۱۳۹۰ تیر ۱۸, شنبه

وضعیت وخیم جسمانی حشمت الله طبرزدی، روزنامه نگار زندانی



به گزارش منابع حقوق بشری، خانواده حشمت اله طبرزدی، دبیر کل جبهه دموکراتیک ایران از وضعیت وخیم جسمی این روزنامه نگار زندانی در زندان رجایی شهر کرج خبر دادند.
به گزارش تارنمای «پیام دانشجو» به نقل از روابط عمومی جبهه دموکراتیک ایران، خانواده این فعال سیاسی با اعلام خبر وضعیت وخیم جسمی وی، افزود: شرایط بد زندان رجایی شهر کرج و عوارض ناشی از اعتصاب غذای چند هفته گذشته زندانیان سیاسی وضعیت جسمی ایشان را در شرایط وخیمی قرار داده است، به طوری که در هفته گذشته ایشان چندین بار دچار حمله قلبی شده و به درمانگاه زندان رجایی شهر کرج منتقل گردیده اند . در آخرین ملاقات ( پنج شنبه ۱۶/۰۴/۱۳۹۰ )حال عمومی طبرزدی در وضعیت خوبی قرار نداشت و باعث نگرانی شدید خانواده شده است .
حشمت الله طبرزدی یک روز پس از حوادث عاشورای سال ۱۳۸۸ بازداشت و از آن تاریخ تا کنون بدون حتی یک روز مرخصی در زندان به سر می برد.
سحام نیوز


دوغ و دوشاب بنوبه ی خود همراه با همه ی وجدانهای بیدار، حکومت آزادی کش و ضد بشریِ اسلامی در ایران را محکوم کرده و خواستار آزادیِ بی قید و شرط  آقای حشمت اله طبرزدی و همه ی زندانیان سیاسی، با هر مرام، عقیده و ایدئولوزی است .

اسفندیار رحیم مشایی مامور زدن تیر خلاص !


برگرفته از وبلاگ گلِ سرخ

18 تیر، یاد و خاطره ی همه ی جانباختگان راهِ آزادیِ میهن گرامی باد!


16 آذر، 18 تیر، 25 خرداد و دهها نامِ واقعی و مستعار دیگر تنها یک نام راستین دارند: جنبش دانشجویی و سرافرازیِ اندیشه ورزان میهن در رویارویی با بی عدالتی!
خروش آگاهانه در مقابلِ همه ی دشمنانِ رنگارنگِ آزادی!
مهم نیست که چکمه پوش چه نام داشته باش. شاه، شیخ، بنی صدر، گارد، پاسدار و بسیج!
یادِ همه ی جانباختگان راه رهایی و امروز 18 تیر نام و خاطره ی همه ی دانشجویانی که در راه آزادی از جان خویش گذاشتند و یاد و آرمانِ همه ی زندانیان سیاسی از هر مسلک و مرامی گرامی باد!

لزوم تجدید نظر در نحوه اجرای طرح هدفمندی یارانه ها


طرحِ حذفِ سوبسیدها، خوب یا بد،آنروز که از سوی رئیس جمهورِ بشدت مذهبی -و آن زمان بسیار مورد تاییدِ آقا- مطرح شد، هیچ گوشِ شنوایی ، هیچ چشم بینایی و هیچ منتقد با ذکافت و تیزهوشی ، همانندی نادر خانِ نعمتی نه بدنیا آمده بود و نه حقِ اظهار نظرِ کارشناسانه ای وجود داشت تا بشنود، ببیند و بشنود! حتا اگر چیزی هم در ذهنِ موج سوارانی از نوعِ نادر نعمتی را جفتک و چارکش می زد، چون هنوز آقای رئیس جمهور از چشم آقا نیفتاده بود، مخالفت و انتقاد و حرف تو حرفِ نورِ چشمیِ آقا آوردن نه جایز بود و نه شرعی!
آما حالا چرا!
وقتِ آن رسیده که آن بنده خدای مادر مرده را از چپ و راست و حتا بوسیله ی دوستان ِ کون یکی تنبان یکیِ دیروزینش به میخ و سیخ و صلابه کشیده و بشیوه حکومت و شریعتِ اسلامیِ ما بیخ دیوار قرار داد! هر چند که این انتقادات و خورده گیری ها، تاریخ گذشته ، بی اثر ، نوشداروی پس از مرگی سهراب و باد هوایی باشد! 
باید این حکومتِ غاصب یک روز و برای همیشه دریابد که در کلیت خود بر مسندی تکیه زده است که سزاوارش نیست و پیش از آن که کار از کار بگذرد «جل و پلاس» و «دفتر و دستکش» را بردارد و برود.
 شکیبای و صبوریِ مردم را حد و اندازه ای است! تا کی می توان با شعارهای توخالی و صدتا یک غاز حکومت ، - با همه ی جناح ها و گوشه-کنارهایش  چه نرم و چه خشن- و با ترفندهای گوناگون و ویرانگر و فاجعه بار ، سر یک کشور 70-80 میلیونی شیره مالید و بر گرده اش سوار شد؟

شفاف ـ نادر نعمتي : هدفمند سازي يارانه ها ، يك راهكار اساسي براي رهايي  از اعتياد بزرگ ملي به نفت و درآمدهاي حاصل از آن است. آيا به لحاظ عملياتي رقم  خوردن چنين سرنوشتي براي ايرانيان در اين مقطع از تاريخ امكانپذير  است؟ حتي اگر ترك اعتياد هم با روش هاي علمي همراه نباشد ، مي تواند منجر به عزا براي خانواده معتاد باشد. اجراي طرح هدفمند سازي يارانه ها قرار بود دو كار اساسي انجام بدهد: ابتدا توليد در داخل كشور به صرفه شود. دوم ميزان بهره وري كار افزايش يابد. 

اما در كنار اجرای  اين طرح ، مديريت طرح ، دچار چند اشتباه استراژيك شد: اول ساختارهاي  حمايتي لازم در حوزه تامين اجتماعي  و بهداشت در حوزه عمومي كماكان ايجاد  نشده است. دوم به دليل واردات بيش  از اندازه بنجل هاي چيني،‌به شدت  به توليدات داخلي ضربه ركود و بيكاري وارد شد. سوم فرهنگ مصرفي كه در طرح هدفمند سازي يارانه ها بايد به مصرف كالاهاي توليد داخل بينجامد، به مصرف بي حدو حصر كالاهاي وارداتي  از ميوه گرفته تا دسته بيل منجر شد. وچهارم:ميزان بهره وري كار در طرح بايد افزايش يابد، متاسفانه نه تنها چنين منظوري فراهم نشد كه آمارها نشان مي دهد ميزان شاخص بهره وري در فاصله ميان سال هاي 1355 تا 1386 تنزل پيدا كرده است. برخي كارشناسان ميزان كارمفيد در بوروكراسي ايران را چيزي حدود 20 تا 30 دقيقه از 8 ساعت كار اعلام كرده اند. پنجم، شيب افزايش قيمت حامل هاي انر‍ژي نيز از مواردي است كه در تحميل ركود تورمي به اقتصاد ايران نقش تعيين كننده اي داشته است. در اين باره قرار بوده است كه سقف قيمت بنزين و گازوييل در يك برنامه 5 ساله و به صورت پله اي به مورد اجرا گذاشته شود. برخي از دولتيان گمان كردند كه اگر با ايجاد شوك درماني ،‌يك بار براي هميشه قيمت بنزين ، گازوييل، گاز، برق و آب را افزايش بدهند ،‌براي هميشه به مسئله وابستگي بودجه به نفت پايان داده اند. اما اين مسئله نه تنها به وابستگي بودجه به نفت پايان نداد، كه با كاهش درآمدهاي دولت در بخش وصول قبوض آب ،‌برق ، گاز ، به دليل عدم پرداخت برخی مشتركان ،‌و قسط بندي آن ها بدون توجه به اين كه پس از ماه اول ، مشتركان با انباشت بدهي چه خواهند كرد؟ ، مشكلات مضاعفي براي منابع درآمدي دولت ايجاد كرد. تفكر دولتي اين گمان را در فكر مي پروراند كه يك سال تنش بهتر از 5 سال تورم انتظاري است. غافل از آن كه در فرآيند 5 ساله مردم قادر خواهند بود خود را باشرايط وفق دهند ، اين درحالي است كه در شوك درماني كه راه حلي منسوخ در بانك جهاني است ، سازگاري با شوك ، به امري محال با توجه به تجارب كشورهاي مختلف در دوره پاياني جنگ سرد ، امكان ناپذير نشان مي دهد.ششم ، ارائه تعاريف غير واقعي و مغاير با شرايط  ايران در باره كار و اشتغال است. دكتر فرشاد مومني در اين باره به واقعيت هاي تلخي اشاره دارد كه ناشي از تفكر ترجمه اي درايران است. درست در شرايطي كه در ايران علوم انساني به شدت مورد نقد است ،‌دولت خود  در حوزه راه حل هاي راهبردي ،‌به علوم انساني ترجمه اي در حوزه اقتصادي  توجه شده است. مومني تاكيد دارد كه مثلا تعريف يك ساعت كار درهفته،  شاخص جديدي است كه براي اشتغال و  بيكاري در سازمان بين المللي كار  مطرح كرده اند. اين تعريف به دليل آن كه كشورهاي صنعتي با 30 درصد جمعيت ، 70 درصد توليد ناخالص جهاني را در دست دارند، شكل گرفته است. براساس اين تعريف كشورهاي پيشرفته در اثر انقلاب دانايي محور با يك شرايط استثنايي تاريخي مواجه هستند. انقلاب دانايي محور اين كشور ها با انقلاب در بهره وري نيز مواجه كرده است. براساس گزارش مومني در اين كشورها ،‌بعضي از عرضه هاي فعاليت هاي اقتصادي به قاعده سطح دانش و سطح مهارت ، مساوي دستمزد پرداختي به يك فرد معين در يك كشور پيشرفته صنعتي كه در بخش هاي پيشرو دانايي محور فعاليت مي كند تا 100 برابر دستمزد همان كار مشابه با همان سطح دانش و مهارت در يك كشور در حال توسعه هم فاصله پيدا مي كند. در اين ترديدي نيست كه بدون سختي ، هيچ پيشترفتي حاصل نمي شود. اما به نظر مي رسد  در شرايط كنوني نحوه اجرای طرح هدفمند سازي به جاي تامين اهداف ، ايرانيان را بيش از گذشته از اصل پيشرفت دوره می کند. در اين باره شايد تجديد  نظر دور از انتظار نباشد .


خرمگس الشعرا: 


شفاف که بافیده ی قلیباف است 
پرت است و یقین تحفه ی کوه قاف است
این پخمه ی گم کرده ی  سوراخِ دعا
                                           از چیست که نامِ تیره اش شفاف است!؟                                                                                  

اقتصاد ایران میان بدترین‌های جهان آخر شد


آفتاب: نشریه اقتصادی فوربس طی گزارشی به بررسی عملکرد اقتصادی 177 کشور جهان طی سه سال گذشته پرداخت و بر این اساس 10 کشور را به عنوان بدترین اقتصادهای جهان معرفی کرد. 

بدترین اقتصادهای جهان در این گزارش بر اساس میانگین آمارهای سه ساله در خصوص رشد تولید ناخالص داخلی، تورم و تولید ناخالص داخلی سرانه به اضافه تراز حساب‌های جاری تعیین شده‌اند‌. این فهرست نسبت به سال گذشته تغییرات زیادی داشته است. در میان این ده کشور که مدالِ جهانی بدترین و آشفته ترین وضعیت اقصادی را در مقایسه با اقصادِ جهانی را کسب کرده اند ، 
ماداگاسکار مقام اول (بدترین) و ایران مقام دهم (یعنی مقام یکصد و شصت و هفتم جهان را دارد که باید همین جا و فی المجلس کسبِ این مقام ِ شامخ را به برادر محمود احمدی نژاد، ولی فقیه مسلمین جهان و کلیه ی ابواب جمعی نظام ِ اسلامی تبریک و تهنیت گفت که در میان 177 کشور مورد بررسی ما را به جایگاهِ167 جهان رسانده اند!)
همانکونه که گفته شد:
بر اساس این گزارش ایران در جایگاه دهم فهرست بدترین اقتصادهای جهان طی سه سال گذشته قرار گرفته است. بر اساس آمارهای سازمان بین‌المللی انرژی ایران 10 درصد ذخایر کشف شده نفت جهان را در اختیار دارد. اقتصاد ایران با سوء مدیریت، افزایش نقش دولت در فعالیت‌های بزرگ صنعتی و اقتصادی و تحریم‌ها روبرو است. درآمد سرانه در ایران به 5493 دلار می‌رسد. گرچه دولت ایران سعی کرده با حذف 60 میلیارد دلار از یارانه‌های پرداختی به بخش انرژی اصلاحات وسیعی را در اقتصاد این کشور آغاز کند ولی اجرای این طرح موجب رشد 20 برابری قیمت برخی کالاها شده است. صندوق بین المللی پول بر این باور است که ایران برای حفظ نرخ تورم در سطح کمتر از 14 درصد با مشکلات زیادی روبرو است.

ذوالنور جانشین سابق نماینده ولی فقیه در سپاه: شورای نگهبان براساس نظر سپاه عمل نمی‌کند




مجتبی ذوالنور جانشین سابق نماینده ولی فقیه در سپاه می‌گوید که شورای نگهبان براساس نظر سپاه عمل نمی‌کند. (خرمگس: عزیز جعفری شکرِ زیادی میل فرموده اند!)
این گفته آقای ذوالنور در واکنش به اظهارات چند روز پیش محمدعلی جعفری فرمانده سپاه مبنی بر اینکه شرط بازگشت محمد خاتمی به سیاست٬ اعلام برائت وی از معترضان به نتیجه انتخابات است٬ بیان شده است.
ذوالنور روز جمعه (۱۷ تیر) به سایت «خبر‌ آنلاین» گفت: «سردار جعفری و سپاه نیست که تعیین می‌کند چه کسی وارد سیاست شود و چه کسی نشود. این‌گونه نیست که اگر سپاه یا فرمانده سپاه بگوید شما بیایید و دیگری نیایید، شورای محترم نگهبان بر اساس نظر آن​‌ها عمل کند.»
وی افزوده که اظهارات آقای جعفری از جایگاه «شهروندی» بوده و فرمانده سپاه نیز می‌تواند راجع به «کلیات» مسایل سیاسی کشور اظهارنظر کند.
سپاه پاسداران سال‌هاست که به بازوی نظامی و سیاسی علی خامنه‌ای برای حذف مخالفان و منتقدان در جمهوری اسلامی تبدیل شده است.
مهدی کروبی از رهبران جنبش سبز یکی از نخستین شخصیت‌های سیاسی بود که سال ۱۳۸۴ از دخالت گسترده نیروی‌های سپاه و بسیج در انتخابات و فعالیت‌های سیاسی پرده برداشت.
نیرو‌های سپاه و بسیج در جریان تقلب گسترده در انتخابات سال ۱۳۸۸ نیز نقشی اساسی ایفا کرده و در سرکوب معترضان نیز حضور فعالی در کنار نیروی‌های یگان ویژه پلیس داشتند.

به اعتقاد بسیاری از کار‌شناسان سیاسی فرماندهان سپاه با هماهنگی علی خامنه‌ای تمام امور کشور را در اختیار گرفته و پشت پرده بسیاری از تصمیمات و دستگیری‌ها در جمهوری اسلامی هستند.

سردار محمدعلی (عزیز) جعفری در حال نشان دادن ِ حد و اندازه ی نفس کشیدن!


منبع: سایت دیگربان: http://www.digarban.com

۱۳۹۰ تیر ۱۷, جمعه

حکایت «گه گیجه» و «گوز پیچ» جمهوریِ اسلامی!


آیا می دانید به آنچه در ایران می گذرد چه می گویند؟

به آنچه امروزه روز در حکومت اسلامیِ ما می گذرد و  با گسترشِ هر روزه، شاهد جنگولک بازی  های گوناگون از  هر گوشه و کنار و سوراخ سنبه ی در میانِ  حکومتیان هستیم، میگویند: چوب لای چرحِ هم  گذاریِ متولیان امور در حکومت اسلام! و جالب است بدانیم که اینشل کن سفت کن های بامزه  زیر نظارت و مدیریت مستقیم امامِ زمان، آنهم در مملکت بقیه الله ارواحنا لهَ الفدا!
چرا؟
زیرا رئیس جمهورِ مکتبی و موردِ تایید رهبری، بارها و بارها یاد آورِ این مدیریت بوده اند! 
اما تعیینِ این که چه کسی چوب لای چرخِ چه کسی می گذارد، موضوعی است که حل و فصلش بعهده ی «دوغ و دوشاب» نیست. آخر ما نه سرِ پیازیم و نه ته پیاز. با این همه بازگویی و بازنماییِ این بهمریختگی و  این آش شله قلمکار، چرا!
 این یکی دیگر  وظیفه ماست.
در همین راستا اشاره به چند مورد از این گونه مسائل نشان می دهد که حکومتِ اسلامی ما دچار «گه گیجه» و «گوز پیچ» عظیم و عجیبی شده است که حل و فصلش اگر با کرام الکاتبین نباشد، احتمالن باید بر عهده ی حاج آقا مکارم شیرازی، حاج اقا مصباح، مقام معظم رهبری و رئیس محمودِ احمدی نژاد و مدبرتر از همه، امام عصر ، مهدی موعود گذاشت!

-  آقا می فرماید: مصلحی وزیر اطلاعات باشد!
- محمود آقا اما می گوید: نه خیر، مصلحی وزیر اطلاعات نباشد!

- آیات عظام و اعوان و انصار شان می فرمایند: دانشگاهها تفکیک جنسیتی بشوند!
-  رئیس محمود می گوید: نه خیر دانشگاهها تفکیکِ جنسیتی نشوند!
- رئیس سپاه و لات و لوت ها عربده کشان فرمان میدهد:  اصلاح طلب حق حیات در زندگی سیاسی ندارد!
- صدایی از ته چاه ناله می کند: نه خیر، اصلاح طلب حقِ حیات  و مماتِ سیاسی را  دارد!
-  محمود آقا به میکرفون می رسد و با عشوه و ناز می گوید : مملکت امام زمان حتا یک گرسنه ندارد!
- فریادی از سیما بر می خیزد که:  نه خیر، مملکتِ امامِ زمان گرسنه و سیه روزکا و خاکسترنشینِ دارد و زیادش هم دارد!
- رئیسِ دولت، حق بجانب می فرماید: رئیس دولت حق تعویض وزرایش را دارد!
- مجلس اسلام در حالی «دو دو» و «هو هو» کنان بپاخاسته و می گوید:  نه خیر، نه تنها ندارد بلکه حقِ سرپرستی بر وزارت خانه های بی سرپرست را هم ندارد!
-  محمود دست بجیب شده و در حالی که بنچاقِ زمین های کویر را در آسمان تکان می دهد، بار دیگر مغلوبِ میکرفن گشته و فریاد می زند: 1000 متر مربع زمین رایگان به هر خانوار برای احداثِ خانه و باغک می دهیم!
-آسید علی که دستِ رئیس جمهورِ دست نشانده اش را خوانده، پاسخش را چندی پیش داده: نه خیر نمی دهیم!
و.....

اگر همه ی آنچه در بالا گفته شد + آنچه در بالا گفته نشد با هم جمع کنیم روی هم در زبان فارسی «گه گیجه» و «گوز پیچ» نام دارد!

احمدی نژاد: بهر ایرانی 1000 متر مربع زمین رایگان می دهیم!


مقام معظم رهبری: ‫جداً از طرح باغشهرها نگرانم

شفاف : در حالی این روزها طرح دولت برای واگذاری 1000 متر زمین به هر خانواده ایرانی برای ساخت مسکن و باغ میوه در رسانه‌ها داغ شده است که رهبر معظم انقلاب اسلامی در اسفندماه گذشته از طرح باغشهرها اظهار نگرانی جدی کرده‌اند.
محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری در روزهای اخیر از طرح جدید دولت برای ساخت مسکن ویلایی خبر داد که در صورت تصویب، به هر خانواده ایرانی زمینی 1000 متری برای ساخت خانه و احداث باغ داده می شود.
به گزارش مهر دکتر محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری با این پیشنهاد که می‌توان به هر خانواده ایرانی هزار متر زمین داد، تصریح کرده است: در شرایط کنونی، 20 میلیون خانواده در ایران زندگی می‌کنند که اگر به هریک از این خانواده‌ها هزار مترمربع زمین داده شود، در مجموع به دو میلیون هکتار زمین نیاز داریم و هر یک از این قطعه زمین‌ها را می‌توان به 800 متر باغ و فضای سبز و 100 الی 200 مترمربع بنای مسکونی تبدیل کرد.
این درحالی است که حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی 17 اسفندماه 1389 در جمع مسئولان بخشهای مختلف منابع طبیعی، محیط زیست، شهرداری تهران و اعضای شورای اسلامی شهر تهران رهبر انقلاب اسلامی با توصیه مؤکد به دولت و مجلس برای در اولویت قرار دادن مسائل محیط زیست و حفظ منابع طبیعی در برنامه ریزیها، از طرح باغ شهرها اظهار نگرانی جدی کردند و افزودند: این موضوع که اخیراً مطرح شده است، زمینه را برای ورود افراد سوءاستفاده کننده و تخریب جنگلها و منابع طبیعی فراهم خواهد کرد.
باتوجه به این تاکیدات، چه خوب است دولت دهم طرح واگذاری 1000 متر زمین به هر خانواده ایرانی برای ساخت مسکن و باغ میوه که هنوز به تصویب هم نرسیده است و به نوعی همان طرح باغ شهرها محسوب می‌شود، برای همیشه به بایگانی منتقل کند.




سنگسار در اسلام! +18

دیدن این فیلم وحشتناک را به افراد زیر 18 سال و کسانی که قلب و احساسِ رقیقی دارند توصیه نمی کنیم.
منبع MENTALZERO.COM

آنگاه که پای دین بمیان می آید، حرمت انسانی را محلی از اعراب نیست!
 آنکه فرمان سبعیت را صادر می کند، نانخور دکانی است که بر پایه ی فریب بنا شده و هیچ چیز جز منافع دستور دهنده ارزشِ بازنگری را ندارد! 
فرمانبران نیز سایه های اجیر شده ای بیش نیستند. آنان با وعده ی بهشت قلوه سنگ ها و پاره آجرها را بر می دارند و بسوی قربانی پرتاب می کنند تا با پرتابِ هر قلوه سنگ و پاره آجری به دروازه های بهشت نزدیکتر گردند.
بیایید بهر طریقِ ممکن آدم کشی را بویژه آنگاه که بنام دین انجام می پذیرد، نه تنها محکوم کنیم ، بلکه مبارزه ای را تا پای جان برای محوِ این اندیشه های سخیف سازمان دهیم. 

۱۳۹۰ تیر ۱۶, پنجشنبه

«لیلی» و «مجنون» جمهوریِ اسلامی

مطلبِ زیر را از سایت انصار نیوز، جولانگاهِ فاطمه خانم رجبی، مولفِ اثر گرانسنگِ «احمدی نژاد، معجزهِ هزارهِ سوم» برگرفته شده و چونانتشار پیامچیزِ زیادی از مطلبِ برداشتی دستگیرمان نشد، با تصویر زیبایی از «معجزه» و «معجزه شناس» مزین کردیم. تا دست کم مفهومِ «لیلی» و «مجنون» را برایتان ملموستر کرده باشیم!

لیلی و مجنون یا معجزه گر و معجزه شو!
سخنی با دوستداران انقلاب اسلامي؛ «مجنون» شدن جمهوری اسلامی
 

شنبه، 4 تير 1390

انصارنیوز

پایگاه خبـری انصارنیوز




انقلاب اسلامی از بدو پیروزی آرمان آزادی میهن فلسطین را سر داده و پیر فرزانه آن فرمود: «اسرائیل باید محو شود».
اما با گذشت بیش از 30سال از تشکیل نظام اسلامی، آزادی قدس شریف که شعار اساسی آن بوده و برای آن هزینه ها داده است، محقق نگشته است. و این در حالی است که فشارهای اقتصادی روزبروز بیشتر گشته که نمونه تازه آن این است که سازمان بين المللي انرژي كه متشكل از 28 كشور صنعتي است اعلام كرد طي يك ماه آينده 60 ميليون بشكه از ذخاير نفتي خود را براي جبران كمبود توليد و عرضه نفت ليبي مورد استفاده قرار خواهد داد.
واقعا امروز جمهوری اسلامی را چگونه باید تحلیل کنیم؟ پاسخ: با «لیلی» آرمانهایش؛ و با فاصله آن از این آرمانها.
مانند آرمان محو اسرائیل ... که تا امروز نشده است.
عدم تحقق این آرمان که تأثیر ویژه ای بر سیاست خارجی و اقتصاد جمهوری اسلامی داشته است، می تواند قابلیت های ویژه ای را نصیب جمهوری اسلامی نماید.
دشمنان عنود و تا بند دندان مسلح بدانند که منطق مجنون، جنون است و آنها را به حال خود رها خواهد کرد.
ولی خدا ما را به حال خودمان رها نخواهد کرد؛ چراکه «ما ودّعک ربُّک و ما قلی»
ذالنون اشمر

لاریجانی رئیس قوه قضائیه: سپاه مجاز است در مسائل سیاسیِ کشور دخالت کند!


صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه می‌گوید سپاه پاسداران تنها یک نیروی نظامی نیست و وظیفه «دفاع از اسلام و مکتب» را هم بر عهده دارد.
صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه می‌گوید سپاه پاسداران تنها یک نیروی نظامی نیست و وظیفه «دفاع از اسلام و مکتب» را هم بر عهده دارد.
به گزارش ایسنا آقای لاریجانی افزوده است: «جنجالی که برخی در دوران اصلاحات مطرح کردند که این‌ها نیروهای نظامی صرف هستند، بر خلاف قانون اساسی است. تعابیری که در قانون اساسی برای پاسداران انقلاب اسلامی آمده، تعابیری است که در آن، دفاع از اسلام و مکتب اسلام هم هست و این یک مبنای بسیار مهم در عملکرد سپاه است.»
محمدعلی جعفری، فرمانده سپاه در روزهای گذشته برای شرکت اصلاح‌طلبان در انتخابات شرط گذاشت و گفت که سپاه به عنوان ضابط قضایی قوه قضائیه، وظیفه برخورد با «جریان انحرافی» را بر عهده دارد.
اظهارات وی با واکنش حسن خمینی، نوه آیت‌الله خمینی مواجه شده، به طوری که وی در صفحه فیس بوک خود خطاب به جعفری نوشته است: «مگر امام دستور نداد در سیاست دخالت نکنید؟»
محمدرضا خاتمی، عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت نیز خطاب به جعفری هشدار داده است که «نه قانونا و نه شرعا و نه عرفا و نه مصلحتا» در جایگاهی نیست که برای سیاستمداران «خط و نشان» بکشد.
با این حال رئیس قوه قضائیه از دخالت سپاه در سیاست حمایت کرده و گفته است: «پاسداران انقلاب اسلامی از ابتدای انقلاب بازوی قوی انقلاب بودند که در همه مقاطع یاور نظام بودند.»
پیش از این و در حوادث پس از انتخابات، شماری از فرماندهان سپاه با ارائه این تعریف از وظایف خود، از سرکوب معترضان حمایت کرده بودند.
منبع: ایسنا

محمدرضا خاتمی خطاب به جعفری: در جایگاهی نیستید که برای سیاسیون خط و نشان می کشید


در جایگاهی نیستید که برای سیاسیون خط و نشان می کشید
جرس: سید محمد رضا خاتمی عضو شورای مرکزی و دفتر سیاسی و دبیرکل سابق جبهه مشارکت در نامه ای خطاب به فرمانده کل سپاه پاسداران نوشت: جناب آقای جعفری، شما نه قانونا و نه شرعا و نه عرفا و نه مصلحتا در جایگاهی نیستید که برای سیاسیون خط و نشان بکشید و برای آنها شرط تعیین کنید.

به گزارش جرس در این نامه خطاب به جعفری آمده است:  اگر خواستار بهبود وضعیت کشور هستید و مشارکت سیاسی ملت برای شما ارزش دارد حد اقل بخشی از شرایط آقای خاتمی را که در کف قدرت شما است یعنی آزادی همه زندانیان سیاسی و بازگشت نظامیان از میدان سیاست و واگذاری آن به سیاستمداران و کنشگران اجتماعی را عملیاتی کنید. آنگاه اگر از حضور در میدان رقابت با آقای خاتمی و همراهان او در یک انتخابات آزاد در هراس هستید مي توان براي نگراني شما چاره اي انديشيد.


متن کامل این نامه که نسخه ای از آن در اختیار جرس قرار گرفت  به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای محمد علی(عزيز) جعفری
با سلام
نمی دانم جنابعالی را باید با چه سمتی خطاب کنم. فرمانده سپاه پاسداران؟ مسئول سازندگی کشور؟ مسئول فرهنگ و اخلاق جامعه؟ رئیس دولت یا رئيس حکومت نظامی؟
جنابعالی در مصاحبه اخیر خود در همه امور ریز و درشت کشور وارد شده اید و لابد با تفسیری که بعضی دوستان از نقشی که در قانون اساسی برای سپاه تعریف شده است دارند ،یعنی دفاع از انقلاب، این همه مسئولیت به عهده سپاه است.


من به بخشهای مختلف صحبتهای شما کاری ندارم که اگر مجالی و امنیتی باشد هزاران انسان نخبه به نقد منطقی و مستدل و مستند آنها خواهند پرداخت بلکه روی سخن من با ان بخش از صحبتهای شما ست که
برای اقای خاتمی و سایر اصلاح طلبان شرط گذاشته اید.البته اگر اجازه بفرمایید!


1- ممکن است بفرمایید شما از کدام جایگاه سیاسی یا قضایی برای حضور یا عدم حضور یک شهروند در فعالیت سیاسی قانونی شرط تعیین می کنید؟ این موضع شما در کنار همه مداخلات سیاسی دیگر بر خلاف راهی است که امام برای نیروهای مسلح بیان فرمودند و اگر شما واقعا به امام معتقد هستید باید بدون درنگ از این موضع گیری ها دوری کنید ودر غیر این صورت طبعا نه فقط فرماندهی شما برسپاه بلکه عضویت شما در این نهاد حتی به عنوان یک عضو ساده نیز محل مناقشه خواهد بود و باید به دنبال راه اندازی یک حزب سیاسی باشید و در این صورت هم حق ندارید بگویید چه کسی بیاید یا نیاید.


2- این رفتار شما به عنوان یک فرمانده نظامی در عرف سیاسی دنیا یک تعریف بیشتر ندارد و ان هم حکومت کودتا است. چرا که در حکومت نظامیان کودتا گر قانون همان است که فرماندار نظامی می گوید وهمه طوعا یا کرها باید بپذیرند. من البته گمان نمی کنم شما به این سادگی خواسته باشید با این گفتار نسنجیده ،همه ادعاهای منتقدان و معترضان در دو سال گذشته را به اثبات رسانده باشید. لابد اشتباهی و نا اگاهانه چیزی گفته شده است که باید سریعا و صریحا اصلاح شود.


3- اما اگر همچنان بر سخنان خود اصرار دارید باید به عرض برسانم که آنها که در مکتب سیاسی امام پرورش یافته اند برای فعالیت سیاسی و اجتماعی به مجوز هیچ کس از جمله شما نیازی ندارند واز این اشتلم ها بیم به دل راه نمی دهند. شما میتوانید نگذازید غیر از خودی هایتان کسان دیگری در انتخابات شرکت کنند یا حتی می توانید همه منتقدان را به زندان بیاندازید و انتخابات خیلی خیلی پر شور حتی شورتر از انتخابات ریاست جمهوری برگزار کنید! اما لابد می دانید که میدان سیاست برای خاتمی و همفکرانش میدان تنگ قدرتی نیست که شما محدوده آن را تعیین می کنید. نشستن بر صندلی قدرت کاری است بسیار آسان و تازه دو روزی بیشتر نوبت هر کس نیست اما جای گرفتن در دل مردم کاری است بسیار سخت که البته به پول و سلاح و صدا وسیما هم بستگی ندارد. کاری که شما به خوبی نشان دادید توان و تدبیر آن را ندارید.


4- جناب جعفری ، خاتمی و اصلاح طلبان واقعی تشنه قدرت نیستند که برای رسیدن به آن از اصول خود بگذرند. انها نگران آینده کشور هستند که در ورطه هولناکی گرفتار شده است و البته برای نجات کشور حاضر هستند از آبروی خود بگذرند و اگر از عفو و اغماض حرف می زنند نه برای نجات سرهای خود از تیغ های بران، بلکه برای ایجاد زمینه ای آرام برای اندیشیدن کسانی است که به مردم جفا کردند و شاید بازگشت آنها مجالی باشد برای حاکمیت اخلاق و تدبیرودانایی.


5- جناب آقای جعفری، شما نه قانونا و نه شرعا و نه عرفا و نه مصلحتا در جایگاهی نیستید که برای سیاسیون خط و نشان بکشید و برای آنها شرط تعیین کنید ولی اگر خواستار بهبود وضعیت کشور هستید و مشارکت سیاسی ملت برای شما ارزش دارد حد اقل بخشی از شرایط آقای خاتمی را که در کف قدرت شما است یعنی آزادی همه زندانیان سیاسی و بازگشت نظامیان از میدان سیاست و واگذاری آن به سیاستمداران و کنشگران اجتماعی را عملیاتی کنید. آنگاه اگر از حضور در میدان رقابت با آقای خاتمی و همراهان او در یک انتخابات آزاد در هراس هستید مي توان براي نگراني شما چاره اي انديشيد.



سید محمد رضا خاتمی
16/04/1390

۱۳۹۰ تیر ۱۵, چهارشنبه

خانم آزاده اردکانی، رئیس موزه ملی و خانم تهمینه دانیالی معاون سازمان میراث فرهنگی دستیگر شدند!


بازداشت خانم معلم خصوصی مشایی و بقایی تایید شد
به رغم اطلاعیه روز گذشته سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، بررسی‌های خبرنگار "آینده" از منابع موثق و گوناگون، از صحت بازداشت خانم آزاده اردكانی حكایت دارد.

آینده نوشت: طبق این اخبار خانم تهمینه دانیالی، مشاور پیشین وزیر كشاورزی در امور زنان و معاون كنونی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری كه پس از انصراف تركستانی از ریاست سازمان ملی جوانان، به عنوان گزینه این پست نیز مطرح شده بود، هم بازداشت شده است.

با دستگیری آزاده اردكانی، معلم خصوصی زبان انگلیسی اسفندیار رحیم مشایی و حمید بقایی جریان دستگیری پرونده موسوم به جریان انحرافی به یک قدمی اعضای كابینه رسید.

آزاده اردكانی، دختری كه تا دو سال پیش از این تنها یک لیسانسه میكروبشناسی دانشگاه آزاد بود، پس از تدریس خصوصی زبان انگلیسی به دو تن از نزدیكان احمدی‌نژاد یعنی مشایی و بقایی یكباره نردبان موفقیت را به صورت جهشی طی كرد و تقریبا از صفر به معاونت موزه ملی ایران و سپس به ریاست آن منصوب گردید.
اردكانی كه انتصابش به ریاست موزه ملی ایران بدون تجربه، تحصیلات و تخصص از ابهامات دولت دهم بود، بیش از یک رییس موزه دارای نفوذ بود؛ به نحوی كه از وی به عنوان رابط مشایی با جامعه هنری نام برده می‌شد و حضورش در كنار هدیه تهرانی و مشایی، مدتها سوژه رسانه‌های خبری بود.

با انتصاب حمید بقایی به معاونت اجرایی رییس‌جمهوری، از اردكانی به عنوان یكی از گزینه‌های ریاست این سازمان نامبرده می‌شد كه بعد از صدور حكم برای احمدزاده وی همچنان به عنوان یک چهره پرنفوذ در این سازمان به فعالیت خود ادامه داد.

بنابر این گزارش، روز گذشته بعد از انتشار اخباری در خصوص بازداشت رئیس موزه ملی، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در اطلاعیه‌ای مطول تلاش كرد این امر را تكذیب كند كه در صورت اصرار بر عدم بازداشت وی، آینده آمادگی دارد تا همین امروز گفت‌و‌گوی با اردكانی در دفترش داشته باشد.

نامه سرگشاده علی مطهری به رئیس جمهور: آیا حکم اسلام سطحی و غیر عالمانه است؟!


نخستین بانک تک جنسیتی ویزه ی بانوان
علی مطهری با ارسال نامه سرگشاده ای به محمود احمدی نژاد به اظهارات صبح امرو ز وی دال بر مخالفت با تفکیک جنسیتی پاسخ داد.

به گزارش خبرآنلالین، فرزند شهید مطهری به رئیس جمهور نوشته است: به هر حال یا این سخن را از روی اعتقاد گفته اید و یا با اهداف سیاسی، در هر دو صورت قابل توجیه نیست .

متن کامل این نامه که در اختیار خبرآنلاین قرار گرفته است را در ادامه بخوانید:

جناب آقای دکتر احمدی نژاد

ریاست محترم جمهوری اسلامی           

با اهداء سلام، در نامه ای خطاب به وزرای علوم و بهداشت نوشته اید:"شنیده شده است که در برخی دانشگاه ها رشته ها و کلاسهای تک جنسیتی بدون لحاظ تبعات اعمال می گردد. ضروری است فوری  از این اقدامات سطحی و غیر عالمانه جلوگیری شود".

        این که عدم اختلاط دختر و پسر در دانشگاه ها و غیر دانشگاه ها بر اختلاط اولویت دارد و تا آنجا که عسر و حرجی در کار نباشد باید محیطهای علمی ما محیط های جداگانه باشد مورد اتفاق فقهای عظام است، همچنان که حوزه های علمیه ما محیطهای مختلط نیستند و اگر تاسیس دانشگاهها هم از همان ابتدا به دست ما بود و به تقلید از غرب نبود دانشگاه ها نیز به صورت دانشگاههای دخترانه و پسرانه تاسیس می شدند. اکنون که این راه کج را از سال 1313 تا به امروز پیموده ایم بهترین راه ، تاسیس دانشگاههای دخترانه است، کاری که رژیم شاه نیز به آن توجه داشت و دانشگاه فرح آن روز و الزهرای امروز را تاسیس کرد و متاسفانه ما در طول سی و دو سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هیچ دانشگاه معظم دخترانه ای تاسیس نکرده ایم، در حالی که امروز در آمریکا نیز دانشگاه دخترانه مورد استقبال قرار گرفته است.

         بدیهی است امروز که دانشگاههای دخترانه به اندازه کافی نداریم باید در حد امکان از اختلاط جلوگیری کنیم و تلاشهایی که وزیر محترم علوم و همکارانشان انجام می دهند در مسیراسلامی کردن دانشگاه ها از نظر ظاهر و محتواست، گرچه اینجانب به برخی از آنها گفتم سرانجام آقایان مشائی و احمدی نژاد تحمل نخواهند کرد و این طرح را نیز مانند قانون عفاف و حجاب معلق خواهند نمود و امروز این پیش بینی به حقیقت پیوست.

      اگر بناست اختلاط آزاد باشد باید روابط جنسی هم مانند دنیای غرب آزاد باشد والا عوارض روحی و روانی در پی خواهد داشت. نمی توان بخشی از نظام خانوادگی و روابط زن و مرد را از اسلام گرفت و بخشی را از غرب . یا باید نظام اسلامی را در این حوزه پیاده کنیم یا نظام غربی. روش امثال جناب عالی مصداق« کج دار و مریز» است.

        این که حکم اسلام یعنی اولویت عدم اختلاط دختر و پسر را علی رغم نظرات چند مرجع تقلید، امری سطحی و غیر عالمانه نامیده اید بسیار مایه تاسف است و دلیل دیگری بر لیبرال بودن این دولت در حوزه فرهنگ است. از آنجا که جناب عالی اظهار علاقه به شهید آیت الله مطهری می کنید، چند جمله از ایشان در این خصوص نقل می کنم. در کتاب مسئله حجاب می فرمایند:

اگر دختران در اجتماعات عمومى لباس ساده بپوشند، کفش ساده به پا کنند، با چادر یا با مانتو و روسرى کامل به مدرسه و دانشگاه بروند، آیا در چنین شرایطى بهتر درس مى‏خوانند یا با وضعى که مشاهده مى‏کنیم؟ اصولًا اگر التذاذهاى جنسى و منظورهاى شهوانى در کار نیست چه اصرارى است که بیرون رفتن زن به این شکل باشد؟ چرا اصرار مى‏ورزند که دبیرستانهاى مختلط به وجود آورند؟.

من شنیده‏ام در پاکستان معمول بوده است- نمى‏دانم الآن هم معمول هست یا نه- که در کلاسهاى دانشگاه بخش پسران و دختران به وسیله پرده‏اى از یکدیگر جدا باشد و فقط استادى که پشت تریبون قرار مى‏گیرد مشرف بر هر دو باشد. آیا بدین طریق درس خواندن چه اشکالى دارد؟

 و در کتاب آینده انقلاب اسلامی ایران می فرمایند:

صراط مستقیم باریک است. کمى از این طرف برویم پرت مى‏شویم، کمى از آن طرف برویم هم پرت مى‏شویم. اندکى به نام عفت و عصمت و پاکى، زن را به گوشه صندوقخانه‏ها بکشانیم پرت شده‏ایم، یک ذره به نام دخالت خانمها در اجتماعات و فعالیتها حریم را بشکنیم نیز از آن طرف افتاده‏ایم. شرکت در اجتماعات ملازم با اختلاط نیست. شرکت، ملازم با نوعى التذاذ جنسى از یکدیگر بردن نیست. پیغمبر اکرم در مسجد مدینه، زنها را اجازه مى‏داد مى‏آمدند، مردها را هم اجازه مى‏داد مى‏آمدند. زنها را منع نکرد. ولى یک دفعه فرمود: اى کاش ما براى خانمها درِ دیگرى از مسجد باز کنیم (دلش نمى‏خواست که زنها و مردها از یک در داخل و خارج شوند؛ به یکدیگر تنه مى‏زنند، فساد از همین جا پیدا مى‏شود) که بعد «باب النساء» را ساختند و الان هم در همان محل در مسجد مدینه درى هست به نام «باب النساء» که مخصوص زنهاست. زنها و مردها مى ‏آمدند در مسجد پیغمبر پاى وعظ پیغمبر مى‏نشستند، وقتى که خارج مى‏شدند چون کوچه‏هاى مدینه تنگ بود ازدحام جمعیت مى‏شد، زن و مرد با یکدیگر مخلوط مى‏شدند، مردِ جوان بود زن جوان بود، احیانا به یکدیگر تنه مى‏زدند. فرمود: بهتر این است که زنها از کنار حرکت کنند، مردها از وسط. پیغمبر اکرم خوش نداشت که این حرکت به صورت اختلاط باشد. منطق صحیح همین است.

به هر حال یا این سخن را از روی اعتقاد گفته اید و یا با اهداف سیاسی، در هر دو صورت قابل توجیه نیست .

با تقدیم احترام

نامه احمدی نژاد به وزیر علوم و بهداشت:توقف تفكیك جنسیتی و بازنشستگی اساتید


نامه احمدی نژاد به وزیر علوم و بهداشت:توقف تفكیك جنسیتی و بازنشستگی اساتید

بازنشسته كردن اساتید رویه ای است كه تا كنون در طول دو دولت احمدی نژاد انجام شده و تا كنون بسیاری از افرادی كه برخی اختلافات فكری داشته اند، بازنشسته شده اند.این نامه در حالی است كه دیروز وزیر بهداشت گفته بود تفكیك جنسیتی در دانشگاه های علوم پزشكی امكان ندارد.
بعد از چند هفته درگیر شدن افكار عمومی با اظهارات وزیر علوم و برخی روسای دانشگاه ها،رییس دولت در نامه ای به وزرای علوم ،تحقیقات وفناوری و  بهداشت،درمان و آموزش پزشكی بر ضرورت خودداری از بازنشسته نمودن بی رویه اساتید تا بررسی و تصویب آئین نامه بازنشستگی اعضاء هیئت علمی در شورای عالی انقلاب فرهنگی و نیز جلوگیری از اقدامات سطحی و غیر عالمانه در برخی دانشگاه ها مبنی بر اعمال رشته ها و كلاس های تك جنسیتی تاكید كرد.
متن نامه دكتر احمدی نژاد بدین شرح است؛

باسمه تعالی

جناب آقای دانشجو
وزیر محترم علوم ،تحقیقات و فناوری
سركار خانم دستجردی
وزیر محترم بهداشت ،درمان و آموزش پزشكی

 سلام علیكم

1-شنیده شده است كه اساتید بی رویه بازنشسته می شوند .ضروری است تا بررسی و تصویب آئین نامه بازنشستگی اعضاء هیئت علمی در شورای عالی انقلاب فرهنگی از هر نوع بازنشسته نمودن اعضاء خودداری شود.
2- شنیده شده است كه در برخی دانشگاه ها ،رشته ها و كلاس های تك جنسیتی بدون لحاظ تبعات اعمال می گردد .
ضروری است فوری از این اقدامات سطحی و غیر عالمانه جلوگیری شود.
در هر دو مورد نتیجه را اعلام نمائید.

                                                                                                       محمود احمدی نژاد
گفتنی است بازنشسته كردن اساتید رویه ای است كه تا كنون در طول دو دولت احمدی نژاد انجام شده و تا كنون بسیاری از افرادی كه برخی اختلافات فكری داشته اند، بازنشسته شده اند.
این نامه در حالی است كه دیروز وزیر بهداشت گفته بود تفكیك جنسیتی در دانشگاه های علوم پزشكی امكان ندارد.
این برای چندمین بار است كه سیاست های كلان آموزش عالی، با دوگانگی مجریان و متولین آن مواجه می شود. روش های آموزشی متفاوت در دانشگاه های علوم پزشكی و دانشگاه های وابسته به وزارت علوم و میزان بهره وری هم كدام، از جمله این دوگانگی هاست.  
با این حال، مرضیه وحید ‌دستجردی در حاشیه همایش فعالان قرآنی دانشگاه علوم پزشكی تهران در جمع خبرنگاران این بار هم ساز مخالف با وزارت علوم زده است: "با توجه به فعالیت دانشجویان دختر و پسر در بیمارستان های وزارت بهداشت و همچنین تركیب بیماران از جنسیت‌های مذكر و مؤنث، قاعدتاً امكان تفكیك جنسیتی در دانشگاههای علوم پزشكی وجود ندارد."
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
آیت اله خاتمی امروز مدعی شد: 
- در كشورهاي اروپايي و غربي مانند اسپانيا و ايتاليا بيداري در حال وقوع است و اينكه مردم آنجا براي گرفتن حق خود بايستند، نيز انقلاب اسلامی ايران به آنها ياد داده است. 
احتمالن آقای خاتمی، امام جمعه موقت تهران با این درافشانی قصد کوبیدن مهر تایید بر ادعای آقای طائب، رئیسِ قرارگاهِ عمار داشته است. 2 روز پیش نامبرده مدعی شده بود که سرخپوستان در قاره ی آمریکا پیش از ورودِ اروپائیان مسلمان بودند - شاید آقای جنتی 1300 سال پیش شناکنان خود را به آمریکا رسانده و آنان را مسلمان کرده است!-
آیت اله احمد خاتمی همچنین گفت:
رئيس يكي از دانشگاه‌هاي تهران به دليل جدا كردن كلاس‌هاي آقايان و خانم‌ها با چه منطقي بايد بازخواست شود؟ بايد به اين فرد مدال داد نه اينكه وي مورد بازخواست و اعتراض قرار گيرد كه چرا تفكيك جنسيتي مي‌كنيد. 
البته بنظر می رسد که آقای خاتمی با این اظهارات مشعشع قضد پاسخگویی به دستورِ احمدی نژاد در باره توقغِ طرحِ جداسازیِ جنسیتی، داشته است.
این بالا چه خبر است؟!

۱۳۹۰ تیر ۱۴, سه‌شنبه

ما در ایران کسی که محتاج نان شب باشد نداریم؟


وقتی آش آنقدر شور می شود که «خان» هم می فهمد

 تقویان
كارشناس ثابت برنامه سمت خدا،

 با اشاره به گفته احمدی نژاد كه در ایران هیچ كس گرسنه نمی ماند گفت: الان آدم های نیازمندی داریم، به شدت آدم هایی داریم كه برای نان شبشان محتاجند. آقای رئیس جمهور چند وقت پیش گفتند خدا را شكر كشوری داریم كه هیچ گرسنه ای نیست.حالا گرسنه نیست یعنی چه؟ این باید تحلیل شود، آقای رئیس جمهور هم بیخود حرف نمی زنند، بالاخره اطلاعاتی دارند  آیا همه تحقیقات شده و همه مردم {بررسی شده اند}. الان طرف آمده - معذرت می خواهم- به خود فروشی تن می دهد... من می دانم فقط فقر آن را به اینجا رسانده است. فقط فقر. خوب بگویم الحمد لله خودت را فروختی خانم، الحمدلله گرسنه نیستی؟ خدا را شكر، خدا را شكر، یك پولی داری امشب بخوری و ببری پیش شوهر و بچه ات؟! خب آدم اشكش در می آید، ناراحت می شود، بهش فشار می آید در این كشور.


وی ادامه داد: یك عده از سیری دارند می تركند و نمی دانند پولهایشان را در كدام كشور و كدام جزیره خرج كنند. بعد همین كارمندهای معمولی، آمار دادند زیر یك میلیون تومان خط فقر است. حالا ببینیم كارمندهای دولت همه می شوند فقیر دیگر. اكثرشان حقوقشان چقدر است؟ من یك هفته پیش كه برنامه زنده پخش نمی شد، كارخانه هواپیماسازی شاهین شهر اصفهان دعوت شده بودم و بنده را داخل كارخانه برده بودند. من با این جوان هایی كه مشغول كار فنی بودند و این آقا مهندس الكترونیك بود، گفتم خب شما كه همه ازدواج كردید كه گفت، حاج آقا ازدواج كجا، اینها اكثراً مجردند. گفتم: مجرد بودید من را آوردید؟ برویم الان بلا نازل می شود. جوان های به این خوبی و خوشگلی، مهندس هم كه هستید، كار هم كه دارید، چرا زن نمی گیرید؟ گفت حاج آقا فكر می كنید حقوق ما چقدر است؟ گفتم حداقل بالای دو سه میلیون تومان. گفت با اضافه كار و سختی كار و كارانه و تخصص به پانصدهزارتومان نمی رسد در صنعت هواپیماسازی. گفتم جدی میگی؟ گفت بله حاج آقا. من خیلی ناراحت شدم كه خب بالاخره این چه جوری باید زن بگیرد؟ گفت من فقط سیصدهزارتومان باید اجاره خانه بدهم، آن وقت با دویست هزار تومان می توانم دختر مردم را بگیرم بیاورم؟ بله. من نیاز دارم، خودم هم به سختی در این فضای آلوده پاكدامنی ام را حفظ می كنم. خب آدم ناراحت می شود.


نقویان متذكر شد: لذاست كه می گه بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم / فلك را سقف بشكافیم و طرحی نو دراندازیم. یك همت جمعی می خواهد و الان هم شما می دانید كه گر و گر به مجموعه های خیریه ما در كشور اضافه می شود. گر و گر كمیته امداد امام چاق و چله تر می شود. یعنی چه؟ یعنی فقر بیشتر می شود دیگر. آمار سرقتی كه دارند می دهند، بخشی برای فقر است. حالا بخشی برای انسان های جانی بالفطره است كه اصلا كارشان سرقت و قاچاق شده است و برای اجانب هم كار می كنند. اما همه كه این جور نیستند. یكی از دوستان مسئول و با اطلاع به من می گفت، آمده در خانه طرف، فقط رفته سر یخچال و مواد یخچال را خالی كرده و یك كاغذ گذاشته كه من زن و بچه ام یك ماه است میوه و گوشت نخورده اند و چاره ندارم. آدم ناراحت می شود.






توهین اشکارِ طائب به بیش از 90 در صدِ مسلمانانِ جهان!





آقای طائب، استاد حوزه و دانشگاه و رئیسِ قرارگاه عمار، امروز با صراحتِ تمام به اعتقادات اکثریت مطلقِ مسلمانان جهان، یعنی به بیش از 90 درصد آنان توهین کرد!

او معتقد است که آقای مشایی، مرتاض، فراماسونر، بازجو، جاسوس، نفوذی یهود و ابوبکر زمان است ! بزبان دیگر: ابوبکر خلیفه ی دوم مسلمانان جهان – بجز اقلیت شیعه- مرتاض، فراماسونر، بازجو، نفوذیِ یهود و شبیهِ مشایی است!
در سالهای اخیر و بویژه پس از تکیه زدنِ آقای خامنه ای بر اریکه قدرت و ولایت فقیه، فصلِ نوینی در هتاکی و توهین آشکار در میان رهبران دینی ِ جمهوری اسلامی و دولتمردان این رژیم  علیه فرقه ها و دیگر مذاهبِ اسلامی آغاز گشته و هر روز صراحت و گستردگیِ بیشتری می یابد. تا دیروز اگر افرادِ غیرِ مسئولی همانند حجت الاسلام دانشمند بهر وسیله ی ممکن اعلام می کردند که همه ی مسلمانان اهلِ سنت حرامزاده اند، امروز افرادِ صاحب مسئولیتی مانند آقای طائب که بجز استادیِ حوزه و دانشگاه، ریاست قرارگاه عمار را که مقامی رسمی و دولتی است، یدک می کشد به اولین خلیفه ی مسلمانان، یعنی ابوبکر که اتفاقا  بروایت اهلِ سنت بوسیله پیغمبر اسلام بلقب «صدیق» یعنی راستگو نامیده شده، و از سوی پیامبر مسلیمن در جمع عشره ی مبشره*، یعنی  آن گروه ده نفره ای که پیشاپیش به آنان بشارت بهشت داده شده است، قرار دارد و بعنوانِ یارِ غارِ محمد معروف است با صفاتی چون مرتاض، بازجور، نفوذیِ یهود، جاسوس و فراماسونر یاد کرده و بر زمین می کوبد!
آیا این استاد حوزه و دانشگاه نمی داند که با این داوریِ نابخردانه ی خود بد ترین توهین ها را به پیامبر خودشان می کند؟
آیا ایشان به این موضوع نمی اندیشد که با این فرمایشات زمینه ی نارضایتی میان میلیونها هموطن سنی ایران فراهم کرده و به  شکلگیری ِ گروههای افراطی همانند «جندالله و عبدامالک ریگی» یاری می رساند؟
بیایید بروایت و برداشتی دیگری از این سخنانی ناب پرداخته و نتایجِ حاصله را بررسی کنیم.
گیریم حرفِ آقای طائب درست و ابوبکر دارای همان صفاتی باشد که آقای طائب می گوید. آیا محمد از دید ایشان و مذهبِ شیعه از معصومین است یا خیر؟ اگر پاسخ منفی باشد که دیگر وای بر همه ی مسلمانان شیعه و سنی که دنباله رو یک پیامبر غیر معصومند! اگر پاسخ مثبت باشد ، که باحتمالِ زیاد از نظرِ آقای طائب چنین است، با توجه به این که مسلمانان شیعه برای معصومین علاوه بر همه ی صفات خوب ، اشرافیت بر غیب را نیز قائلند، پیامبر باید پیشاپیش می دانست که یکی از همراهان و یارِ غارِ همیشگی اش یعنی ابوبکرِ «از نظر محمد صدیق»، فردی است مرتاض، جاسوس، فراماسونر و نفوذیِ یهود! چگونه
 فردِ عالم و آگاه و معصومی همانندِ محمد با چنین فردی در همه ی مسائل انباز میشد، دخترش را بزنی می گرفت و پشتٍ سرش نماز می خواند! علی امام اولِ شیعیان و خلیفه اول بقیه مسلمانان (بیش از 90 درصد) نه تنها پشتِ سرش نماز می خواند بلکه نخستین کسی بود که با او بیعت کرد!

 نکته های مهم دیگر در سخنانی طائب

- احمدی نژاد مرتکبِ معصیت شده که اگر چه با معصیت صغیره آغاز گشته اما به معصیت کبیره منجر شده است!
- صهیونیزم و استکبار، دست کم از زمان شهردار شدنِ آقای احمدی نژاد و با کاشته شدن نهالِ مشائی در شهرداری بر شهرداریِ تهران و بر بخشی از دستگاه اجرایی حکومت اسلام حاکم شده است!
- ایشان البته فراموش کرد که بگوید که پس از ربایش انقلاب مردم ایران توسط رژیمِ اسلامی، و بویژه پس از روی کار آمدن دولت احمدی نژاد و بهمت شخصِ ایشان و فرمایشات صدتا یک غازِ نامبرده، دولت اسرائیل از زیر ضرب افکارِ عمومیِ جهان، که همیشه رای به محکومیت این کشور در ارتباطی با فلسطین می داد، خارج شد!
- ادعای جالب ایشان در رابطه با مسلمان (و احتمالن شیعه) بودن سرخپوستان قاره ی آمریکا پیش از ورود اروپائیان به این قاره!
- معیوب بودن حکومتِ صدر اسلام و محمد در مقایسه با حکومت اسلامیِ آقای طائب و اعوان و انصار!
جالبترین بخش فرمایشات آقای طائب آنجا است که نامبرده انگار از همان سالی 59 و نشانه های ظهورِ مشایی به اینسوی نامبرده را می شناخته و با گوشه گوشه ی کار و کردار ایشان آشنا بوده است و هیچ اقدامی برای جلوگیری از آن انجام نداده است. 


متن کامل سخنان آقای طائب را در لینک زیر بخوانید:
http://dughodushab.blogspot.com/2011/07/blog-post_8343.html




* در مسند احمدبن حنبل آمده است: عن عبدالرحمن‏بن حمید عن ابیه عن عبدالرحمن‏بن عوف، ان النبى(صلى‏الله‏علیه) قال : «ابوبکر فى الجنه و عمر فى الجنه و على فى الجنه و عثمان فى الجنه و طلحه فى الجنه و الزبیر فى الجنه و عبدالرحمن‏بن عوف فى الجنه و سعدبن ابى وقاص فى الجنه و سعیدبن زید فى الجنه و ابوعبیده بن الجراح فى الجنه» مسند احمد، ج 1، ص 193 ؛ سنن ترمذى، ج 13، صص 182 و 183.

برگردان

دوست و یا دشمن گرامی!

سپاس از آمدنت. چنانچه مایل باشی، خوشحال خواهم شد که باز هم بدیدارم بیایی. نشانی ام را در پیِ این نوشته خواهم نوشت تا در صورت تمایل در جای مناسبی نوشته و بخاطر بسپاری:
dughodushab.blogspot.com