۱۳۹۰ تیر ۴, شنبه

عامل و مسبب اصلی تجاوز به زنان، جمهوری اسلامی است



این روزها اخبار متعددی از تجاوز فردی یا گروهی به زنان منتشر شده است.
پرونده این تجاوزات به مواردی که اخیرا علنی شده‌، محدود نیست. سخنگوی قوه قضائیه در گفتگوی اخیر خود با رسانه‌ها اعتراف کرد که ده‌ها مورد پرونده تجاوز فقط در کاشمر وجود دارد.
این اخبار سؤالات زیادی را به وجود آورده‌اند. آمار تجاوز به زنان چه می‌گوید؟ چه تعداد پرونده قضایی در این مورد وجود دارد؟ عوامل اصلی ارتکاب این جنایات چه کسانی هستند؟
یکی از زنانی که در خمینی شهر مورد تجاوز واقع شده است، می‌گوید: "ما اجازه حرف زدن نداریم. کسانی که به باغ هجوم آوردند از نیروهای لباس شخصی بودند که با تنی چند از اشرار تبانی کرده بودند تا این فاجعه را رقم بزنند و حال آنها هستند که نمی خواهند مجرمین اصلی دستگیر شوند."
پس بی دلیل نیست که در کوچه و خیابان مردم به هم می‌گویند که عاملان تجاوز به زنان، عوامل و مزدوران خود رژیم هستند. جمهوری اسلامی دست برخی از اراذل و اوباش خود را باز گذاشته تا از سویی، با ارتکاب این جنایات در میان زنان رعب و وحشت بیافرینند و از سوی دیگر، به بهانه "مبارزه با بدحجابی"، در خیابان‌ها علیه زنان لشکرکشی کند.
اما اگر در برخی از موارد، مزدوران و اوباش خود رژیم هم مستقیما در این جنایات نقش نداشته باشند، باز هم مسئول این فجایع جمهوری اسلامی است.
این جمهوری اسلامی است که سال‌هاست با قوانین زن‌ستیزانه‌اش، با تبلیغ زن به عنوان موجودی دست دوم در جامعه، با ترویج نگاه جنسی به زنان، با ضرب و شتم و توهین و تحقیر روزمره‌ی زنان در خیابان‌ها، خشونت علیه زنان را در جامعه به امری عادی تبدیل کرده است.
تازه وقتی که زنی قربانی چنین جنایتی می‌شود و جرأت می‌کند، شکایت کند، باز هم آخوندها و سران رژیم دوباره به میدان می‌آیند و زنان را مقصر اعلام می‌کنند، سرزنش‌ و حتا دستگیرشان می‌کنند.
درست به این دلایل است که ما زنان دیگر حاضر نیستیم، این رژیم ضد زن را تحمل کنیم. به این دلایل است که در صف اول مبارزه علیه جمهوری اسلامی قرار می‌گیریم. همان گونه که در اعتراضات دو سال پیش چنین کردیم و باز هم در اولین فرصت چنین خواهیم کرد.

برای برانداختن جمهوری اسلامی، جدائی کامل دین از دولت، برابر کامل و بی قید شرط حقوق اجتماعی و سیاسی زن و مرد، با ما زنان جنبش نان و آزادی در این مبارزه همگام شوید! به جنبش نان و آزادی بپیوندید!

آدرس‌ ای- میل جنبش نان و آزادی: nan_azadi@yahoo.com

سرمایه ملی چگونه تقسیم می شود؟

در عکی زیر نایب رئس فدراسیون وزنه برداری ایران ، آقای داراب ریاحی، به سرپرست همان فدراسیون، آقای حسین رضا زاده، دستور پرداختِ پاداشِ پایان سال به افرادی در فدراسیون را صادر می فرمایند. 
نکته جالب: این پاداش دهی و پاداش گیری بصورت زیر صورت می گیرد: 

حسین رضا زاده ، همان سرپرستِ فدراسیون کذایی و مخاطب دستور العمل پاداش دهی، 20 میلیون ریال
داراب ریاحی، مرجع دستور العمل و نائب رئیس فدراسیون کذایی 15 میلیون ریال 
بهمن زارع مبلغ 10 میلیون ریال
در اینجا البته ذکر نشده است که پاداشِ وزنه برداران از «حسن انجام سال» چه مبلغی بوده است. اما می توان تصور کرد که احتمالن اگر صفر میلیون تومان نبوده باشد، دست کم مبلغی جریمه را بعنوان پاداش دریافت کرده اند. نمونه را علی حسینیِ مادر مرده و مدالپپپی طلای محرومیت سنگینی که بهمت همان سرپرست فدراسیون و همین نایب رئیس، بر گردانش اویزان شد!



خبر آنلاین: خمینی برای عقب نماندن از برنامه خبری بی بی سی (BBC) نمازش را پیش از اذان می خواند!




امام (ره) برای شنیدن اخبار بی‌بی‌سی نمازش را زودتر از اذان می‌خواند

کتاب  - 24 نوشت:

فاطمه طباطبایی، عروس امام(ره) و همسر زنده‌یاد حجت‌الاسلام و المسلمین سیداحمد خمینی، در پیشگفتار کتاب خاطراتش با عنوان «اقلیم خاطرات» به ضعف ادبیات خاطره‌نویسی و تاریخ شفاهی در بحث تداخل «خاطره و تحلیل» اشاره می‌کند و با ذکر مثالی، آفت اینگونه تداخل در ثبت خاطرات را بیان می‌کند.
او می‌نویسد: ناقلی در خاطرات خود از حضرت امام(ره) می‌گوید: «امام به شنیدن اخبار از طرق گوناگون اهتمام داشتند؛ از این رو برنامه‌های خبری رادیوهای بیگانه را گوش می‌کردند و اهتمام ایشان به اندازه‌ای بود که اگر زمان پخش خبر با زمان نماز مغرب و عشاء هم‌زمان می‌شد، نماز مغرب را پیش از اذان می‌خواندند، تا بتوانند اخبار رادیو «بی‌بی‌سی» را گوش کنند.»

باز هم بگویید دای جان ناپلئون بی ربط می گفت!


جنبه دیگری از خراف در اسلام. چشم شور و چشم زخم!


در آغاز هزاره سوم و قرن بیست و یکم، خرافه و خرافات حاکم بر جامعه ی ماست!
 کلیپ را ببینید و بحال زارِ خود، های های بگریید! اینان شارعان دین و سیاستمردان جامعه ما هستند. در زمانی که بشرِ متمدن و دانش پژوهان فداکار، با تلاشی تحسین برانگیز در پی یافتن پاسخهایی معقول و علمی برای نادانسته های بشر هستند. در دورانی که هر ساعت و ثانیه اش مملو از یافته های نوین بشری و دستیابی به افقهای تازه و گشودن پنجره های نو بر باغ های دانش  و بینش خویش هستند، خفاشان در تاریکی به لیچار بافی نشسته و با تکیه بر پوستِ کرگدنیِ خویش به افاضه فضلی که همانندیِ عجیبی با فضله دارند می پردازند.!  اینبار پس از حکایتِ مهدی موعد و عرعر رهبر بهنگامِ تولد و نعل اسب و میخ طویله نوبتِ چشمِ شور  و چشم زخم! فرا رسیده است





هزار سال گذشت از حکایت مجنون 
هنوز مردم صحرانشین سیه پوشند!

سرخط خبرهای روز

1- آیت اله علم الهدا امام جمعه مشهد: 

مقام معظم رهبري از انحرافات چشم‌پوشي نمي‌کند.

وی در این رابطه گفت: 
دولت کنوني تاکنون خدماتي چون رسيدگي به قشر محروم که مورد حمايت مقام معظم رهبري، نيز مي‌باشد را به نظام ارائه کرده است، گفت: متأسفانه انحراف به وجود آمده باعث شد تا رهبري مستقيماً وارد شده و چالش ها را مديريت نمايند؛ چرا که تقواي ايشان اقتضا مي کند هر جا انحرافي ديده شد، تذکر دهند، هر چند قبلا از آن تشکيلات حمايت کرده باشند.


دوغ و دوشاب: 
حضرت ایت الله علم الهدا اما نگفت که چرا یک «معصوم»  که از نظر ایشان و، مصباح یزدی، جنتی، صدیقی و سعیدی و دهها عمامه دار  دیگر، غیر قابل خطاست، در تایید احمدی نژاد و برکشیدنِ بناحقِ نامبرده  بر اریکه ی قدرت دچارِ اشتباهی فاحش شد! آیا «معصومین» هم  جلیز الخطا و اشتباهند و یا  ین اقایان در بزگنمایی رهبرِ سفاکشان گنده گویی و علو کرده اند!؟


2- رادیو فردا: تحریم فرماندهان سپاه پاسداران از سوی اتحادیه اروپا
سه تن از فرماندهان سپاه پاسداران در لیست تحریم اتحادیه اروپا قرار گرفتند.
محمدعلی جعفری، فرمانده سپاه پاسداران، قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس و حسین طائب، فرمانده اطلاعات سپاه، کسانی هستند که از سوی اتحادیه ِ اروپا متهم به همکاری  با بشار اسد، دیکتاتورِ سوریه گشته و بعنوان شرکای جنایات این دیکتاتور در سرکوب مردم سوریه معرفی شده اند.

آن طور که در نشریه رسمی اتحادیه اروپا قید شده، این سه فرمانده سپاه پاسداران ایران به جرم «تهیه تجهیزات و کمک به حکومت سوریه برای سرکوب اعتراضات» در فهرست تحریم‌ها قرار گرفته‌اند.

پیشتر ایالات متحده نیز در چارچوب اقدامات خود برای وادار ساختن رهبران سوریه به توقف سرکوب خشونت‌‌آمیز اعتراض‌ها در این کشور، علاوه بر بشار اسد و مقام‌های بلندپایه این کشور، دو فرمانده عالی‌رتبه سپاه پاسداران را تحریم کرده بود.

وزارت خزانه‌داری آمریکا نام این دو فرمانده را قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه، و محسن چیذری، یکی دیگر از فرماندهان عالی‌رتبه سپاه قدس، اعلام کرد.

نیروی قدس بخشی از سپاه پاسداران جمهوری اسلامی است که مسئولیت عملیات برون‌مرزی این نیرو را برعهده دارد.



3-  **

بازداشت گسترده پان ایرانیستها در خوزستان

 حجت کلاشی ،فرهاد باغبانی و میلاد دهقان به همراه هفت پان‌ایرانیست دیگر در خوزستان بازداشت شدند.
در سوم تیر ماه ماموران امنیتی با حضور در نشست ماهانه سازمان جوانان حزب پان‌ایرانیست در خوزستان که پیرامون مباحث تجزیه‌طلبانه برگزار می‌گردید ۱۰ تن را بازداشت نموده و بدون هیچ توضیحی این نشست را بر هم زدند.
این روند در حالی صورت می‌پذیرد که چندی است فعالان تجزیه‌طلب در خوزستان دست به اقداماتی خاص می‌زنند که به شدت تمامیت ارضی کشور را مورد تهدید قرار می دهد .
سازمان جوانان حزب پان‌ایرانیست ضمن محکوم کردن این اقدام غیر قانونی خواستار آزادی فوری بازداشت شدگان می‌باشد.
لازم به ذکر است که حجت کلاشی و میلاد دهقان چندی پیش نیز در خوزستان مورد بازداشت نیروهای امنیتی قرار گرفتند که با قرار وثیقه آزاد شده بودند و فرهاد باغبانی نیز که چندین بار در اهواز احضار گردیده، چندی پیش در بازداشت بسر می‌برد و اکنون نیز در انتظار حکم دادگاه می‌باشد.
**برگرفته از وبلاگ میهن پایدار
4-
سایت آخرین نیوز: شرکت ‌روس اتم، پیمانکار نیروگاه اتمی بوشهر، اعلام کرد که پنج نفر از متخصصان روسی که در نیروگاه بوشهر کار می‌کردند، در سانحه هوایی روز دوشنبه روسیه جان خود را از دست داده‌اند. به گزارش فردا شرکت روس‌اتم می‌گوید این پنج متخصص روس در میان ۴۵ سرنشین هواپیمای توپولوف- ۱۳۴ بوده‌اند که در بزرگراهی در نزدیکی فرودگاه پتروزاودسک سقوط کرد. بنا بر اعلام شرکت روس‌اتم، این کارشناسان برای شرکت در جلسه‌ای با یکی از شعب روس‌اتم که قطعات نیروگاه‌های اتمی می‌سازد در این پرواز بوده‌اند.

5- بنا به ادعای سایت دیگر بان: احمدی نژاد در
«تلاش برای صدور روادید گزارشگر حقوق بشر»

۱۳۹۰ تیر ۲, پنجشنبه

درخون نشسته میهن




در خون نشسته میهن و یاران اسیر بند
«دارِ» ستم بپاسِ ستم گشته سربلند

قندیل تن بدارِ شقاوت در اهتزاز
وجدان و جانِ مردمِ روشن روان نژند

جانِ جهان از این همه فریادِ زخمِ شب
بر آتشِ پلیدِ شبالودگان سپند

در کوچِ شب بهمتِ یارانِ صبح خیز
ارزانیِ شقاوتیان نیش و نیشخند

ما را صفای دلکشِ آزادگی حرام!
تا راهیانِ این رهِ خونین اسیرِ بند

بامِ غرورِ سرخ سواران دشتِ عشق
چونان چکادِ سرکشِ البرز و چون سهند

صبحِ کویر را! – گلِ خورشیدِ خون نشان –
بر مرگزارِ هستیِ خفاشیان گزند

استعفای‌جمعی‌خبرنگاران‌دریک‌خبرگزاری‌دولتی: دادنا 1 تیر 90


استعفای‌جمعی‌خبرنگاران‌دریک‌خبرگزاری‌دولتی

مدیر مالی این خبرگزاری روز گذشته استعفای خود را تقدیم امیرحسین انبارداران مدیر مسوول خبرگزاری کرد که بلافاصله با استعفای آنها نیز موافقت شد.
دادنا: تعداد زیادی از خبرنگاران و دبیران سرویس های مختلف خبرگزاری دولتی برنا که وابسته به سازمان منحله ملی جوانان است از حدود دو هفته پیش به دلیل فعالیت مشکلات مالی پیش آمده و عدم دریافت سه ماه حقوق از این خبرگزاری استعفا داده اند.
به گزارش ایرانیار ، شنیده ها حاکی از آن است که هم اکنون در حدود ۵۰ نفر از کارکنان این خبرگزاری از دو هفته پیش استعفا داده و سردبیر و مدیرمسوول این خبرگزاری بلافاصله با استعفای آنها موافقت می کنند.
روز گذشته نیز دبیر سرویس فرهنگی این خبرگزاری به همراه گروهش استعفای دسته جمعی داده اند.
همچنین مدیر مالی این خبرگزاری روز گذشته استعفای خود را تقدیم امیرحسین انبارداران مدیر مسوول خبرگزاری کرد که بلافاصله با استعفای آنها نیز موافقت شد.
شنیده ها حاکی از آن است که صبح چهارشنبه نیز نامه ای مبنی بر عدم دریافت حقوق سه ماهه خبرنگاران به همایون حمیدی رئیس سازمان ملی جوانان از سوی مدیرمسوول این خبرگزاری نوشته شده است.
خبرگزاری دولتی برنا از سال ۱۳۸۶ و ابتدا با عنوان شبکه خبری برنا فعالیت آزمایشی خود را آغاز کرد و در روز جوان توسط محمود احمدی‌نژاد افتتاح شد. این شبکه خبری با رویکرد جوانان بر عرصه خبری کشور وارد شد و در سال ۱۳۸۸ این شبکه خبری با مصوبه دولت و دریافت مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان یکی از خبرگزاری های رسمی کشور به فعالیت خود ادامه داد.

ایران: عدالت را به مسلخ نبریم. ملک زاده همانند «دکتر» علی کردان مظلوم واقع شد!

روزنامه نیمه دولتی ایران که از دولت احمدی نژاد حمایت می کند بر این باور است که مجلس در رابطه با محمد‌شريف ملك‌زاده معاون مستعفي وزير امور خارجه، همانند ماجرای «دکتر» علی کردان که مظلوم واقع شد، ناعادلانه عمل کرده است. البته این نشریه ی وابسته بدولت، مسئله را بهمین کوتاهی ارائه نکرده و در توجیه ادعای بی عدالتی از سوی مجلس علیه رئیس جمهورِ منتخب رهبری، یعنی دکتر محمود احمدی نژاد، پا را فراتر گذاشته و وزارت اطلاعاتِ رسول مصلحی را متهم به تبانی با برخی از نمایندگان، از جمله آقایان توکلی و سروری کرده است!


نشریه ایران  
چهار شنبه 1 تیر ماه 1390 
عدالت را به مسلخ نبریم
علی اکبر جوانفکر 



اينك 32 سال از انقلاب اسلامي ايران سپري شده است و ملت ايران همچنان با همان روحيه و جهت‌گيري ارزشي، اجراي عدالت را مطالبه مي‌كند و طي شش سال گذشته نيز آغوش خود را به روي كسي گشوده كه در عرصه انتخابات رياست جمهوري منادي اين خواسته به‌حق ملت ايران بوده است. 
مرحوم علي كردان وزير اسبق كشور، در ماجراي استيضاح خود، كاملاً مظلوم واقع شد و او در معرض رفتاري قرار گرفت كه قلب بزرگان و وجدان ملت ايران را به درد آورد، هرچند برخي افراد آن را به نشانه يک فتح و پيروزي ارزشمند، تبليغ و ترويج كردند. آقاي محمد‌شريف ملك‌زاده معاون مستعفي وزير امور خارجه نيز از جمله كساني است كه طي روزهاي اخير در نتيجه هجوم بي‌امان و گسترده تبليغاتي، رواني و سياسي، تحت فشار قرار گرفت تا از سمت خود كناره‌گيري كند و او نيز براي آرام كردن فضاي جامعه بويژه برداشتن فشار ناحق استيضاح از روي وزير امورخارجه، سرانجام استعفاي خود را به آقاي علي اكبر صالحي تسليم كرد. نمايندگان استيضاح‌كننده در نامه خود به رئيس مجلس شوراي اسلامي بازداشت همكاران آقاي ملك‌زاده را از جمله دلايل خود عنوان كرده‌اند. نكته بي‌سابقه اينجاست كه اين دليل غيرمنطقي هيچ نسبتي با عدالت ندارد و بدون ترديد محروم كردن افراد از حقوق اجتماعي خود با تمسك به اينگونه مسائل يك ظلم آشكار محسوب مي‌شود. نكته ديگر آن است كه گفته‌اند، دادستان تهران به وزير امور خارجه گفته است كه آقاي ملك‌زاده به اتهامات متعدد مالي و غيرمالي در شرف بازداشت قرار دارد. اولاً دادستان بر اساس قانون، حق بازداشت هيچكس را ندارد. بلكه او مي‌تواند به عنوان مدعي‌العموم مستندات خود را درباره افراد به بازپرس ارائه كند و اين بازپرس است كه در صورت متقاعد شدن مي‌تواند متهم را جهت تفهيم اتهام و احياناً صدور قرار به دادگاه فرابخواند. ثانياً چگونه است كه به محض انتصاب آقاي ملك‌زاده به سمت معاونت اداري - مالي وزير امورخارجه، وي به مسائل مالي و غيرمالي متهم شده است؟ آيا اتهاماتي كه به وي نسبت داده شده، يك شبه حادث شده است؟ اگر او از مدتها قبل در معرض اين اتهامات قرار داشته، چرا پيش از اين نسبت به فراخوانده شدن وي به دادگاه اقدامي صورت نگرفته است؟ ثالثاً دستگاه قضايي يك دستگاه صرفاً حقوقي و غيرسياسي است و براساس قانون حق ندارد در مجادلات سياسي دخالت كند و له يا عليه افراد موضعگيري نمايد. بنابراين به هيچوجه قابل فهم نيست كه دادستان محترم تهران به وزير امور خارجه در مورد انتصاب يك فرد هشدار بدهد. دستگاه قضايي مي‌تواند بالاترين مقامات كشور را به محكمه فرابخواند و بر همين اساس احضار آقاي ملك‌زاده به عنوان معاون وزير امور خارجه، هيچ اشكالي را متوجه دستگاه قضايي نمي‌كرد اما اين نگراني قابل كتمان نيست كه دخالت غيرموجه دادستان محترم تهران در مسائل سياسي، خداي ناكرده او را از موضع حق و عدالت دور كند. رابعاً معلوم نيست كه بين تماس هشدار‌دهنده دادستان محترم تهران به وزير امورخارجه با يك سايت زنجيره‌اي منسوب به يك نماينده مجلس شوراي اسلامي، چه رابطه‌اي وجود دارد كه اين سايت خبري بلافاصله پس از برقراري اين تماس اقدام به انتشار خبر آن كرده است. نكته ديگر آن كه گفته مي‌شود وزارت اطلاعات با ارسال نامه‌اي به وزير محترم امور خارجه بر عدم صلاحيت آقاي ملك‌زاده براي تصدي پست معاونت اداري - مالي اين وزارتخانه تأكيد كرده است. تا كنون رسماً از سوي وزارت اطلاعات در اين زمينه هيچ مطلبي منتشر نشده است؟ اگر اين نامه وجود خارجي داشته باشد، بر طبق روال موجود، يك استعلام محرمانه بوده است. سؤال اين است كه اين نامه محرمانه قبل از آن‌كه به رؤيت وزير محترم امور خارجه برسد، چگونه و از كدام مجاري به دست آقايان سروري و توكلي نمايندگان مجلس شوراي كه اولين افشا‌كنندگان آن بوده‌اند، رسيده است؟! سؤال اين است كه آنها با مجوز كدام مرجع قانوني اقدام به انتشار نامه محرمانه وزارت اطلاعات به وزير امور خارجه كرده‌اند؟ مسئوليت رسيدگي به اين مسائل در كشور برعهده چه دستگاهي است؟ آنچه در عمل اتفاق افتاده، اين است كه آقاي محمد‌شريف ملك‌زاده مستند به اظهارات وي فاقد هرگونه سابقه سوء بوده و پيشتر نيز در هيچ محكمه‌اي سابقه محكوميت نداشته است اما با اين وجود، تحت فشار شديد و گسترده سياسي و رواني يك جريان خاص از حقوق طبيعي خود محروم شده است. مسئوليت اين ظلم و بي‌عدالتي برعهده چه كسي است؟ تكرار رفتارهاي غيرقابل دفاع، جز خراش انداختن برچهره پاك نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران كه اساس آن بر عدالت‌خواهي و پي‌جويي عدالت استوار است، نتيجه ديگري در بر نخواهد داشت.


در همین رابطه کیهانِ شریعتمداری به موضعگیری علیه نشریه ایران و آقای جوانفکر پرداخته  است.
(بنقل از  سایت آینده)

روزنامه كیهان به انتقاد از دفاع جوانفكر از ملكزاده پرداخت و نوشت :
مباشر جریان انحرافی در خبرگزاری ایرنا و روزنامه ایران، برای دفاع از یك كارگزار معزول این جریان به شگرد «حركت از پله دوم» متوسل شد.
كیهان افزود :
علی اكبر جوانفكر به دنبال بركناری محمد شریف ملك زاده از معاونت اداری- مالی وزارت خارجه، ضمن یادداشتی به دادستانی تهران و وزارت اطلاعات حمله كرد كه چرا پرونده تخلفات و سوابق منفی ملك زاده را به وزیر امور خارجه متذكر شده و مقدمات بركناری نامبرده را فراهم كرده اند. وی با بیان اینكه «دادستان تهران به وزیر خارجه گفته آقای ملك زاده به اتهامات متعدد مالی و غیر مالی در شرف بازداشت قرار دارد»، می افزاید «اگر نامه وزارت اطلاعات مبنی بر عدم صلاحیت آقای ملك زاده وجود خارجی داشته باشد، طبق روال موجود، یك استعلام محرمانه بوده و سؤال این است كه چگونه به دست نمایندگان مجلس رسیده است».

در ادامه این مطلب آمده است :
با این اوصاف سؤال این است كه اولاً آیا آقای جوانفكر مأمور تسویه حساب رسانه ای علیه دادستانی و وزارت اطلاعات از سوی جریان انحرافی است؟ و ثانیاً ادعاهای نامبرده بحث ثانوی است و مسئله اول این است كه چرا فردی دارای انواع پرونده های تخلف از نظر قضایی و اطلاعاتی و در معرض بازداشت، برای تصدی معاونت كلیدی وزارت خارجه (مالی و اداری) به وزیر محترم امور خارجه تحمیل شده است، به ویژه اینكه در سوابق ملك زاده، ارتباط وثیق با مراكزی نظیر دانشگاه آزاد و برخی عناصر مسئله دار ایرانی مقیم خارج دیده می شود و سؤال این است كه بین این افراد معارض با روحیات انقلابی رئیس جمهور و طیف جریان انحرافی متظاهر به حمایت از دكتر احمدی نژاد چه سر و سری وجود دارد؟ به عبارت دیگر اساساً چرا متخلفان و فرصت طلبان و متملقان از سوی حلقه انحرافی یارگیری می شوند؟!


در پیوند با اخبار بالا امروز در سایت دانشجو نیوز خبر زیرین درج شده بود. 

ملک زاده، معاون مستعفی وزارت خارجه ایران، بازداشت شد

محمد شريف ملك‌زاده دبير شوراي عالي ايرانيان خارج از كشور و همچنین معاون مستعفی وزارت خارجه جمهوری اسلامی بازداشت شد.
به گزارش دانشجونیوز ، «یک مقام آگاه» در گفتگو باخبرگزاری حکومتی فارس بازداشت وی را تائید کرده است.
این خبرگزاری هیچ اشاره ای به منبع مورد نظر نداشته است و تنها به «آگاه» بودن این منبع اکتفا نموده است.
ملك‌زاده چندي پيش از سوي علي‌اكبر صالحي وزير امور خارجه ایران به سمت معاونت مالي و اداري اين وزارت‌خانه منصوب شد كه اين انتصاب با واكنش نمايندگان مردم در مجلس ایران روبه رو شد و وزير امور خارجه را در آستانه استيضاح قرار داد.
در چند روز گذشته پس از مدت ها کشمکش میان مخالفان و حاميان انتصاب محمد شریف ملک زاده به سمت معاونت مالی اداری وزارت خارجه، از سوی علی اکبر صالحی وزير امور خارجه جمهوری اسلامی، ملک زاده استعفای خود را تقديم اعلام کرده بود
شدت واکنش به این انتصاب در چند روز اخیر به حدی بود که حتی طرح استیضاح وزیر خارجه نیز در مجلس مطرح و پیگیری شد. مخالفین آقای ملک زاده دلیل مخالفت های خود را وابستگی او به جریان موسوم به «انحرافی» و همچنین فساد مالی عنوان کرده اند.
وزارت اطلاعات نيز طي نامه‌اي به وزير امور خارجه صلاحيت ملك‌زاده براي تصدي مسئوليت جديد را رد كرده بود.






۱۳۹۰ تیر ۱, چهارشنبه

آفتابکاران جنگل



با یادِ خاطره ی همه ی جانباختگان راه آزادی میهن، تمامی زندانیان سیاسی و همه ی انانی که با هر اندیشه و تفکری دل و جانی در گروِ رهایی میهن دارند!

زنگ خطر برای آقای هاشمی رفسنجانی


چاقو قصد بریدن دسته اش را دارد!


چاقو و دسته اش

اداره كل روابط عمومي مجمع تشخيص مصلحت نظام با اعلام وقوع حادثه‌اي در دفتر اين مجمع از ارسال گزارش آن براي پيگيري به مراجع و مسئولان ذيربط خبر داد.
به گزارش گروه دريافت خبر خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در اين اطلاعيه آمده است: در ساعت ‌٢٠:30 بامداد دوشنبه مورخ ‌٣٠/٣/٩٠ يكي از اتاق‌هاي ساختمان قدس، دفتر مجمع تشخيص مصلحت نظام، در اقدامي خرابكارانه دچار حريق شد و تمام وسايل آن در آتش سوخت.در اين اقدام قابل تامل و مشكوك، شخصي با ورود به ساختمان قدس، به وسيله‌اي اتاق محل استقرار منشي‌هاي آيت‌الله هاشمي رفسنجاني را به آتش كشيد و متواري شد. 
 اتاق مذكور با تمام وسايل و حتي درب‌هاي آن در شعله‌هاي آتش سوخت.





در دفتر اکبر آتشی بر پا شد   
طفلی که گزید مادرش  ملا شد
از فعلِ بد  بسیج و آخوند و سپاه
ایران به عزا نشست و  واویلا شد


آه سوزناک احمدی نژاد یا جادو جنبلِ اسفندیار رحیم مشایی؟

این باید برود

  آن باید برود




کمتر از 48 ساعت پس از سخنرانیِ هزارگوشه ی مجتبی ذوالنور، جانشین نماینده ی ولیِ فقیه در سپاه پاسداران (متن کاملِ این مصاحبه را در صفحات پیشین دوغ و دوشاب بخوانید) علیه احمدی نژاد و تیمش، بروایت یکی از مسئولینِ سپاه بازنشسته شد!
- رمضان شریف مسئول روابط عمومی سپاه گفته بود که آقای ذوالنور تقاضای بازنشستگی کرده که با این درخواست موافقت شده است.
اما، سایتِ «یکشنبه» که از دولتِ احمدی نژاد هوتداری می کند، خبر از برکناریِ مجتبی ذولنور می دهد! «یکشنبه» می نویسد:
مجتبی ذوالنور جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه به خاطر «هتاکی و بیان برخی شایعات بی‌اساس» علیه احمدی‌نژاد از سپاه کنار گذاشته شده است.
 
ذوالنور در خبرگزاری فارس اعلام می دارد که گناره گیری ام از سپاه با هدف شرکت در انتخابات مجلس و خدمت در این عرصه بوده است! 

سه روایت متفاوت را اگر کتار هم بگذارید با همه ی گونه گونی، در نتیجه یکسانند: مجتبا یا همان مجتبیِ قدیم، از پاذل سپاه و بسیج خارج شد. 

در این میان گروه دیگری نیز هستند که حذف تامبرده را نتیجه ی آه جگر سوزِ شبانه ی احمدی نژاد بدرگاه مهدی موعود می دانند که پس از اصرار زیاد و اشک و آه فراوانِ تامبرده، حضرت صاحب نیز سرانجام بتقاضای عاجزانه ی شعیب ابن صالحش پاسخ مثبت داده و دمِ ذوالنور را همانندِ موشی گرفنه و بچاه انداخنه است! تا بالاخره نقش و نگاری از خویش، این بار بیرون از چاه جمکران، بر صحیفه ی تاریخ زده و خودی نشان داده باشد!
چهارمین گروه  روایت می کنند که اسفندیار خان رحیم مشایی با فراهم آوردنِ مقدمات کار بلافاصله پس از آن مصاحبه ی کذایی از جانب ذوالنور، دست و آستین بالا زده و با یک اجی، مجی، لاترجیی جانانه وردی خوانده و جانشینِ نمایندهِ ولی فقیه را از اریکه ی قدرت فرو کشیده است!




اجی!  مجی!  لاترجی! 

وقتی دشمن (BBC) زبان به ستایش میگشاید! هفتادمین سالروز حمله آلمان نازی به شوروی



به روز شده:  22:39 گرينويچ - سه شنبه 21 ژوئن 2011 - 31 خرداد 1390

احترام افسران آلمانی و روسی به پرچم آلمان نازی در لهستان، پس از اشغال لهستان توسط آلمان در سال ۱۹۳۹
در سحرگاه ۲۲ ژوئن ۱۹۴۱ ارتش آلمان نازی پیمان عدم تعرض و قرارداد محرمانه میان هیتلر و استالین در مورد تقسیم لهستان و سپردن کشورهای سواحل بالتیک به شوروی را زیر پا گذاشت و از مرزهای شرقی لهستان گذشت.
نظامیان آلمان با یک حمله غافلگیر کننده به خاک شوروی، دنیا را در برابر خونین ترین و ویران کننده ترین جنگ تاریخ بشریت قرار دادند.
جنگی که پای آمریکا را به میان کشید و سر انجام با مقاومت ارتش سرخ و با عظیم ترین ماشین جنگی متفقین در طول تاریخ، سرنوشت آلمان و دنیا را بگونه ای متفاوت با خواست هیتلر رقم زد.
بیست و دوم ژوئن سالروز یکی از لشگرکشی های کم نظیر در تاریخ بشریت است. در طی این جنگ وحشتناک که هیتلر سرمست از فتوحات برق آسا در بخش بزرگ اروپا فرمان آنرا صادر کرده بود، ۲۷ میلیون نفر از مردم شوروی، که بیشتر افراد غیرنظامی بودند، جان خود را از دست دادند.
بنا بر تخمین ریچارد أوری مورخ بریتانیائی، در جریان جنگ چهار ساله آلمان با شوروی علاوه بر کشتار هولناک مردم، ۷۰ هزار دهکده، هزار و ۷۰۰ شهر، ۳۲ هزار کارخانه و ۶۵ هزار کیلومتر خطوط راه آهن در شوروی با خاک یکسان شد.
از نگاه این مورخ، ارتش سرخ به این علت موفق شد تدریجا سپاهیان مهاجم را ناتوان کند که اولا استالین فرمان "جنگ بزرگ میهنی" را صادر کرد، بسیج عمومی تا اقصی نقاط اتحاد جماهیر شوروی حتی با توسل به زور اعلام شد و بروز "دلاوریهای کم نظیر" در مردم و سربازان ارتش سرخ برای دفاع از کشور سبب شد که با وجود قربانیان روزافزون و بی‌حساب، مقاومت ادامه یابد.
در این جنگ، استالین از بسیج عمومی و همه امکانات فنی، نظامی و مردمی و تاکتیک های رزمی استفاده کرد.

هیتلر در حال غذاخوردن با افسران نازی
افزون بر این، دست کم به نظر برخی از مورخین استالین ظاهرا عاقلانه تر از هیتلر عمل کرد بطوریکه متوجه شد که سران نظامی نظیر ژوکف، روکوسوفسکی و کونیف در مقایسه با او فهم بیشتری در اداره جنگ دارند و لذا برنامه ریزی و فرماندهی را به ژنرال ها سپرد چه آنکه در صورت پیروزی به هر رو استالین فاتح جنگ محسوب می شد امری که در نهایت البته به حقیقت پیوست.
به گفته همین مورخین هیتلر، بر خلاف استالین، تمامی فرماندهی و برنامه ریزی را از آن خود کرده بود، به حرف سران ارتش حتی در مواردی که تاکتیک عقب نشینی ضرورت داشت یا فرماندهان با مشاهده اوضاع انهدام نیروهای خود را قطعی می دانستند، توجهی نداشت.
بسیاری معتقدند که بازسازی سریع صنایع جنگی شوروی و روحیه قوی برای مقاومت تا آخرین قطره خون، سازماندهی منظم ارتش سرخ و بی نیازی سران نظامی برای کسب دستور در موارد پیچیده و استراتریک جنگ از رهبران سیاسی، جنگ علیه مهاجم را که بر بسیاری از مراکز و نقاط حساس شوروی مسلط شده بود بوضوح پیش می‌برد بطوریکه در نوامبر ۱۹۴۲ آثار شکست در رخسار فرماندهان آلمان دیده می شد.
نبرد استالینگراد
در استالینگراد، واقع در ساحل ولگا ، یک نیروی ۲۶۰ هزار نفری از ارتش آلمان ناگهان متوجه شد که در محاصره تنگ ارتش سرخ قرار گرفت. نبرد استالینگراد آغاز شد. نبردی که در رقم زدن نتیجه جنگ سرنوشت ساز بود. این نبرد خونین تا پایان ژانویه ۱۹۴۳ ادامه یافت، قوای آلمان که در صحنه های مختلف در گیر بود از رساندن کمک و تدارکات عاجز ماند.
از آن ۲۶۰ هزار سرباز فقط ۹۰ هزار نفر از چنگ نیروهای سرخ نیمه جانی بدر بردند و در حالیکه گرسنگی، سرما و میدان نبرد توش و توانی برایشان باقی نگذاشته بود، تماما به اسارت گرفته شدند.
جوزف استالین
در این جنگ استالین از همه امکانات فنی ، نظامی و مردمی و تاکتیک های رزمی، استفاده کرد
با اعلام تسلیم این نیرو در استالینگراد، افسانه "شکست ناپذیری آلمان " تخریب شد آنهم برای تمام دوران ادامه جنگ.
مرحله دوم جنگ
در مرحله دوم جنگ روسیه، ارتش سرخ با اتکاء به نفس بیشتری نبرد را در صحنه های مختلف ادامه داد و نیروهای آلمان را ستون به ستون و لشگر به لشگر به عقب نشینی به سوی غرب ناگزیر ساخت. در تابستان ۱۹۴۴ بود که رهبران نظامی حملات گسترده را طراحی کردند، استالین و پولیت بورو (دفتر سیاسی) اکنون با نفس گرمتری بر استقلال عمل ژنرال ها تاکید کردند. حمله بزرگ آغاز شد.
پیاده شدن متفقین در نورماندی
همزمان ارتش های متفقین در غرب، ستادهای فرماندهی هیتلر را غافلگیر کردند و در نورماندی ( سواحل شمالی فرانسه ) و جنوب ایتالیا نیرو پیاده کردند. حالا دیگر آلمان با چند جبهه جنگ درگیر بود آنهم با ارتش هائی که از لحاظ شمار نیرو و اقتصاد جنگی بر این کشور برتری داشتند.

یک سربازی شوروی پرچم سرخ این کشور را بر فراز ساختمانی در برلین نصب می‌کند
مارشال های ارتش نازی هیچ راهی جز اطاعت محض از "رهبر" نداشتند. جنگی را که می دانستند خودکشی است ادامه دادند. به این احوال ، در ۶ ماه مانده به پایان جنگ جهانی دوم سخت ترین نبردها ادامه یافت منتهی در این مرحله کاملا به زیان آلمان به این معنی که طی این مدت تلفات سربازان و غیر نظامیان و خرابی ها برای آلمان بیش از همه دوران ۵ ساله پیش از آن بود .
داستان پیشروی ارتش سرخ، آزادسازی سرزمین های متصرفی آلمان در شرق و تصرف برلین بوسیله نیروهای شوروی را همه می دانیم.
در روز ۹ ماه می ۱۹۴۵ فرماندهان باقی مانده آلمان در مقر فرماندهان ارتش سرخ در برلین که به تصرف شوروی در آمده بود حاضر شدند و سند تسلیم آلمان را امضا کردند. دیگر از "رهبر" اثری نبود.

متن سانسور نشده سخنان ذوالنور درباره احمدی‌نژاد و مشایی: سحام نیوز چهارشنبه 1 تیر 1390


متن سانسور نشده سخنان ذوالنور درباره احمدی‌نژاد و مشایی؛ مشایی اعتقاد داشت ۱۴ خرداد «شهید» می‌شود

جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه ، ابعاد جدید و ناپیدایی را از فعالیت‌های پشت‌پرده و تفکرات جریان حامیان محمود احمدی‌نژاد را افشاء کرد.
به گزارش آفتاب، ذوالنور که عصر روز گذشته در همایش «بصیرت و جهاد علمی» که در مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی قم برگزار شد؛ سخنرانی می‌کرد، با اشاره به جریان انحرافی در دولت، گفت: همۀ بستگان نزدیک رییس جمهور مخالف ارتباط وی با مشایی هستند، حتی مادر ایشان گفت که شما را عاق می‌کنم، اما آقای احمدی‌ن‍ژاد با این وجود بر حفظ جایگاه مشایی تأکید می‌کند.
وی در بخشی از این سخنرانی گفته منظور مشایی از این گفته  که “در چهارده و پانزده خرداد اتفاقی روی خواهد داد که دهان منتقدین بسته می‌شود.” این بود که در چهارده خرداد شهید می‌شود و روحش عروج پیدا خواهد کرد و در پانزده خرداد نیز امام زمان(عج) ظهور می‌کند!
*آیا غیبت ۱۱ روزه رییس جمهور تمرد از دستور رهبری بود؟وی، موضوع کناره‌گیری موقت یازده روزه رئیس جمهوری اسلامی ایران را مورد توجه قرار داد و بیان داشت: باید به این موضوع دقت شود که این کناره‌گیری برای تأمل در مسائل پیش‌آمده برای رئیس‌جمهور بود، یا برای تمرد ایشان از دستور مقام معظم رهبری بوده است.
حجت‌الاسلام والمسلمین ذوالنور با بیان این که خطر جریان انحرافی حتی از خطر اصلاح‌طلبان بیشتر است، اظهار داشت: اصلاح‌طلبان، جریان سکولاری بودند که دین را ناتوان در ادارۀ جامعه می‌دیدند، اما افرادی که در این جریان مفسد اقتصادی و سیاسی داخل هستند، با نقاب دین و اهتمام به مهدویت و ولایت فقیه درصدد انحراف انقلاب می باشند!
جانشین نمایندۀ ولی فقیه در سپاه به اظهارات آیت‌الله مصباح یزدی اشاره کرده و گفت: رهبر معظم انقلاب در توصیف شخصیت ایشان می‌فرماید «ایشان جای شهید مطهری را پر کرده است»، آیت‌الله مصباح یزدی خطر این موضوع را در طول تاریخ بی‌سابقه و همان جریان فراماسونری می‌داند و بیان می‌کند که امیدی به بازگشت این افراد ندارم.
*بیانات رهبری در زمان عدم حضور رییس جمهوروی، با اشاره به بیانات مقام معظم رهبری در یازده روز عدم حضور آقای احمدی‌ن‍ژاد، ادامه داد: ایشان در آن زمان فرمودند که «من تا زنده هستم، نخواهم گذاشت که انحرافی در جریان انقلاب پیش آید»، این موضوع نشان از رویداد مهم پنهانی در کشور دارد.
حجت‌الاسلام والمسلمین ذوالنور، خطر این موضوع را از جریان حجیته و اصلاح‌طلبان بیشتر دانسته و یادآور شد: حجتیه ها، معتقدند که در زمان غیبت هیچ عَلَم حکومتی نمی‌تواند برافراشته شود، ولی این جریان، همۀ انحرافات فرقۀ حجتیه را در خود دارد و از طرفی نیز محکم به کانون قدرت و ثروت چسبیده است.
*با نقاب دین، دین را می‌کوبند!جانشین نمایندۀ ولی فقیه در سپاه ادامه داد: در دورۀ هشت سالۀ اصلاحات، هیچ چیزی از اسلام ندیدیم؛ چرا که جریان سکولاری و لیبرالی بودند که با اعتقاد به عدم صلاحیت دین در ادارۀ جامعه وارد عرصۀ قدرت شده بودند، اما جریان فعلی با نقاب دین، دین را می‌کوبند و در درون خود اقتصادی، فساد سیاسی، وابستگی به بیگانه و… را دارند.
*احمدی‌نژاد فکر می‌کند مشایی با امام زمان ارتباط دارد!وی، با اشاره به استفادة ابزاری از موضوع مهدویت، تصریح کرد: جریان انحرافی معتقد است که در آخرالزمان، غیبت کبری به غیبت صغری تبدیل می‌شود و در این نوع از غیبت، افرادی می‌توانند با امام زمان(عج) ارتباط داشته باشند. آقای احمدی‌نژاد فکر می‌کند که مشایی با امام زمان(عج) ارتباط دارد!
*رییس جمهور: «حکم است، باید انجام شود»!حجت‌الاسلام والمسلمین ذوالنور به سخنان صفار هرندی در یکی از جلسات هیئت دولت پیرامون مصوبه ای اشاره کرد و گفت: آقای صفار هرندی به آقای احمدی‌ن‍ژاد گفت که رهبری با این موضوع مخالف هستند، اما آقای احمدی‌نژاد در جواب می‌گوید که “حکم است، باید انجام شود”. آیا از این گفته، غیر این برداشت می‌شود که ایشان فکر می‌کند توسط رابطی با امام زمان(عج) ارتباط دارد؟!
*فکر می‌کنند نیازی به اطاعت از ولایت فقیه نیست!جانشین نمایندۀ ولی فقیه در سپاه خاطرنشان ساخت: این جریان، با این که به ظاهر معتقد به نیابت ولایت فقیه از امام زمان(عج) است، اما در باطن فکر می‌کند که با وجود امام عصر(عج) دیگر نیازی به اطاعت از ولایت فقیه نیست!
وی، با اشاره به انزجار مقام معظم رهبری از حکومت‌های پادشاهی منطقه، اظهار داشت: دولت جمهوری اسلامی ایران، در اوضاع کنونی جهان عرب، تلاش می‌کند که ارتباط خود را با دولت‌های عربی گسترش دهد! دعوت از عبدالله دوم، پادشاه اردن و علی‌ عبدالله صالح، پادشاه یمن به ایران را چگونه باید توجیه کرد؟!
*علت دعوت از سران اردن و یمنجانشین نماینده ولی فقیه در سپاه یادآور شد: حتی گفته می‌شود که به خاطر این‌که دولت، وجود دو عبدالله را در رأس حکومت کشورهای عربی را از علائم ظهور می‌داند از سران این دو کشور دعوت به حضور در ایران کرده است!
حجت‌الاسلام والمسلمین ذوالنور ادامه داد: آقای رئیس جمهور در بیاناتی از علی عبدالله صالح تمجید می‌کند که “شما نام سه امام و پیامبر را در نامت داری”!
*بنا بود عبدالله دوم را به سرعین ببرند تا علائم سفیانی را مشاهده کنند!
وی تأکید کرد: حتی این جریان اعتقاد داشت که عبدالله دوم، پادشاه اردن، همان سفیانی در علائم ظهور امام زمان(عج) است، به همین علت می‌خواست که در هنگام مسافرت وی به ایران، او را در آبگرم سرعین حاضر کنند تا علائمی که بر کمر و کتف سفیانی در روایات وارد شده است را بر روی بدن پادشاه ملاحظه نمایند.
جانشین نمایندۀ ولی فقیه در سپاه با اشاره به این جملۀ امام (ره) که «انتظار فرج از نیمۀ خرداد کشم»، تصریح کرد: آقای مشایی، چند روز قبل از مراسم سالروز ارتحال امام(ره)، بیان داشت که اتفاقی در چهارده و پانزده خرداد روی خواهد داد که دهان منتقدین بسته می‌شود. منظور وی این بود که در چهارده خرداد شهید می‌شود و روحش عروج پیدا خواهد کرد و در پانزده خرداد نیز امام زمان(عج) ظهور می‌کند!
*به دنبال ویزای عربستان بودند، تا… !حجت الاسلام والمسلمین ذوالنور خاطرنشان ساخت: بعد از این اظهارات، برخی از افراد این جریان، سخت به دنبال ویزای عربستان بودند تا در روزی که ادعا می‌شد ظهور امام زمان(عج) است، در مکه کنار آن حضرت باشند!!
وی افزود: اگر گفته می‌شود که احمدی‌ن‍ژاد دچار سحر و جادو شده است، به معنای این نیست که او اختیاری از خود ندارد، بلکه از برخی پیشگویی‌هایی که مشایی به نقل از پیشگویانی انجام می‌داد، به این نتیجه رسید که این آقا رابط اما زمان(عج) است!
*دسته‌بندی مردم توسط احمدی‌نژادحجت‌الاسلام والمسلمین ذوالنور، با اشاره به دسته‌بندی مردم توسط آقای احمدی‌نژاد، اذعان کرد: وی اعتقاد دارد که دسته‌ای از مردم، همان ۷ میلیون مردم ولایت‌مداری هستند که در انتخابات ریاست‌جمهوری دوره‌های گذشته به حجت‌الاسلام والمسلمین ناطق نوری رأی دادند، حال آن که باید گفت که به اذعان رسانه‌های خارجی، مردم ولایت‌مدار، همان چهل‌میلیونی هستند که در نه دی به خیابان‌ها آمدند.
جانشین نمایندۀ ولی فقیه در سپاه ادامه داد: وی، ضد انقلاب را دستۀ دیگر مردم می‌داند که افراد زیادی در جامعه در این دسته هستند، حال باید گفت که هرچند یک ضدانقلاب در جای خود خطر بزرگی است، ولی در مقابل آحاد جامعه، به حساب نمی‌آیند».
*مشایی: مأمور هدایت گروه خاکستری هستموی با اشاره به دستۀ سوم مورد نظر آقای احمدی‌نژاد اضافه کرد: جمعیت خاکستری و بی‌تفاوت در امور سیاسی و دینی دستۀ سوم می‌باشند. آقای مشایی ادعا می‌کند که رئیس جمهور من را مأمور هدایت گروه خاکستری کرده است!
حجت‌الاسلام والمسلمین ذوالنور به دغدغۀ مقام معظم رهبری در خصوص بیداری اسلامی اشاره کرده و بیان داشت: علی‌رغم اهتمام رهبری به این موضوع، آقای رئیس‌جمهور این بیداری را به بیداری مردمی و بیداری ملت‌ها تعبیر می‌کند، همچنین از اصرارهای سه‌سالۀ این دولت این بود که سال جدید و عید نوروز را در کنار سران کشورهای فارسی‌زبان و برخی از سران عربی در کنار تخت جمشید شروع کنند که هر سال با مخالفت دفتر مقام معظم رهبری روبه‌رو شدند و هدف آنها به سرانجام نرسید.
جانشین نمایندۀ ولی فقیه در سپاه در ادامه به دستورالعمل دولت به سازمان حج و زیارت اشاره کرده و اظهار داشت: به این سازمان گفتند که از روزهای سکونت زائرین در عتبات عالیات کم کنید تا روزی هم به بازدید از مدائن و تیسفون بغداد اختصاص یابد!
وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به ناهنجاری های اجتماعی، گفت تأکید آقای احمدی‌نژاد برای ورود بانوان به ورزشگاه‌ها و استادیوم‌های ورزشی کشور، بسیار قابل تأمل است.
*فرمانده نیروی انتظامی: احمدی‌نژاد جلوی ما را می‌گیرد!جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه یادآور شد: آقای احمدی‌مقدم، فرمانده نیروی انتظامی به بنده گفت که برای مقابله با بدحجابی در جامعه، شخص آقای احمدی‌نژاد جلوی ما را می‌گیرد و نمی‌گذارد تا با فساد مقابله کنیم!!
حجت‌الاسلام والمسلمین ذوالنور، با اشاره به اظهارات رئیس جمهور در مورد حجاب، مبنی بر این که مشکل ما بیرون آمدن چندتار موی دختران نیست، افزود: این گفته، نشان‌دهندۀ بینش آقای احمدی‌نژاد در موضوعات دینی است!
جانشین نمایندۀ ولی فقیه در سپاه با اشاره به این سؤال که آیا عزل وزیر تنها بر عهدۀ شخص رییس جمهور است، ابراز داشت: در همۀ دنیا عزل و نصب مقام‌های امنیتی بر عهدۀ بالاترین مقام‌ آن کشور است؛ به طوری که از اول انقلاب تاکنون حتی در دوران اصلاحات، عزل و نصب وزیر اطلاعات با هماهنگی ولی فقیه بوده است.
*پشت‌پرده برکناری وزیر اطلاعات 
وی، تلاش دولت برای برکناری وزیر اطلاعات را مأمنی برای رشد جریان انحرافی عنوان کرده و گفت: سردسته‌ جریان انحرافی نیاز به حضور ۱۵۰ نماینده در مجلس شورای اسلامی دارد، او می‌دانست که یکی از مهم‌ترین موانعش وزارت اطلاعات است؛ از این رو می‌خواست وزیر اطلاعات را کنار گذاشته و شخص رییس جمهور عهده‌دار سرپرستی آن شود، تا بتواند بهره کافی را از این مسئله ببرد.
حجت الاسلام و المسلمین ذوالنور، با اشاره به تصمیم رییس جمهور مبنی بر استعفاء در صورت حضور حجت‌الاسلام والمسلمین مصلحی در وزارت اطلاعات، تأکید کرد: آقای احمدی نژاد فکر می‌کرد که مقام معظم رهبری ناگزیر به پذیرفتن استعفای ایشان یا قبول مشایی به عنوان معاون اول است و احتمال نمی‌داد که رهبری با درایت و مثل کوه، محکم در مقابل این درخواست بایستد.
*چرا رییس جمهور مجدداً برگشت؟وی تصریح کرد: رییس جمهور در نهایت به خاطر استیضاح نشدن در مجلس، به اجبار تن به برگشت داد؛ زیرا اگر قرار به استیضاح آقای احمدی‌نژاد بود، وی، بالاترین رأی عدم صلاحیت سیاسی در تاریخ را از مجلس شورای اسلامی می‌گرفت.
جانشین نمایندۀ ولی فقیه در سپاه، با بیان این که اگر افرادی که در انتخابات اخیر ریاست‌جمهوری به آقای احمدی‌نژاد رأی دادند، با اطلاع از جریانات کنونی، دوباره حق رأی داشتند، بار دیگر نیز به علت رأی نیاوردن رقیب سیاسی اصلاح‌طلب وی، به او رأی می‌دادند، اظهار کرد: اکنون ما باید با کمترین هزینه، زمان کنونی را سپری کنیم، تا اصل این انقلاب پایدار بماند و به تدریج بصیرت مردم به اقدامات این جریان زیادتر شود.
*سپاه حافظ انقلاب است
جانشین نمایندۀ ولی فقیه در سپاه در بخش دیگری از سخنان خود، با اشاره به شایعۀ دخالت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در مسائل سیاسی کشور، تأکید کرد: قانون اساسی، اشاره‌ای به حق دخالت نیروهای مسلح در مسائل سیاسی ندارد. ارتش جمهوری اسلامی ایران، وظیفۀ حراست از مرزهای کشور را برعهده دارد و نیروی انتظامی هم وظیفة ایجاد نظم را عهده‌دار می‌باشد، وزارت اطلاعات نیز عهده‌دار کارهای اطلاعاتی در داخل و خارج کشور است.

وی، با اشاره به وظایف سپاه یادآور شد: اصل۱۵۰قانون اساسی صراحت دارد که سپاه، حافظ‌دستاوردهای انقلاب اسلامی است، به همین جهت می‌تواند در مقابله با دشمنان خارجی وارد عمل شود و از مرزهای کشور دفاع کند.
حجت‌الاسلام والمسلمین ذوالنور به محدودۀ کاری سپاه اشاره کرده و اظهار داشت: حوزۀ اختیارات کاری سپاه از ارتش جمهوری اسلامی ایران جداسازی شده است تا در موقع لزوم با اقتدار و هماهنگ با ارتش وارد عمل شود.
جانشین نمایندۀ ولی فقیه در سپاه با اشاره به تهدیدهای امنیتی و نیمه سخت علیه کشور خاطرنشان ساخت: در حوادثی مانند ۱۸تیر و فتنۀ ۸۸، مسئولت ایجاد نظم به عهدۀ نیروی انتظامی است و اگر این نیرو نتوانست نظم را به کشور برگرداند، باید به قانون اساسی رجوع شود.
وی، به تعامل نیروی انتظامی و سپاه اشاره کرده و گفت: آقای خاتمی در زمان ریاست‌جمهوری خود در شورای امنیت ملی مصوب کرد که سه وضعیت در کشور داریم. در وضعیت سفید، نیروی انتظامی وظیفۀ اینجاد امنیت را دارد، ولی اگر در ایجاد نظم موفق نبود، وضعیت زرد است که کارها به بسیج واگذار می‌شود، اما اگر زمانی وضعیت خاکستری بود، نوبت به ورود سپاه در ایجاد امنیت می باشد و اگر نیاز به حضور سپاه بود، حتی نیروی انتظامی نیز در کنترل علمیاتی سپاه به سر می‌برد.
*سپاه پشتیبان هیچ گروه و فرد خاصی مانند احمدی‌نژاد نیست
حجت‌الاسلام والمسلمین ذوالنور با بیان این که سپاه، نهادی مستقل است، ولی حق تحلیل سیاسی را دارد، اذعان داشت: سپاه، گروهی سیاسی نیست و موضع‌گیری حزبی و گروهی ندارد. واکنش سپاه به جریانات اخیر سیاسی در کشور، این قضیه را ثابت می‌کند که پشتیبان هیچ گروه یا فرد خاصی مانند آقای احمدی‌نژاد نیست و تنها به دنبال حفظ منافع ملی و آرمان‌های نظام مقدس اسلامی است.
جانشین نمایندۀ ولی فقیه در سپاه افزود: اگر سپاه احساس کند که جریانی، لبۀ تیز حرکت‌های خود را علیه آرمان‌های انقلاب و ولایت فقیه نشانه گرفته است، بدون هیچ دغدغۀ سیاسی در مقابل هر جریانی حتی شخص رئیس‌جمهور موضع می‌گیرد؛ چرا که تنها حفظ انقلاب برای سپاه اهمیت دارد.
وی، با اشاره به پشتیبانی‌های امام(ره) از سپاه، گفت: در زمان حضور امام(ره) نیز سپاه مواضع بسیاری در مقابل جریانات انحرافی داشت، اما امام(ره) در هیچ موضوعی عملکرد سپاه را زیر سؤال نبرد.
*نیروهای ارزشی را از تصمیم‌گیری‌های نظام خارج نکنیمحجت‌الاسلام والمسلمین ذوالنور، با اشاره به لزوم اهتمام نیروهای بسیجی در مسایل سیاسی کشور، بیان داشت: نیروهای بسیج، نباید به خاطر این که پروندۀ بسیجی در سپاه دارند از ورود به مسایل سیاسی کشور منع شوند؛ چراکه در غیراینصورت نیروهای ارزشی خود را از تصمیم‌گیری‌های نظام خارج می‌کنیم.

برگردان

دوست و یا دشمن گرامی!

سپاس از آمدنت. چنانچه مایل باشی، خوشحال خواهم شد که باز هم بدیدارم بیایی. نشانی ام را در پیِ این نوشته خواهم نوشت تا در صورت تمایل در جای مناسبی نوشته و بخاطر بسپاری:
dughodushab.blogspot.com