوید: این ها کیستند؟
در خیابان از برای چیستند؟
تیمشان بازنده گر، دشنام گوی
تیمشان گر برد بیرون ریختند!

   العجایب و المحالی را ببین!

رندی از آن سوی می گوید: برار
چشم بگشا! یک زمانی گوش دار
یادت آید شاهِ شاهان مات شد؟
نوبتِ آخوند باشد، الفرار

 روسیاهیِ ذغالی را ببین!

چنته ات خالی است ای مرد خدا!
ریش و پشمت ریخته در پیشِ ما  
داز و دوزت نیز پایان یافته 
وه چه بیرنگ است رنگِ این حنا!

جیبِ خالی، ژستِ عالی را ببین!

تیم و برد و باخت، دست آویزِ ماست
تا بدانی وقتِ رستاخیزِ ماست
جوجه ها را سرشماری در رسید
آی مردم آخرِ پاییزِ ماست 

 سال و تقویمِ جلالی را ببین!


23 اکتبر 2001

۱۳۹۰ شهریور ۸, سه‌شنبه

آیت الله احمد خاتمی: ما خود «رهبر تراشیم»! طنر تلخ

 احمد خاتمی ، امام جمعهِ موقت تهران، گفت که  امت اسلامی باید بهوش باشد. چرا که دشمن قصدی «رهبر تراشی» برای آن ها دارد.


ما  که خود رهبر تراشانیم!

امتا چشمانِ کور و اعور خود را
بروی فتنه ها بگشای!
دیده را بگشای!


من که خود یک رهبرِ شش دانگ و بی عیبم 
این زمان حس می کنم دشمن
تیشه و چکش بدستان
                   -  نیت «رهبر تراشی»را
در درونِ کله پروردست!
از برای تو
            از برای امتِ مظلوم!
***
امتا ! آگاه !
نقشهِ دشمن بدست آب باید داد
این چنین ترفندها بر باد باید داد!
هیچ می دانی؟
« بتگری» و صنعتِ «رهبر تراشی»
               - حرفهِ آبا و اجدادیِ ما بوده ست تا بودهست
ما به صد ترفند در دشـتِ ضمیرِ تان
از خرافه هر بتِ  دلخواه می کاریم 
ما بهر منظور
          پیکری در حد و در اندازه بتراشیم
ما  ز پالانِ الاغی لنگ  
در پیِ یک قصهِ برساخته از خویش
رهبری فرزانه تر از  سید علی حتا
یا طرازِ حضرتِ مصباح می سازیم
ما ز کاهی کوه می سازیم.
این هزاران بقعه و گنبد 
این هزاران بارگاهِ بی بن و بی بته و بنیاد
یادگارانِ عظیمِ پنجهِ «رهبر تراشِ» ماست
پس خیالِ جملگی راحت 
                                 - که ما خود سخت در کاریم


امتا ! برخیز و با ما گوی
در میان دکهِ  مخدوش و در هم جوش هیچ عطار ،
بت تراشانی بدیهه کارتر از ما توانی یافت؟
شاهکارِ ما همین بس
کز خمینی
          - این بتِ خونخواره، این جلاد -
{آن که با «هیچ»ِ بزرگش 
مشت و پشتِ خویش را واکرد و ثابت کرد
کز تبار بی رگی و تیرگی زاده ست،}
«رهبری» شش دانگ
                 - در حدِ خدای خود تراشیدیم.


و بدینسان بر تمامِ هیکل و ریش شما
                                  - ای امتِ مفلوک -
                                                  خندیدیم
حیرتا !
        واحیرتا!
                    ریدیم!
 کاین چنین «رهبر» تراشیدیم!  


می توانید متن و تفسیرِ گفتارِ  احمدِ خاتمی را  در لینک زیر بخوانید: 
فرمایشات احمد خاتمی و تفسیر آن!


جدیدترین مطلب دوغ  و دوشاب  را در لینک زیر بخوانید:
یک پیشنهاد: انقلاب فوتبالی


فرمایشات احمد خاتمی و تفسیر آن!


آيت‌الله خاتمي: ملت‌هاي منطقه مراقب "رهبرتراشي‌هاي دشمن" باشند

به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس، آيت‌الله سيداحمد خاتمي عضو ارشد جامعه مدرسين حوزه علميه قم كه در اولين همايش فراكسيون بيداري اسلامي مجلس شوراي اسلامي سخن مي‌گفت، اظهار داشت: دغدغه همه ما بيداري اسلامي در منطقه است.

به پیر به پیغمبر این حضرت  (که اگر او را حجت الاسلام بنامید کلی دلخور می شود و از همین روی از همین حالا باید اورا بدلیلِ ماشاالله هیکلِ رشید-رعنایش ایت الله الخیلی خیلی الاعظمی نامید) راست می گوید دیگر! باید گفت که بقول حاج آقا؛ دغدغهِ همهِ ما،« اسلام» است که خواب و آرامش را از چشم مردمِ جهان ربوده است. زیرا هر جا جنگ، آدم کشی ، تروریسم، تجاوز، توطئه، دسیسه، تحقیر زنان، گدایی،اعتیاد ، آدم فروشی، خیانت ، پیمان شکنی، توهین به افکار و اندیشه های دیگران، کهریزک، رشوه خواری، صیغه، بچه بازی، دروغ، تهمت، دزدی، خفه کردنِ مخالف، باندبازی و از همه مهمتر ضدیت با دانش و دستاوردهای فکری بشر و رواجِ خرافه پرستی است، منشا در اسلام دارد!

وي با يادآوري دو آيه از قرآن كريم تأكيد كرد: سخن همه ما گسترش نور اسلام در منطقه است، بنابراين پيش‌بيني ما آن است كه بيداري اسلامي شعله‌اي خاموش‌ شدني نيست و اين شعله با خشكاندن ريشه ديكتاتورها فروزان خواهد ماند.

براستی که این حرف هم حرف درستی است: «گسترشِ نورِ اسلام در منطقه» و نه بیشتر. این مناطق هم بنظر می رسد کاملن تعریف شده  است. بدین شرح: ا- مکه و اطراف غار حراکه خود پیامبر اسلام هم نخستین بار، پیش از نیرو گرفتن بر آن تاکید داشت. 2- مدینه و حومه که سکونتگاهِ انصار ایشان بود. 3- قم، بدون حومه، بهمراه اندکی از مجموعهِ شهر ری. 4- مشهد، بدون حومه. 5 و 6 و 7 و 8 کربلا، نجف ، سامره و کاظمین. وسلام! همین و بس! بهترین کار ممکن هم کشیدنِ دیوارِ بتونی بارتفاع هر چه بیشتر ، پیرامونِ مکان های یاد شده و تامین بودجه ای کافی برای آنان تا بنشینند و به سر و کلهِ هم زده و مراسم و مناسک غسلِ جنابت، جماع با حیوانات، جماع بر پشت شتر، نماز وحشت، نماز میت، شرایط بازی کردن و لعب با نوزادان ، فرود اضطراری بر فرودگاه «عمه» بهنگامِ وقوعِ زمین لرزه، خرِ دجال، خروجِ سفیانی، شعیب ابن صالح، سید خراسانی، آن سوراخِ چاهِ معروف ، چاهای نرینه و مادینهِ جمکران، آروغ های مستحب و غیر مستحب و شرایط و علائم ظهور و جعل سند، حدیث و روایت و.... را حل کنند! 

امام جمعه موقت تهران ادامه داد: دشمن مي‌خواهد اين چراغ برافروخته را خاموش كند ولي اراده خداوند چيز ديگري مي‌خواهد. لذا علي‌رغم خواست و برنامه‌هاي آمريكا و رژيم صهيونيستي براي ايجاد خاورميانه‌ جديد مدنظر آنها، خاورميانه جديد اسلامي در حال شكل‌گيري است و اميداريم به زودي شاهد شكل‌گيري اتحاد جماهير اسلامي در منطقه باشيم و آن را جشن بگيريم.

ببین نشد دیگر حاج آقا. اینجایش را خراب کردی. یعنی دودوزه بازی و فریب را پیش کشیدی1 یعنی همان فعل شنیعِ همیشگیِ همهِ شما.  کسی نیست که نداند منظور جنابعالی از اتحادِ جماهیر اسلامی، «اتحاد جماهیرِ اسلامِ شیعه، آن هم از نوعِ حقهِ اثناعشری اش» است و نه چیزِ دیگر. وگرنه دمِ خروس ممنوع کردن نماز عید فطرِ مسلمانان سنی تهران را چگونه لاپوشانی می کنید که بی شک یکی از تصمیم گیرندگان این رفتارِ «اخوت آمیزِ» اسلامی شخصِ جنابعالی هستید؟

آيت‌الله خاتمي با تأكيد براينكه امروز به فضل خدا بيداري اسلامي در منطقه شكل گرفته است و مبارزان مسلمان به صحنه آمده‌اند تأكيد كرد: براي نتيجه گرفتن مطلوب لازم است ملت‌هاي منطقه از تجربيات قبل از انقلاب اسلامي ايران استفاده كنند. تا با شناخت آسيب‌ها و برخي مشكلات از گرفتار شدن به آن آسيب‌ها جلوگيري كنند.

البته آقای امام جمعهِ هرچند موقت، می خواست مثال هایی هم بزند که بناگاه از ذهنش پرید! ایشان می خواست «امت» چند میلیونیِ بحرین را مثال بزند که نزد. - هرچند که کلِ جمعیت مسلمان(یعنی شیعه) و غیر مسلمان آن (بقیهِ مردم بحرین) روی هم 4 صدهزار تن بیشتر نباد-

وي با بيان اينكه چند نكته را خطاب به ملت‌هاي بيدار شده منطقه يادآور مي‌شود، بيان داشت: ملت هاي منطقه سعي كنند به "رهبري واحد و صالح" برسند كه در اين صورت مطمئناً سرعت اين حركت‌هاي مقدس بيشتر خواهد شد.

«یک رهبر صالح» باید از هر نظر شباهت و همانندیِ آشکاری با رهبر ما داشته باشد. یعنی هم دیکتور باشد، هم بتواند بموقع وارد عمل شده و بر آرای مردم خطِ بطلان بکشد، هم بر سکوی خطابه رفته و دستور کشت و کشتار و تجاوز بدهد و حتا از قانونِ اساسیِ اعور و درب و داغانی شبیه آنچه ما در ایران داریم،  بعنوان کاغذِ توالت استفاده کند! 

عضو هيئت رئيسه مجلس خبرگان رهبري ادامه داد: ملت‌هاي منطقه مراقب "رهبرتراشي‌هاي دشمن" باشند، چرا كه در زمان انقلاب اسلامي ايران نيز همين دشمنان سعي در رهبرتراشي داشته و مرتباً جرياناتي مانند جبهه ملي و ملي‌گراها را در مقابل امام خميني (ره) قرار مي‌دادند اما مردم رهبري امام (ره)‌ را از جان و دل پذيرفته بودند.

دشمن حقِ «رهبر تراشی» ندارد. این حق و وظیفهِ ما است که «رهبر تراشی کنیم» ولاغیر! یادتان هست که ما چگونه در مقطعِ انقلاب بکمک برادران، بی بی سی، خبرگزاری فرانسه، رادیو آزادی (آمریکا) و... وقتی دیدیم خیزش مردم ژرفا می یابد دست بکار شده و چنان «رهبری تراشیدیم» که دود از کلهِ مردم ایران برآورد و جهان را به گند کشید! «رهبرِ مدیر و مدبر در اسلام» یعنی امام خمینی، که با یک نیش قلم، حکمِ قتل عامِ 10 ها هزار زندانیِ سیاسی را در سال 67 یک جا صادر کرد!

آيت‌الله خاتمي ادامه داد: انقلابيون در منطقه "سعي در بصيرت‌افزايي به مردم" خود داشته باشند، چرا كه از بروز مهم موفقيت امام خميني (ره)‌ بصيرت‌افزايي ايشان بود. لذا امام (ره)‌ در طول مبارزه خود هيچگاه به سراغ مبارزه مسلحانه نرفت و همواره با مبارزه مسلحانه مخالف بود. چرا كه ايشان بر روشنگري مداوم تأكيد داشتند و ما نيز بايد پيرو اين راه باشيم.

آرای چنین بود. البته یک مشت فدایی و مجاهد بهمراه «مردم» دو روزِ تمام دست به اسلحه بردند و حکومت نظامی و لشگر گارد را در هم شکسته و پادگان ها را تصرف کرده، همافرانی که محاصره شده بودند را نجات دادند. ولی اصل این بود که ما پیشاپیش بهمت دکتر بهشتی -آنکه مظلوم شهید شد- (درست است آقای رفسنجانی؟)، پیشاپیش با هویزر نشسته و قول و قرارهای لازم برای انتقال قدرت به «ره» را گذاشته بودیم.

وي همچنين خطاب به ملت‌هاي منطقه افزود: انقلابيون بايد همواره سعي كنند كه بنيه اعتقادي مردم را تقويت كنند. واقعيت اين است كه  در كشورهاي مسلمان انگيزه مردم براي حضور در مبارزات الهي است. بنابراين مبادا انگيزه‌هاي مادي براي آنها مطرح كنند كه در اين صورت مردم انگيزه‌اي براي ماندن در صحنه نخواهند داشت. 

اینهم در نوعِ خودش جالب است. بیایید از ما یاد بگیرید. ما هیچکداممان نه در قصرهای مصادره ای زندگی می کنیم. نه ماشین های ضد گلوله و ضد آر پی جی زیرپایمان است و نه یک گردان بسیجی و سپاهی و کمیته ای بعنوان محافظ و مراقب و مدافع در اطرافمان هستند. آن هم با بودجهِ بیت المال. اقتصاد هم که بقولِ امام راحل «مالِ خره» . باور کنید نه واعظ طبسی، سوخت مردم خراسان را به طالبان می فروشد و بجای آن تریاک وارد می کند و نه حضرت مکارم شیرازی شکر فروش است.  

«خستگي‌ناپذيري» نكته ديگري بود كه عضو جامعه مدرسين حوزه علميه قم خطاب به انقلابيون منطقه مورد تأكيد قرار داد و گفت: ساقط كردن ديكتاتور 42 ساله منطقه كار آساني نبود. بنابراين بايد بدانيم كه اين كارها صبر و تحمل مي‌خواهد و خداوند به دنبال صبر ظفر و پيروزي را نصيب ما خواهد كرد.

بچشم حضرت آیت الله. ما هم صبر و تحمل می کنیم. دیدید که اگر خیزش 18 تیر بجایی نرسید، خرداد 88 دوباره بپاخاستیم و حالا چون آن هم پاسخ نداد ، در آیندهای نزدیک بار دیگر بر می خیزیم. این قول هم می دهیم که شما خیلی زودتر از 42 سال از فرشِ میهن رفته و به سطل زباله ریخته می شوید!

آيت‌الله خاتمي ادامه داد: ملت‌هاي منطقه بايد هوشيار بوده و نسبت به تحركات باقي مانده رژيم‌هاي ساقط شده مراقبت كنند. به خصوص مردم مصر بايد بدانند تا وقتي كه پسمانده‌هاي رژيم مبارك هستند از انقلاب خود مطمئن نباشند.

می بینید؟! حاجی آقا از یک چیزی رنج می برند و ان هم این است که حرکت های مردم منطقه، رنگ اسلامی ندارد. همه برای دمکراسی و حاکمیت مردم برخاسته اند و نه اسلام! همین مسئله باعثِ سوختن جاهایی از بدن ایشان و دیگر آیات عظام و ناعظام شده است. البته به ما ربطی ندارد که کجای ایشان! ولی همین که اهدافِ این خیزش ها بمرادِ اینان نیست، باعث شده است تا احساسِ خطرشان را بدینگونه عیان داشته و دست خارجی ها را در کار ببینند.

وي با بيان اينكه قصد قياس انقلاب‌هاي منطقه با انقلاب ايران را ندارد، گفت: بايد ملت‌ها مراقب جنگ نرم دشمن و دسيسه‌هاي آنها باشند كه از طريق رسانه‌ها در حال طراحي و اجراي آن هستند.

مثل همان قیام آب بازی و آب پاشی! بدا بحالِ رژیمی که از آب بازی و آب پاشی و شادمانیِ جوانان و نوجوانانش این چنین واهمه دارد! 

امام جمعه موقت تهران همچنين گفت: ملت‌هاي انقلابي و بيدار شده بايد مراقب باشند كه پس از رسيدن به خواسته‌هاي نسبي خود يك قدم از اصول خود كوتاه نيايند. هرچند نسخه هاي متفاوتي براي اداره كشورها وجود دارد اما نكته مهم اين است كه خواسته مردم در اين كشورها حاكميت دين، اسلام و قرآن است كه اين مايه وحدت همه مسلمانان است.

این یعنی این که؛ ای متحجرین و روحانیون، اگر از بد شانسی و سیه روزگاری، ملتی همانند مردم ایران بدامتان افتادند، امانش ندهید! در جا تیغهِ چاقو را برگلویش گذشته و سرش را ببرید و تا مغزِ استخوانش بمکید! زیرا این غنایم کمتر بدست مسلمین می افتند. 
عضو جامعه مدرسين حوزه علميه قم در پايان انقلابيون منطقه را توصبه به كادرسازي كرد و گفت: بايد براي انجام كارهاي بزرگ و به دست گرفتن حكومت كادرسازي صورت بگيرد تا با موفقيت اوضاع و حركت بيداري اسلامي را به سامان برسانند.

منظور این است که پس از پیروزیِ احتمالی، هر چه لات و چاقو کش، دزد، اراذل و اوباش (مگر نه برادران رادان و محسن رضایی و رفیق دوست؟) و طلبه های مفتخور و صادق محصولی، صادق خلخالی، سعیدِ امامی و لاجوردی .و اژدها اکبرِ رفسنجانی و دایناسور احمد جنتی و خود همین آقا و ... را دور خود جمع کنید تا بتوانید دمار از روزگار ِ مردم و مال و اموالی که بدام شما افتاده  اند در آورید! 


لینک زیر را در ارتباط با مطلب بالا بخوانبد:
آیت الله احمد خاتمی: ما خود «رهبر تراشیم»! طنر تلخ...

و جدیدترین مطلبِ دوغ و دوشاب را در لینک زیر بخوانید:
یک پیشنهاد: انقلاب فوتبالی

۱۳۹۰ شهریور ۷, دوشنبه

بیانیه جنبش آذربایجان برای دمکراسی و یکپارچگی ایران پیرامون قیام مردم آذربایجان نسبت به حفظ دریاچه ارومیه




بیانیه جنبش آذربایجان برای دمکراسی و یکپارچگی ایران پیرامون قیام مردم آذربایجان نسبت به حفظ دریاچه ارومیه

رهسا نیوز- صدای ستارخان و باقر خان از سراسر ایران بگوش می رسد. از دیار بزرگان ایران ، از سرزمین آتش . از زادگاه  زرتشت برای حفظ نگین آبی انگشتر او یعنی دریاچه ارومیه . از کنار آتشکده آذرگشنسب که به گفته استاد میر داود گیلانی آتش پادشاهی ایران در آن آتشگاه می افروخت . از پایتخت مادها و بنیاد گذاران ایران که با فروریختن امپراتوری آشور در ایران دیوانسالاری منظم به پادشاهی شاه دیاکو بزرگ برپا کردند . از سرزمین سردار نامی ایران آتروپات که اسگندر مقدونی هم با آن پتیارگی خود نتوانست لشگر او را شکست دهد و سرزمین تحت فرماندهی وی را فتح کند. سرزمین خرمدینان به فرماندهی بزرگ قهرمانی بنام ” بابک خرمدین” که هرگز…
تن به  تسلیم و فرومایگی دشمن نداد و بیست سال در مقابل نودینان بیابان گرد و تجاوزکار ایستادگی و سر خود را فدای  کشور و ملت تاریخی ایران داد. سرزمین شاه اسماعیل بزرگ پدر ایران بعد از اسلام که توانست کشور از هم پاشیده ایران را بعد از هشتصد سال از زیر خاکستر اسلام  بیرون بکشد . ازبک ها و عثمانی ها را از خراسان و آذربایجان بیرون براند و یک دولت با اقتدار ایرانی بنیان نهد و اندیشه تحمیلی مذهب سامی را دچار تزلزل کرده و آن را به دو نیم تقسیم نماید. سرزمین ستارخان و باقر خان و انقلاب بزرگ مشروطه و آن حرکت عظیمی که بتصور همگان  دیگر خاموش شده بود و صدای آزادیخواهان در گلو خفه گشته بود، یکباره  ازآذربایجان و ققنوس وار از شهر آزادگان تبریز و محله امیران ، امیر خیز سر برآورد و فریاد رسای ایران گشت.
اینک مردم آذربایجان در قیام پنج شهریور در شهرهای ارومیه و تبریز بمانند همیشه خواهان دفاع از موجودیت منطقه و آذربایجان از هجوم سونامی نمک و بخطر افتادن نیمی از آذربایجان می باشند. این یک خواسته بحق بوده و قانونی است. مجلس شورای اسلامی که یک مجلس غیر مردمی و غیر تخصصی و کاردانی می باشد و عملکرد گذشته این مجلس هم نشان می دهد که مشکلات مردمی و منطقه ای برای نمایندگان آن چندان اهمیتی ندارد ، طبق خبرهای واصله از بعضی از نمایندگان طرح کننده این لایحه مخالفت شدید مجلس با این لایحه با اشاره ریاست مجلس که خود غلام حلقه بگوش بیت رهبری می باشد بوده است . حتا مخالفین این طرح بی شرمانه   مطرح کردند که  این مسئله را در شرایط کنونی انقلاب و هم پیمانانش  زیانبار تلقی می کنند و بهتراست بودجه این طرح در راه حفظ نظام و هم پیمانان آن صرف شود. و این چنین است که مردم آذربایجان بپا می خیزند و از موجودیت و محل زیست خود حتا با بخطر انداختن جان خود دفاع کنند.
طبق آخرین جمع بندی دفتر مطالعات جنبش آذربایجان برای دمکراسی و یکپارچگی ایران ، مردم آذربایجان از حکومت درخواست های زیر را دارند:
الف : برچیدن پل میان گذر شهید کلانتری که سرآغاز نابودی دریاچه بوده و یا باز کردن ده دهانه خروج ورود آب در کوتاه مدت.
ب : اختصاص بودجه فوری برای جاری کردن آب رودخانه ارس به دریاچه ارومیه برای ۷ ماه در سال.
پ : آغاز مطالعه طرح پنج ساله و اختصاص بودجه دومیلیارد دلاری رساندن آب از دریای خزر به دریاچه ارومیه.
ت : شکستن جو امنیتی و سرکوب در آذربایجان بویژه کلان شهرهای تبریز و ارومیه وصدور اجازه اعتراض مسالمت آمیز به مردم آذربایجان نسبت به رای توهین آمیزمخالفت مجلس شورای اسلامی در رابطه با حفظ موجودیت دریاچه ارومیه و نیمی از آذربایجان طبق ماده ۲۷ قانون اساسی .
“جنبش آذربایجان برای دمکراسی و یکپارچگی ایران” ضمن پشتیبانی و قدردانی از مردم شریف و دلاور آذربایجان نسبت به حرکت اعتراضی بدون خشونت و مدنی مردم آن دیار و هم دردی با دستگیر و شکنجه شدگان و تسلیت به خانواده ی جان باخته قیام مدنی آذربایجان جهت حفظ موجودیت دریاچه ارومیه که نابودی آن برابر با نابودی نیمی از آذربایجان و بخشی از کردستان خواهد بود، از تمامی شما عزیزان درخواست می نماید ضمن ایستادگی بدون خشونت نسبت به تحقق خواسته های بر حق خود و در ادامه این حرکت، بطور گسترده تا بکرسی نشستن خواسته های بحق خود پایداری نمایند. از کلیه آحاد ملت ایران بویژه از اهالی پایتخت درخواست می کند به صدای بر حق هم میهنان آذربایجانی خود پاسخ مثبت داده و آنها را در رسیدن به خواسته های مدنی و منطقه ای شان یاری دهند.
زنده باد آزادی و دمکراسی
پاینده باد کشور و ملت ایران
دفتر سیاسی جنبش آذربایجان
هفتم شهریور ۱۳۹۰

۱۳۹۰ شهریور ۶, یکشنبه

بیست کم باشد برای این کج آیینان!



ای زریبافان
 که بر منبر نشسته گرمِ گفتاری
و برون آری ز پاچهِ تنگ شلوارت 
نمره ای اندک 
برای دلقکِ آقا
خود بگو آیا خبرداری
کاین ملیجک راه یکصد ساله مردم فریبی را
زیر دستِ سیدِ مکار
یک شبه پیمود؟
هر چه خوبی را ربود از خلق 
                          و با ترفندهای های ژاژ 
جای پول نفت، 
 فقر و ناداری بسوی سفره ها آورد؟
خود بگو آیا خبرداری 
کاین رئیسِ بی مخِ کالیو 
خیزشِ مردم که رهپوی رهایی بود
در جوارِ حضرت آقاش در هم کوفت؟


جان آقا بیست ، حتا سی و پنجاه و نود کم نیست؟
دست کم ششصد خشاب تیر 
سینهِ این دلقک و آقاش می ارزد!
            ***
صبحِ آزادی مردم بیگمان نزدیکِ نزدیک است. 
خلق بنشاند هزاران غنچهِ رگبار
بر میانِ سینه هاتان ، ای کج آئیینان!




لطفن این لینک مرتبط را نیز بخوانید:

نمره 20 برای دولتِ احمدی نژاد!



نمره 20 برای دولتِ احمدی نژاد!



نکته:

زریبافان در گفتگو با مهر:
نمره دولت در مقایسه با دولتهای قبلی قطعاً 20 است
معاون رئیس جمهور تاکید کرد که اگر بخواهیم در مقایسه با دولتهای پیشین و بر روی منحنی، اقدامات دولتهای نهم و دهم را ببینیم نمره این دولت قطعا بیست است، هر چند تنها 90 درصد آرمانها و افکار رئیس جمهور در دولتهای نهم و دهم اجرایی شده است.
مسعود زریبافان معاون رئیس جمهور و رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران در خصوص عملکرد دولت دهم گفت: عملکرد دولت را باید بر اساس اهداف و راههای تحقق آن بسنجیم و سپس به آن نمره دهیم.

دوغ و دوشاب:

جان آقا! بخدا! بیست کم است 

جناب معاونِ محترمِ رئیس جمهور محترم تر امروز بر منبر رفته و با شکسته نفسیِ تمام نمرهِ دولتِ مکتبیِ برادر احمدی نژاد را فقط و فقط «بیست» اعلام کرده است. باید گفت که زهی تو برادر معاون که نگفتی و نگفتی و وقتی هم که خواستی چیزی بگویی، در سفتی واینگونه بر همهِ ممارست ها، از خود گذشتگی ها و سزاواری های دولت ِ نورِ چشمِ آقا، چشم فرو بستی و در کمال خود کمی بینیِ مطلق، نمره ای را از پرِشال درآوردی و بر سینهِ دولت چسپاندی که انگار نه انگار تو خود معاون آن دم و دستگاهِ عریض و طویلی!؟ 
واقعن که باید ترا خلع عنوان کرد و شغل آبا و اجدادیِ  زری بافی را از تو گرفت ولقب کرباسبافان را در شناسنامه ات افزود. آخر مردِ حسابی؛ «فقط بیست»؟؟! آن هم برای محمود آقا و کلیهِ ابواب جمعیِ دولت ایشان!!؟

جان آقا ! بخدا بیست کم است
نمره گر یکصد و ده نیست کم است.
تازه این یکصد و ده  چیزی نیست.
نمرهِ گنده تر! این چیست؟ کم است!

برادر جان این بیستی که از چنتهِ جنابعالی بیرون آمده حتا کفایتِ خدمتِ صادقانهِ آقای رئیس در جهت خارج کردنِ دولتِ اسرائیل از زیر ضرب افکار عمومیِ جهان هم نیست تا چه برسد به بقیهِ خدمات ارزنده ایشان.
انگار فراموش کرده ای جناب معاون که همین برادر چگونه و با چه رشادتِ مثال زدنی چنان ما را در عرصهِ بین المللی مفتضح و بی آبرو و سکهِ یک پول کرد که دیگر در سطح جهان ما را با القاعده و طالبانِ ملاعمر یکی دانسته و نه تنها هیچ تره ای بریشمان خورد نمی کنند بلکه سایه مان را نیز با تیر می زنند. حالا خودت جناب معاون کلاهت را قاضی کن و بگو ببینم بیست کم نیست؟ 
ما که می گوییم کم است!


لینک زیر را مرتبط با این مطلب بخوانید:
بیست کم باشد شما برای این کج آیینان!

اطلاعیه؛ مراسم یادبود قتل عام زندانیان سیاسی بدستور خمینی جلاد



با یاد هزاران قربانی قتل عام هزاران زندانی سیاسی در جمهوری اسلامی در سال 1367 به دستور خمینی
بعد از 23 سای هنوز در قلب مایید !
کلن 3 سپتامبر 2011
ساعت 4 بعداز ظهر
مقابل ورودی ایستگاه قطار مرکزی

مصاحبه های فرمایشی در سیمای رژیم

برگردان

دوست و یا دشمن گرامی!

سپاس از آمدنت. چنانچه مایل باشی، خوشحال خواهم شد که باز هم بدیدارم بیایی. نشانی ام را در پیِ این نوشته خواهم نوشت تا در صورت تمایل در جای مناسبی نوشته و بخاطر بسپاری:
dughodushab.blogspot.com